سطح آگاهی مردم بالا رفته و آنها نه به اشخاص و یا تیمها بلکه به برنامهها و البته کارنامهها رای میدهند تا جایی که مربیان و بازیکنان استقلال و پرسپولیس علیه کیروش بودند اما نتیجه نظرسنجی این نبود.
میپنا – بودند افرادی که آن روزها که شهرداری دستور داده بود تمامی کرکرههای مغازهها آبی و سفید باشد هر روز جریمه میدادند که مثلا رنگ کرکره مغازه اشان را آبی نکنند، این ماجرا برعکسش هم وجود داشت. این نکته را نوشتیم تا تاکید کنیم که تا همین چند سال قبل مردم جور دیگری به استقلال و پرسپولیسشان عشق می ورزیدند، اما حالا سرمربیان استقلال و پرسپولیس بعلاوه دعوت نشدگان به تیم ملی و حتی با وجود حمله ستاره هایی چون رحمتی و جباری به کیروش و تیم ملی ایران، علیه کی روش حرف می زنند ولی کی روش رای بسیار بالایی در محبوبیت می آورد چیزی نزدیک به ۸۷ درصد محبوبیت!این یعنی آنکه استقلال و پرسپولیس روی هم در کفه ترازو در مقابل تیم ملی ایران بسیار ضعیف هستند و با هم تنها سیزده درصد را تشکیل می دهند! این چه معنایی دارد؟ اگر بگوییم استقلال و پرسپولیس محبوبیت خود را از دست داده اند، این حرف غلط است چون این دو تیم هنوز مهمترین برنامههای تلویزیونی را در ایران تشکیل می دهند و همچنان جزو بهترین سوژههای بحث هستند اما چرا همه آنها مقابل این تیم ملی و آن سرمربی روی سه سیزده درصد هم نمی شوند؟بحث اول: مردم به برنامهها و عملکردها رای می دهند نه جایگاهها!مردم از نظر فرهنگی و تحصیلاتی و رفتاری رشد کرده اند، امروز آنها به برنامه ها و حرفها نمره می دهند نه جایگاهها. اینکه امروز کسی سرمربی پرسپولیس باشد برایش امتیاز نمی آورد بلکه میتواند او را منفور هم کند. در واقع این رفتار شایسته و احترام متقابل و برنامه درست است که کسی را مهم می کند، نه اسم آن فرد یا جایی که در آن کار می کند.بحث دوم: مردم آنها که امروز در استقلال و پرسپولیس حضور دارند را نمی پسندندبرخی بازیکنان یا مربیان شاید شامل این مقوله شوند. به ویژه آنکه اگر بحث اول را بپذیریم و قبول کنیم مردم تحصیل کرده تر و پیشرفته تر از گذشته هستند می توانیم این مقوله را قابل باور تر کنیم چون برخی بازیکنان یا مسئولان اصلا درک متقابلی از مردمانی که تعداد دانشجویان و تحصیل کرده هایشان نسبت به ده سال قبل چهار برابر شده ندارند. برخی هم فاقد اتوریته و جذابیت هستند که برای مردم عملا وجود خارجی ندارند.بحث سوم: مربیان داخلی را قبول ندارنددلخوری از مربیان داخلی تا جایی جلو رفته که مردم چشم بسته حرف مربی خارجی را تایید می کنند. آیا این حرف را می توان پذیرفت؟بحث چهارم: محبوبیت دلیلی بر صحیح حرف زدن نیستشاید بحث سوم قابل قبول نباشد، شاید غلط باشد شاید اصالتا این افراد محبوب هم باشند اما لابد خرد جمعی به این نتیجه رسیده که برای نقد کردن باید کارنامه ای بین المللی داشته باشید. وقتی کی روش رونالدوی اورجینال و کریس رونالدو و فیگو و بکهام رو مربیگری کرده و جام قهرمانی جهان را روی دست برده نمی توان با چند قهرمانی در ایران او را نقد کرد می توان؟نتیجه گیری:اینکه کدام یک از این بحثها درست است و کدام غلط و اینکه اصالتا حتما دلایل دیگری هم در به وجود آمدن این داستان دخالت دارد بحثی دیگری است اما شاید مهمترین پیام مردم پس از جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵ برای مسئولان این دو تیم و شاید مسئولان سیاسی که دوست دارند در میان هیات مدیره این دو تیم باشند تا رای خود را بالا ببرند اینست که مردم دیگر به استقلال و پرسپولیس رای نمی دهند آنها هر حرفی را قبول نمی کنند بلکه حرف باید تکنیکی و آماری و صحیح باشد وگرنه همین می شود که امروز شده است.
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر