یکی از موضوعاتی که در کشور ما در بسیاری از حوزهها به عنوان یک اصل پذیرفته شده مطرح است کندی و رخوت در شرکتها، بانکها و سازمانهای دولتی است و کمتر کسی انتظار دارد که از بدنه دولتیها نوآوری و حرکت رو به جلو ببیند. اما آنچه که در چند سال اخیر با حضور مسعود خاتونی به عنوان عضو هیات مدیره و معاون فناوری بانک ملی شاهد بودیم، بانک ملی به عنوان بزرگترین بانک دولتی کشور با قدمتی ۹۰ ساله در حوزه فناوری سعی بر پیشگام بودن در حوزههای فناورانه داشته است. اخیرا نیز در ملیشو ۳ این بانک با رونمایی از دو سرویس نشانبانک و پرداختبانک تصمیم به نوآوری در حوزه کیف پول گرفت که جدای از این اقدام رو به جلو به واسطه نبود قوانین ابلاغ شده از سوی بانک مرکزی ابهاماتی به همراه داشت. در خصوص این موضوعات با مسعود خاتونی گفت و گو کردهایم که در ادامه میخوانید.
*اگر خاطرتان باشد دو سال پیش همان دورهای که سرویس کارت به کارت متداول شد، اصل موضوع را ما هم پذیرفتیم که کار ارزشمندی است، همان زمان این سوال مطرح شد که چرا این پاس گل به جای سداد پرداخت به سایرین داده شده و همین عامل باعث شد که سداد همانند سایر شرکتها نتواند سهم تعداد دانلود اپلیکیشن ایوا را به این واسطه افزایش دهد. دلیل رجوع شما به شرکتهای بیرونی چیست؟
ما در بانک ملی قبل از اینکه سرویس کارت به کارتمان را به آپ و سایر بازیگران ارایه دهیم در اپلیکیشن بله و بام آن را داشتیم و تجربه کرده بودیم، ولی فقط تراکنش ملی به ملی بود و البته ملی به سایر. یک سال بود که با همکاران بانک مرکزی در مذاکره بودیم تا اجازه فعالیت این سرویس را در سایر اپلیکیشنها به ما بدهند تا بتوانیم سرویس بدهیم و سرویس دیگران را بگیریم و در بله و بام و صفحه ایوا قرار دهیم، اما همواره بهدلیل نبود مقررات با بانک مرکزی به نتیجه نرسیدیم. بعد از جلسات پی در پی و در انتها جلسه با آقای سیف و دفاع از موضوع به نتیجه نهایی رسیدیم و مقرر شد این مقررات تنظیم و ابلاغ شود ولی متاسفانه از دی ماه ۹۵ تا خردادماه ۹۶ این مساله طول کشید با این حال کار را متوقف نکردیم و چون میدانستیم مقررات در بانک مرکزی در حال تنظیم است کار را به جلو بردیم البته در نحوه اجرا با همکارانمان در بانک مرکزی چالشهایی هم داشتیم ولی خدا روشکر ختم به خیر شد و امروز مشاهده میکنید این سرویس در سطح گسترده در کشور در حال انجام است و همه این مراحل مکتوب شده و اسناد آن نیز وجود دارد.
*منظورتان کدام سند است؟
منظورم از اسناد همان مکاتباتی است که نشان میدهد قبل از برونسپاری سرویس کارت به کارت به سایر بازیگران ابتدا ما در بام و بله آن را استفاده میکردیم و این نبوده که بچه همسایه برای ما مهمتر باشد و از بچههای خودمان در آغاز راه بهرهمند نشویم، ولی فراموش نکنیم که انحصار و عدم ورود به فضاهای جدید و دیگر بازیگران همه کسب و کارها را محکوم به مرگ میکند.
*من از زاویهای که میبینم دو نگاه دارم؛ اگر من بانکی بودم که PSP نداشتم صد درصد با بزرگترین PSP که بیشترین ضریب نفوذ را در بازار دارد قرارداد میبستم. اما شما بانکی هستید که PSP دارید و در بازار رقابت این PSP برای رسیدن به نقطه مطلوب نیاز به یک جهش دارد اینکه چگونه میشود این جهش را انجام داد از دید من دادن سرویس کارت به کارت و یک برنامه مارکتینگ عالی میتوانست این کمک را به سداد بکند تا فاصله خودش را با رقیبان اصلی بازار کاهش دهد. همان زمان هم این سوال را مطرح کردم که چرا ایوا نه و چرا آپ؟ گفتید ضریب نفوذ. حالا در مورد موضوع کیف پول دقیقا بازی عوض شده زیرا کیف پول سرویسی است که بانک باید با ضریب نفوذ بالا در شبکه بانکی ارایه کند و در اینجا باید به دنبال بازیگری همچون آپ بگردید که سهم بازار خوبی داشته باشد و به نوعی برای پیشبرد اهداف بانک ملی از آپ کمک بگیرید. من یک سوال دیگر دارم که چرا آپ و ایوا همزمان در کنار هم نه؟ مگر شما محدودیتی دارید؟
اتفاقا سیاست بانک ملی ایران عدم انحصار است و ما در فاز اول هر دو گروه را پذیرفتیم و هر یک آمادگی بهتری داشته باشد کار خود را آغاز میکند و دیگری نیز به محض آماده شدن وارد این فضا میشود. بنده به عنوان فردی که ۲۸ سال در نظام بانکی و بانک ملی ایران خدمت کردهام و از طرفی از بدو تولد سداد حضور داشتهام هم شرکت خودمان را هم ظرفیتها و قوانین و مقررات این بانک را به خوبی میشناسم، پس اجازه دهید این شناخت که در بنده و همکاران و مدیران محترم بانک ملی ایران وجود دارد به کار گرفته شده و شرایط خوبی برای بانک ملی ایران و کشور رقم بخورد. بنده در حال حاضر عضو هیات مدیره این بانک هستم و حفظ و حراست از عملکرد و ارتقای بانک و اصلاح صورتهای مالی آن از وظایف اصلی من است. وقتی ما از سمت PSP سداد یک ورودی داریم و سالهاست که شرایط خود را در بازار حفظ کرده و تلاش میکند ضمن حفظ موقعیت، سهمی هم از بازار داشته باشد که این موضوع کاملا در بولتن شاپرک مشهود است، من باید برای تغییر این وضعیت به دنبال عملکرد و منابع جدیدی باشم. فضای سداد که در بانک شکل گرفته است لذا ورود بازیگر جدید میتواند صورتهای مالی ما را تحت تاثیر قرار داده و شرایط را بهبود ببخشد. لذا همواره به دنبال این بودم که تولید محصولات چند هدف را در خود جای دهد:
۱٫ سهم جدید و ورود مشتریان و منابع و گردشهای جدید
۲٫ کاهش هزینههای عملیاتی بهخصوص در شتاب و شاپرک و استفاده حداکثری از تراکنشهای Offline و درون بانکی
۳٫ محصولات نوآورانه مبتنی بر اقتصاد دیجیتال و بر پایه فناوری و تکنولوژی
*اما سداد همزمان با آپ از QR Code کیف پول خود رونمایی کرد.
آیا هم اکنون شما در کشور اپلیکیشنهای متعددی ندارید که از کیف پول و QR استفاده کنند؟ آیا ایجاد یک فضا برای استارتآپها برای انجام این امور کار سختی است؟ نه قطعا سخت نیست اما مهم فضای عملیاتی و ظرفیتهاست که ما را به این نقطه میرساند تا بتوانیم از قابلیتهای دیگران برای حل مسایل بانک ملی ایران که میلیونها مشتری را سرویس میدهد استفاده کنیم و البته از فضاهای شکل گرفته خودمان و سایر بازیگران نیز بهرهمند شویم. من عرض کردم هرگز انحصار را در دستور کار نداریم و این را برای سازمانمان یک سم میدانیم. این را هم به خاطر داشته باشید استراتژی بانک و استراتژی شرکتها باهم متفاوت است؛ شرکتها به دنبال انحصار کار خودشان هستند و حفظ منافعشان ولی بانک ملی ایران رسالت و اهدافش متفاوت است و ضمن رعایت منافع خود باید نقش ملی بودن در کشور را نیز به نحو احسن به نتیجه برساند.
*در مورد تراکنشهای خرد هر چقدر مبالغ پایین باشد این به زیان بانک است مخصوصا بانکهایی که خودشان PSP دارند، این موضوع را قبول دارید؟
آنهایی که تراکنشهای خرد میزنند؟ عملا مردم هستند خوب چه کسی باید این تراکنشها را سر و سامان دهد و آنها را جمعآوری کند این همه هزینهای که بر عهده شبکه بانکی و بانک ملی ایران هست را میشود حذف کرد؟
*یکی از مهمترین دلایل شکلگیری کیف پول، حذف تراکنشهای خرد است. من تمام حرفهای شما را از نقطه دید تجاری کاملا قبول دارم زیرا برای شما به عنوان یک عضو هیات مدیره بانک اهمیت دارد که پورتفوی بانک روز به روز بزرگتر شود و سهم بیشتری از بازار داشته باشد. فهم من از صحبت شما این است که قرار نیست بانک ملی ایران در حوزه کیف پول برای شرکت خاصی انحصار ایجاد کند.
مجددا تاکید میکنم ما هرگز انحصاری را ایجاد نخواهیم کرد نه در کیف پول و نه در هیچ محصولی. اما آنچه مهم است قوی و قدرتمند کارمان را آغاز میکنیم و لازم است زمانی که محصول در بانک ملی ایران ارایه میشود نفوذپذیری بالایی داشته باشد و مردم را مطالبهگر کند. زیرا اگر این اتفاق حادث نشود آرام آرام توسعه و پایداری و ارزش افزوده در محصول به فراموشی سپرده میشود. من عرض کردم وقتی کیف پول و نحوه عملکرد فعلی را مدنظر داشتیم مدتها بود به سداد اعلام شده و این مساله از سال ۹۳ مطرح بوده است. اما قبول کنیم که شرکت سداد یک شرکت ابزاری است و صرفا متمرکز به این حوزه نیست و سایر فعالیتهای بانک را نیز دارا است. باید به او حق داد که ظرفیتها نیز محدود باشد هم ظرفیت مالی و هم ظرفیت منابع انسانی. لذا وقتی پروژهای زمانبر میشود و میتواند در آینده خطراتی را برای بانک و رقابت در نظام بانکی برای بانک ملی ایران بهدنبال داشته باشد ما میتوانیم با تدبیر ضمن حفظ فضا و حضور در رقابت سنگین از سایر ظرفیتها استفاده کرده و ایدههای خودمان را به نتیجه برسانیم. شما دیدید وقتی ما بازیگر جدید را هم به مجموعه اضافه کردیم محصولات خودمان نیز در این حوزه عرضه شد و اکنون هر دو مجموعه سداد و آپ در حال شکلگیری و ارایه یک خدمت بزرگ به هموطنان و کشور عزیزمان هستند. اکنون که در خدمت شما هستم آخرین اطلاعات نشان میدهد که بیش از ۴۰۰ هزار پذیرنده در کشور به QR مجهز شدهاند و انشاءا… با فرهنگسازی وارد یک مقوله جدید و کارآمد خواهیم شد.
*من با اصل موضوع مشکلی ندارم و اگر دقت کنید در سوالم به این نکته اشاره کردم که چرا همزمان با هر دو مجموعه همکاری نکردید؟
به خاطر اینکه فضا آماده نیست. من نمیتوانم فضا را از دست بدهم و مکاتبات آن هم موجود است وقتی من میبینم که بازار و طرف مقابلم فضا را به سمتی میبرند که فردا رقابت را از دست میدهم و پروژه من قابلیت اجرایی ندارد، میشود بلیت سوخته. چرا برخی کیف پولها موفق نبودند؟ زیرا کسب و کاری که در دل آن دیده شده کسب و کارهای انحصاری بود، اما در بانک ملی ایران کسب و کار انحصاری نداریم، همانطور که کارت به کارت را به همه دادیم و بالای ۲۵ اپلیکیشن در حال کار کردن هستند و به این موضوع افتخار هم میکنیم. بنده مصوب هیات مدیره بانک را هم دارم. از دید من این پروژه یک رنسانس است در همین جا اعلام میکنم تمام گروههایی که ظرفیت دارند، به بانک ملی ایران بیایند و چنانچه ممیزی ما را پاس کنند مسیر برای آنها نیز باز است.
* دید تجاری شما را قبول دارم، اما آیا اینکه اول بودن در کسب و کار مهم است را قبول دارید؟
این اعتقاد منسوخ است و من شخصا به این موارد همچون اول بودن در کسب و کار به هیچ وجه اعتقاد ندارم. هر شخصی که باهوش باشد و استمرار و پشتکار به خرج بدهد، اول است و نکته اصلی این است که آنچه را بانک ملی استارت زده واقعا سلیقه شخصی نیست. من به شخصه در این سالها تلاش کردم فرهنگ نظامهای پرداخت را تغییر دهم، به عنوان مثال مگر در موضوع کارت به کارت این موضوع را انجام ندادم و یا در پروژه رمزهای یکبار مصرف ما اولین نفر نبودیم که این کار را انجام دادیم؟ اگر نکردیم بگویید. اگر در خصوص کانون جوانههای بانک ملی ایران که در سال ۹۲ پایهریزی شده کاری نکردم بگویید، در حال حاضر به ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار دانشآموز در کشور کسب و کار و اقتصاد را آموزش میدهیم و برایشان هزینه میکنیم. این کار درآمدی برای بانک ملی ایران ندارد، اما همیشه اعتقاد دارم وقتی این دانشآموزان بزرگ شوند و امور بانکی را به خوبی به یاد داشته باشند، نظام بانکی سالمی خواهیم داشت.
امروز هم با پروژه کیف پول که “نشان” نام دارد مواردی که در حال نابود کردن نظام بانکی است و روندهای اشتباهی که دارد را نشانه گرفتهایم.
امروز آنهایی که ادعا میکنند اقتصاد دیجیتال را پیاده کردهایم را قبول و باور ندارم. ما یک فرایند را گرفتیم و همانند آن را مکانیزه کردیم، این مفهومش انقلاب دیجیتال است. مفهوم اقتصاد دیجیتال این است که شما نتیجه کسب و کاری که وجود دارد را حفظ کنید و فرایندهای جدید بنویسید و در این فرایندهای جدید ارزش افزوده ایجاد کنید و بعد آن را در بستر فناوری پیاده کنید. در خصوص کیف پول چندین سال است که در کشور صحبت شده اما هیچوقت به مرحله اجرا در نیامده. مگر زمانی که کیف پول در نظام بانکی با سوخت ایجاد شد، همه با آن آشنا نشدیم؟ پس چرا به سرانجام نرسید؟
چون اجازه ندادند انحصارش شکسته و در همه جا استفاده شود وقتی سرویس تک منظوره میشود نتیجه میشود همان که گفته شد.
براساس محاسبات من، امروز چیزی بالغ بر ۱۲ هزار میلیارد تومان، ارزش POS در نظام بانکی است که ۱۵ تا ۲۰ درصد این مبلغ در سال برای پشتیبانی آن هزینه میشود. امروزه چند درصد از پایانههای فروشگاهی را خودمان در کشور تولید میکنیم؟ باید کارهایی را انجام دهیم که منابع کشورمان که در این شرایط ارزی به سختی وارد میشود را هدر ندهیم. وقتی میتوانیم دست به دست هم دهیم و کار جدید انجام دهیم چرا نباید کارهایی از این دست کرد. اگر من میخواستم پروژه کیف پول را با یک نفر همچون شرکت سداد شروع کنم باید روی آن خط قرمزی میکشیدم؛ نه از آن جهت که انجام نشود چون از لحاظ فنی قابل انجام است و توانایی آن را دارد، اما ما به دنبال نفوذپذیری هستیم و این نکته از اهمیت بالایی برخوردار است و باعث موفقیت بانک ملی ایران میشود. آپ و سداد هر دو برای این مملکت هستند و به هر دو افتخار میکنیم و سایرین هم که میآیند به آنها افتخار خواهیم کرد.
*چرا هیچ تغییری در سداد ایجاد نمیکنید؟
هیچ وقت نباید فرزندانمان را سرزنش کنیم باید کمک کنیم تا اصلاح شوند.
*حداقل میتوان جای آن را عوض کرد.
یک نکته را دوستانه بگویم که تا به حال طی این سالها به هیچ وجه باند و باندبازی نداشتم و این را به همه ثابت میکنم. همیشه بهگونهای خدمت و تلاش کردم که به نفع سازمان باشد و هر شخصی که اینجا آمده دوست من نبوده بلکه تواناییاش او را به اینجا آورده است. اگر کسی توانا نباشد در هر فضایی باشد خود به خود حذف میشود. من معتقدم اگر فعالیتی نداشته باشیم حذف میشویم، زنده بودن در تحرک و پویایی است.
*مالکیت اپلیکیشن ۶۰ برای چه کسی است؟
صد درصد برای بانک ملی ایران.
*در حال حاضر اپلیکیشن ۶۰ چرا به رمزبان تغییر نام داده است؟
رمزبان همان ۶۰ است و هر دو یکی هستند.
در خصوص اپلیکیشنهای رمزساز گفته شد که قرار بود بابت آنها از مردم سالانه آبونمان دریافت شود که البته یکی از صورتجلسههای آن را ما چاپ کردیم، اما معاون وقت فناوری بانک مرکزی آن را ممنوع کرد. در هر حال اکنون ابهاماتی در مدل درآمدی شما با شرکت GSS در اپلیکیشن ۶۰ وجود دارد.
قرارداد ما تنها با شرکت خدمات انفورماتیک است نه جای دیگر و این در حالی است که حدود دو سال است ما از خدمات سرویس گرفتیم و قرارداد در حال تنظیم است و البته این مدل فعالیت سالهاست با خدمات وجود دارد.
*مگر قرارداد ۶۰ مربوط به شرکت گرایش تازه کیش(GSS) نیست چون در اپاستورها مالک اپلیکیشن شرکت گرایش کاوشگران همراه کیش است؟
خیر عرض کردم ما با شرکت خدمات قرارداد داریم.
در ملیشو اول روی یک سری از پروژهها کار کردید؛ به عنوان مثال توریستکارت الان کجاست؟ روی ملیفاند کار کردید، کجاست؟ آیا باجه جوانهها را اکنون در تمامی شعب بانک ملی ایران داریم؟ در ملیشو ۲ گفتید در تمام شعب روبات آلفا را به منظور پاسخگویی به مشتریان میگذاریم که تنها آن را در مرکز خرید پالادیوم دیدهایم که البته این روبات همیشه خاموش است. گفته بودید با استفاده از کارت ملی هوشمند میتوانید تمام فعالیتهای بانکی خود را انجام دهید؛ وضعیت پروژههایی که اسم بردیم اکنون چیست؟
میتوانید بروید کارت ملی هوشمند را امتحان کنید.
*کجا تست کنیم در یک نقطه فقط؟
خیر، در سطح کشور وجود دارد و براساس برنامه تا پایان فروردین سال آینده باید ۲۸۵۰ نقطه این قابلیت را داشته باشند که در حال حاضر چیزی در حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ نقطه فعال داریم. علت کند پیش رفتن، تحریم تجهیزاتی بود که برای این پروژه ضروری بود. حتی ثبت احوال هم به دلیل مشابه نتوانست پا به پای ما حرکت کند. در حال حاضر هم اگر از سازمان ثبت احوال بپرسید که کدام سازمان بیشتر این سرویس را روی کارت ملی هوشمند از شما دریافت کرده اولین چیزی که میگوید قطعا بانک ملی ایران است. ما پیگیریهای زیادی داشتیم تا ثبت احوال هم بسیاری از زیرساختها را تغییر دهد و اصلاح کند البته خدمات بسیاری به ما ارایه کردند که لازم است از زحمات این عزیزان هم تشکر کنم، زیرا در این شرایط سخت، تامین خواستههای بانک ملی ایران برای سازمانهای بیرونی به دلیل حجم تراکنشها و فعالیتها سخت است.
*به عنوان سوال آخر در خصوص کیف پولی که در ملیشو راهاندازی شد، مباحث قانونی همچون بخشنامههای سپاس و کیپا هنوز ابلاغ نشده دیدگاه بانک مرکزی در این خصوص چیست؟ آیا مذاکرهای انجام دادهاید؟
بانک مرکزی قبلا در خصوص کیف پول برای نظام بانکی مقررات داخلی فرستاده که ما توافق کردیم براساس همان مقررات کیف پول را جلو ببریم. در این خصوص به ما قول دادند و مطمئن هستیم که این کار انجام میشود، امیدوارم به زودی اصلاحات کیف پول ارایه شود. البته اطمینان دارم که مقررات آن تا پایان این ماه ابلاغ میشود. این پروژه بسیار قوی راهاندازی شده و امیدوارم در سال آینده شاهد آن باشیم که همه درگیر پروژه بانک ملی ایران باشند. لازم میدانم که از زحمات تمامی همکاران خوبم در بانک مرکزی که همیشه کنار ما بودند تشکر و قدردانی کنم.
ارسال یک نظر