در پنل تخصصی سمپوزیوم بانکداری نوین، در خصوص تحول دیجیتال و نقش آن در تحول مدل کسبوکار و عملیات بانکها با حضور جمعی از چهرههای شناخته شده حوزه بانکداری کشور بحث و تبادل نظر شد.
در این جلسه حجت مقیمی، ناصر حکیمی، مرتضی ترکتبریزی، پیمان منعمطبری و حامد قنادپور از جمله چهرههای اثرگذار و فعالان حوزه بانکی بودند که سعی داشتند با نگاههای متفاوت نظرات خود را در خصوص بانکداری نوین مطرح کنند.
ناصر حکیمی یکی از چهرههای شناختهشده حوزه بانکی کشور به عنوان مشاور رییس کل بانک مرکزی در پاسخ به این سوال مقیمی که بانک مرکزی چقدر در مورد مدل کسبوکار بانکها متحول فکر میکند و بانکداری دیجیتال کجای این تفکر قرار گرفته است،گفت: من میتوانم نظر شخصیام را به عنوان مشاور بانک مرکزی اعلام کنم اما نظر بانک مرکزی میتواند چیز دیگری باشد و در صورتی که بخواهند میتوانند به صورت رسمی آن را اعلام کنند. به نظر من برخورد رگولاتور در قبال یک چنین پدیدهای میبایست عقلایی باشد. نکتهای که وجود دارد این است که یک توالی دارد اتفاق میافتد و بانکهای کشور دارند به تدریج از صحنه سرویس و کانال عقبتر میروند و مرتب عقبنشینی میکنند؛ از سوی دیگر بازیگران جدیدی دارند وارد عرصه بانکی شده و سرویسهای نوینی را ارایه میکنند.
بنابراین به تدریج بانکهایی که ما داریم و تمرکزشان روی کانال بوده است ناچار میشوند تمرکز خود را روی جنبههای دیگری قرار دهند. وقتی به بخشهای دیگر بانکهایمان نگاه میکنیم، میبینیم که ساختار آنها با دهه ۱۳۶۰ خیلی تفاوتی ندارد. علت نیز آن است که نظام تصمیمگیری که بانک دارد کماکان متوقف مانده است.حکیمی ادامه داد: در سال ۱۳۸۳ زمانی که pspها معرفی شدند ما نهاد یا موجودیت دیگری را تعریف کردیم که در کنار بانک قرار بگیرد در حالی که خیلی راحت میتوانست این اتفاق بیفتد که توسعه شبکه پرداخت توسط خود بانکها صورت گیرد اما بانک مرکزی تصمیم گرفت که این نهاد را منتزع کند و کار به صورت تخصصی انجام گیرد.
شرایط فعلی برای من یادآور همان روزها است الان همان اتفاقات آن سالها دارد با تنوع بسیار بیشتری رخ میدهد. موضوع فینتکها که شروع شد در واقع آغاز قضیه با پرداختیارها بود و به این ترتیب یک تجارتی تحت عنوان پرداختیاری شکل گرفت. در مرحله بعدی بحث پرداختسازها شکل گرفت و امکان ارایه سرویس روی کانال شخصی فراهم شد. بحثهایی همچون ضابطهیار، حسابیار و موارد دیگر در برنامه گنجانده شدهاند که احتمالا به ترتیب ضوابطشان اعلام میشود.
وی افزود: پس حرف ما این است که بانک مرکزی به مرور دارد نهادهایی را که بانک نیستند به رسمیت شناخته و اجازه میدهد که فعالیتهایشان را از طریق کانال خود انجام دهند لذا باید گفت این جهتگیری اتفاق افتاده و دارد به سمت جلو حرکت میکند. بانکها تمام مدالها و افتخارات و هزینههایی که داشتهاند درواقع برای کانالهایشان بوده است، اما حال شرکتهای جدیدی آمدهاند که دارند این کانالها را در اختیار میگیرند.
برای برونرفت از این بحران یک راهکار بانکها این است که سر موضع قبلی خود ایستاده و به بانک مرکزی فشار آورند تا جلوی ورود نهادها و بازیگران جدید را به عرصه بانکی بگیرند. تجربه اما ثابت کرده یک چنین کاری ناشدنی است و وقتی چنین موجودیتهایی شکل میگیرند دیگر نمیتوان جلوی آنها را گرفت و باید با این واقعیت کنار آمد که اینها همه هستند و در ادامه رشد هم خواهند کرد.
راهحل دیگر این است که بانک چارهاندیشی کرده و ببیند حالا که کانال را از دست داده درون خودش میخواهد چه تغییراتی داشته باشد. آیا میخواهد صرفا کنترل حسابها را در دست داشته باشد یا به سراغ تجارت اصلی خود برود و ببیند چرا زمانی که موضوع الکترونیکی شدن اتفاق افتاد تمام تمرکز بانک به کانال انتقال پیدا کرد و مدیریت ریسک را فراموش کرد.
حکیمی ادامه داد: چه مدیریت ریسک قدرتمندی در بانکهای ما اتفاق افتاده است که قابل اتکا و استناد باشد؟ بزرگترین مشکلاتی که در چهار دهه اخیر وجود داشته و بانکهای ما نتوانستند آن را حل کنند این است که با وجود آنکه مردم اعتبار دارند اما بانکها نمیتوانند به راحتی به آنها تسهیلات ارایه دهند زیرا بانک ترجیح میدهد یک وام ۱۰۰ میلیاردی بدهد تا ۶ هزار وام ۱۰۰ میلیونی و یا بخواهد ۱۰ هزار وام ۱۰ میلیون تومانی بدهد. علت اینکه برای بانکها سخت است وامهای خرد بدهند آن است که تمام سیستمهای پشتیبان خردی که میبایست وجود داشت و بانک باید روی آنها سرمایهگذاری کرده و کار میکرد و فناوریمحور (IT_based) بودند به وجود نیامده و شکل نگرفتهاند.
در حال حاضر فرصت مغتنمی فراهم شده است و اگر بشود که بانک را از کانال جدا کنیم و دو وظیفه اساسی برای آن تعریف کنیم تحولی اساسی در بانکداری ما ایجاد میشود.
به این ترتیب بانکها روی بحث مدیریت ریسک خود تمرکز بیشتری خواهند داشت و البته در خصوص «Account Keeping» بانکهای ما مشکلی ندارند.
مشاور رییس کل بانک مرکزی در ادامه بیان کرد: بیشتر بانکهای ما سیستمی دارند که حسابها را مدیریت میکند و مشکلی نیز در این خصوص ندارند زیرا زیرساخت آن کاملا موجود است. ولی در مورد مدیریت ریسک باید بگویم که نه درک صحیحی در بانکها در زمینه ریسک وجود دارد و نه سیستم پشتیبانی قابل اعتنایی وجود دارد؛ بنابراین به نظر میرسد که جهتگیری بانک مرکزی در ایام اخیر و از این به بعد نیز این خواهد بود که بیشتر روی این موضوع تمرکز کند. همچنین میبایست در زمینه مدیریت ریسک سرویسهایی که توسط بانکها ارایه میشود که پیش از این سابقه نداشته است، بیشتر کار شود.
مقیمی: بحث را با مهندس تبریزی ادامه بدهیم، ایشان از مدیران یک بانک هستند که دارای یک استیال خاص در بانکداری هستند زیرا رد استراتژی در مدیران این بانک نمایان است، تحلیل شما از مدرن بنکینگ چیست و چه تحلیلی از رویکرد رگولاتور بانکی دارید؟
در ادامه پنل بانکداری نوین، مرتضی ترکتبریزی در خصوص دیدگاهش در مورد بانکداری دیجیتال گفت: نظر من این است که بانک دیجیتال در واقع بانک همراه هوشمند مشتری است؛ همراهبانکهایی که پیش از این وجود داشته سرویسهایی بودند که هر موقع آنها را اجرا میکردیم به ما خدمت ارایه میدادند اما در این سرویس جدید قرار است خدماتی به مشتری ارایه شود که انتظارش را نداشته است و در هر زمان نیز این خدمات میبایست ارایه شود.
در سالهای اخیر به نظرم تمام سرویسهایی که در بانکها رشد کرده و به ظهور رسیده است همگی در بخش فناوری بودند و لذا همه جا ITManها وارد شده و کارها را انجام دادند. اما هنوز نتوانستیم روی بحثهایی مثل وامهای خرد تصمیمات درست بگیریم. الان بخشهای اعتباری بانکها آن فعالیتی که بخش فناوری دارد را ندارند و هنوز در جایی که میبایست وارد تجزیه تحلیل شوند و اعتبارات آنها از این طریق تخصیص پیدا کند اقدامات لازم صورت نگرفته است.
در سیستم بانکی کشور، ما همچنان دوست داریم کمیته اعتباری و امضاهای دستی وجود داشته باشند در صورتی که اینها سرویسهایی است که میتواند به شکل دیجیتالی ارایه شود و صرفا مهم است که بازیگران حاضر باشند.
ترکتبریزی ادامه داد: هماکنون فقط بازیگران حوزه فناوری اطلاعات حاضر هستند و بازیگران حوزههای دیگر حضور پررنگی ندارند اما لازمه تحقق بانکداری دیجیتال آن است که تمامی اضلاع، حاضر باشند. من معتقدم که وزارت اقتصاد نباید همه چیز را در سند خود در خصوص بانکداری دیجیتال ارایه دهد.
به نظرم میبایست هر یک از بانکها، بانکداری دیجیتال خود را بسازند و شاید محصول ساخته شده در دو بانک کاملا متفاوت باشد لذا قرار نیست که تمامی ما یک سرویس ارایه دهیم اما با توجه به سیاستهای موجود در حال حاضر همه بانکها یک شکل شدهاند و خدمات یکسانی ارایه میدهند. این در حالی است که بانکداری مدرن بر اساس ظرفیتهای هر بانک شکل میگیرد. در بانکداری نوین مشتری باید احساس کند که کسی که به او سرویس میدهد او را دیده و درخصوص نیازش فکر کرده است. از دید من در حوزه بانکداری دیجیتال ما باید بتوانیم با کمک بخشهای کسبوکاری به سراغ سرویسهایی که تا الان نرفتیم برویم. تاکنون تمرکز ما روی کانال بوده است، امروز فینتکها آمدهاند و دارند این حوزه را از ما میگیرند. سرویسهای مشاورهای و مشورتی بسیاری از حوزههای دیگر هستند که میتوانیم در حوزه دیجیتال به آنها ورود کنیم.
مقیمی: بحث را از همین منظر با مهندس قناد پور مدیرعامل شرکت ارتباط فردا ادامه می دهیم، شما چقدر ریشه های تفکر مدرن بنکینگ و تحول دیجیتال را در مدیران ارشد بانک ها می بینید؟
حامد قنادپور، مدیرعامل شرکت ارتباط فردا و یکی دیگر از چهرههای شاخص فناوری بانکی کشور در پنل بانکداری نوین در خصوص وجود ریشههای بانکداری نوین در جامعه بانکی کشور اظهار کرد: اگر بخواهیم از منظر بانکی بنگریم در بانکهای ما صرفا اگر وثیقه بگذارید، این امکان را دارید که وام بگیرید و مشتری بانک شوید؛ حالا اینکه چه نامی روی این بانکداری بگذاریم و اسم آن را دیجیتال، مدرن، نوین و یا هر چیز دیگر بگذاریم تفاوتی ایجاد نمیکند. در بانکهای ما زمانی تحول دیجیتال میتواند اتفاق بیفتد که «داراییمحور» بودن به «دادهمحور» بودن تبدیل شود.
یعنی وقتی این تحول دیجیتال اتفاق میافتد که شما بتوانید بدون اینکه به بانک مراجعه کنید وام یا اعتباری را دریافت کنید. توجه داشته باشید که طبقه متوسط جامعه ما از شبکه بانکیمان راضی نیست زیرا دارایی ندارد که بخواهد آن را به بانک آورده و پذیرفته شود؛ او صرفا داده رفتاری با ارزش دارد.
به نظرم زمانی تحول دیجیتال اتفاق میافتد که این روند وجود داشته باشد؛ معمولا فقط از اتفاقاتی که باید رخ بدهد سخن گفته میشود اما جایی که باید ریسک را پذیرفت و کاری را شروع کرد، اتفاقی نمیافتد.
وی افزود: در بانکداری دیجیتال تمرکز ما باید روی مبحث داده باشد و بر مبنای داده کار کنیم و بانک دادهمحور داشته باشیم. به نظر من بانک دادهمحور و بانکداری دادهمحور راهحل اصلی تحقق بانکداری دیجیتال در کشور هستند.
مقیمی: مهندس طبری شما مدیرعامل شرکت کارت اعتباری ایران کیش هستید و همانطور که می دانید در موضوع بانکداری دیجیتال همیشه رد پای شرکت های پرداخت الکترونیک وجود دارد، از دیدگاه شما زنجیره ارزشی که باید در حوزه بانکداری دیجیتال نقش آفرینی کند و بازیگران اصلی این حوزه که یکی از آنها هم PSP ها هستند چگونه باید در کنار هم ایفای نقش کنند؟
در ادامه پنل بانکداری نوین، پیمان منعمطبری، مدیرعامل شرکت کارت اعتباری ایرانکیش به عنوان نماینده شرکتهای پرداختی در خصوص نقش شرکتهای پرداختی در شکلگیری زنجیره ارزش بانکداری نوین اظهارنظر کرده و گفت: در حال حاضر خیلی از مشتریان شرکتهای پرداختی انتظار دارند وقتی وارد یکی از ابزارهای پرداخت بهخصوص اپلیکیشنها میشوند در همان جا سرویسهای بانکی را دریافت کنند. به نظر من وقت آن است که بانکها برای ارایه سرویسهایشان به شرکتهای پرداختی و پرداختیارها اعتماد کنند و سرویسهای خود را به آنها واگذار کنند و بتوانند این سرویسها را به مشتریان خود ارایه دهند تا زنجیره کامل شود.
فکر میکنم به سادگی بانک میتواند هزینههای خود را با کمک شرکتهای پرداختی کاهش دهد و امنیت خود را در لایههای مختلف تامین کرده و فرایندها را اصلاح کند.
وی افزود: یکی از مهمترین موارد برای اینکه بانک به سمت دیجیتالی شدن برود اصلاح فرایندها است و در درجه اول باید فرایندها اصلاح شوند و سپس فناوری به عنوان ابزار استفاده شود اما آنچه که اکنون شاهدش هستیم این است که فناوری پیشرو است و بعد فرایندها مورد توجه قرار میگیرد.
مقیمی: مهندس حکیمی همانطور که می دانید به خاطر قوانین دست و پا بسته رگولاتوری بانک ها امکان ارایه سرویسهای متنوع را ندارند، با توجه به این موضوع بانکها باید چه کار کنند؟
حکیمی در خصوص نوع تفکر بانک مرکزی و نگاهش به تحول دیجیتالی نیز گفت: در ابتدا باید به شما بگویم که در بافت قانونی و مقرراتی سیستم مالیمان سه سیستم تفکیک شده با رگولاتوری مجزا داریم؛ رگولاتوری حوزه بازار سرمایه با سازمان بورس است، رگولاتوری حوزه پولی و ارزی با بانک مرکزی است و رگولاتوری حوزه بیمه در بیمه مرکزی است.
وی افزود: پدیدههایی مثل «investment bank» در دنیا وجود دارد که در واقع بانک نیست و چیزی شبیه به شرکتهای تامین سرمایه است که در حال حاضر در کشور ما در بورس قانونگذاری میشود. بزرگترین بانکهای دنیا که universal bank هستند عملا ۵۰درصد سودآوریشان از طریقinvestment bank تامین میشود یعنی بانک در جاهای دیگر بر اساس قانون و مقررات اجازه دارد که مثلا سوپر مارکت مالی داشته باشد؛ اما در ایران محدودیت قانونی در این خصوص وجود دارد و صراحتا گفته میشود که بانکها نباید بنگاهداری انجام دهند. این در حالی است که investment bank در واقع کارش اصولا بنگاهداری است.
حکیمی ادامه داد: راهحل به نظر من این است کهITManها را گرد هم آورده و مدیریت ریسک را به آنها آموزش دهید و بگذارید که بر کار نظارت داشته باشند زیرا برعکس این راهکار در سالهای اخیر به نتیجه نرسیدیم. شما میبایست در نیروی انسانی بانکتان به اندازه کافی جسارت و شجاعت پیدا کنید تا محصول را برای شما معرفی کنند. زمانی که محصول معرفی شد مطمئن باشید که رگولاتور از ۱۰ مورد محصول و خدمت جدید ارایه شده ممکن است دو مورد را متوقف کند اما بقیه جلو میروند.
دو مطلب میبایست برای بانکها جا بیفتد؛ اولین نکته جسارت و نوآوری است که باید در آنها شکل بگیرد و اینکه میبایست ریسکپذیریشان را بالا ببرند و بپذیرند که ممکن است وقتی کاری را انجام میدهند در حوزه رگولاتوری به مشکل بخورند، البته ممکن هم هست که یک چنین اتفاقی نیفتد.
بنابراین به نظر من اشکال اصلی آن است که بانک جسارت لازم را ندارد و میزان ریسکپذیری بانکهای ما صفر است؛ در حالی که بانک میبایست محصول را تولید کند، تبلیغ آن را انجام دهد و در نهایت نگران باشد که ممکن است رگولاتور ایرادی به آن وارد کند. میبایست این ریسک را پذیرفت زیرا اگر این کار را نکنید هیچ اتفاقی رخ نمیدهد.
یکی از دلایلی که باعث شده تمام محصولات ما یک شکل باشد این است که همه بانکها منتظر ماندهاند که ببینند بانک مرکزی چه میگوید و بر اساس آن عمل کنند اما این موضوع با نوآور بودن بانکها در تعارض است.
قنادپور مدیرعامل شرکت ارتباط فردا گفت: من با نکتهای که آقای حکیمی گفتند، قصد دارم مسالهای را مطرح کنم. من با مدل آقای حکیمی موافقم قبلا هم این کار را در حوزه بانکداری کردهایم، اما در حوزه پرداخت متاسفانه هر اقدامی که کردیم جلوی آن را گرفتند. مثل کارت به شبا که راه انداختیم و مسایل مختلف در حوزه پرداخت که مدل راهبنداز و جابینداز برای ما حداقل جواب نداده است. ولی در حوزه بانکداری من کاملا موافقم. ما در آبانماه سرویسی را راهاندازی میکنیم که بتواند اعتبار خرد بدهد. با دو بانک هم هماهنگ کردیم در این زمینه و ریسک نکول آن هم را پذیرفتهایم برای اینکه مدل ما مدل دادهمحور است و در این راه از تجریبات موفق جهانی و داخلی هم بهره گرفتهایم تا بتوانیم این مدل را بومی کنیم.
وی افزود: واقعا امیدواریم بخشهای غیر IT بانک مرکزی هم این نگاه و سعه صدر را داشته باشند و این مدل را جلو ببریم و ما همینجا اعلام میکنیم که آمادگی داریم که بانکهای دیگر هم اضافه شوند و حتی حاضریم ریسک نکول را هم بپذیریم. ولی جناب حکیمی لازم است که یک جایی (مشخصا منظورم بخش غیر IT بانک مرکزی است)، بیایند و بپذیرند که اگر قرار است که لنتک اتفاق بیفتد در ایران باید کارگزار اعتباری داشته باشیم که شاید بتواند بخش IT بانک مرکزی را هدایت کند که همانطور که خدمات پرداخت را شرکتهای خدمات پرداخت راهانداختند، شرکتهای خدمات اعتباری را هم بتوانند راهاندازی کنند. این هم موضوعی است که به نظرم رگولاتوری باید از جایی به آن ورود کند.
مقیمی دبیر پنل در ادامه به طرح پرسش دیگری پرداخت و گفت: من مایل هستم نظر خودم را هم بگویم که با این موضوع موافقم اما، یک نکتهای روی رگولاتور دارم و آن اینکه بسیار خوب معاونت فناوری بانک مرکزی، مدرن فکر میکند، بقیه اجزای بانک مرکزی اما اینطور نیستند که در صحبتهای آقای قنادپور هم اشاره شد و ما آنجا مقداری گرفتاری داریم و اگر متوازن حرکت کنند این مشکلات پیش نمیآید. من میخواهم بحث را از همین جا ادامه بدهم که به نظر شما جناب ترکتبریزی، نسبت ITManها با بنکرها چگونه است؟
ترکتبریزی در پاسخ گفت: من احساس میکنم فاصله این دو دسته در بانکها خیلی زیاد است. ما حدود هشت سال قبل یک سرویس ثبت بانکداری الکترونیکی و ۹ بانکداری دیجیتال داشتیم به نام تام، (تسهیلات اینترنتی ملت) قرار بود مشتری از طریق اینترنت درخواست وام کند و ما هم وام را به حسابش واریز کنیم. حالا یک بار هم شاید لازم بود که به شعبه مراجعه کنند. اما متاسفانه آنقدر این فرایندها سخت بود و بخشهای اعتباری کنار نیامدند تا این فرایند را ساده کنند، آن سرویس اصلا مشتری نداشت و ما استفاده دیگری از آن کردیم. اما اکنون تصور کنید ما میخواهیم سرویسهایی بسازیم که هم در بانک فرایندهای روانی داشته باشد، هم تامین اجتماعی و سازمان ثبت اسناد و غیره همه دیجیتال باشند و همه بر اساس دیتا جواب ما را بدهند که اگر قرار شد یک مشتری یک ملک را بگذارد برای یک وام، همان موقع من یک شماره ملک را از جایی استعلام کنم و تایید آن را بگیرم. اینها مواردی است که آقای اینالویی هم به آن اشاره کردند و واقعا به این سادگی دیجیتالی شدن ممکن نیست. لذا شاید در یک بانک بتوانیم فرایندها را تا حدودی تسهیل کنیم و کسبوکارها را به ITManها نزدیک کنیم ولی واقعیت این است که من تصور میکنم ما خیلی عجله داریم. اگرچه تا حدودی گریزناپذیر است اما سرعت به سمت دیجیتالی شدن خیلی بالاست.
وی افزود: حالا چیزهایی مثل فرابوم و ققنوس هم در این مدت ساخته شده که بعضا میبینیم که در CCU و ICU هستند و حالشان خوب نیست ولی به هر حال همه به دنبال ساختن سفینه دیجیتال در بانکداری هستیم که سریعا سوار آن شویم. اما فراموش نکنیم که در سازمانهای خارج از نظام بانکی هم ما خیلی مساله داریم و وزارت اقتصاد نمیتواند به همه این موارد رسیدگی کند. اما وقتی میگوییم دادهمحوری، یعنی مشتری از جایش تکان نخورد و از ابتدا تا انتهای سرویس را به راحتی دریافت کند. لذا فاصله زیاد است و به این سادگی نیست که این بخشها به هم نزدیک شوند. میتوانیم چیزهایی بسازیم و برخی خدمات دیجیتالی را ارایه دهیم، اما به این زودیها امکان بانکداری دیجیتال را نداریم.
مقیمی به طرح پرسش دیگر پنل پرداخت و خطاب به قنادپور گفت: به هر حال پلتفرم بانکداری باز شما در حال فعالیت و ارایه خدمت است، اما یک مشکل اساسی در سیستم بانکی تحقق تفکر Openness است. با این موضوع چه باید کرد چون تمام دارایی یک بانک بزرگ، مشتریهایش هستند و شما قصد دارید این مشتری و تجربه این ارتباط را از بانک بگیرید. لذا پرسش اینجاست که چه کمکی میتوانید به ما بانکدارها بکنید، ما صحبتها را شنیدیم اما این دغدغه همچنان بیپاسخ است. شما چه خدمت و ارزش افزودهای به بانکها ارایه میدهید.
قنادپور نیز در پاسخ گفت: من فکر نمیکنم بانکها این دادهها را داشته باشند. برخی از آنها شماره موبایل مشتری را هم به زور دارند و تازه در جریان ارایه خدمات پیامکی این شمارهها را فعال و جمعآوری کردند.
مقیمی در ادامه با تاکید بر اینکه منظور من بانکهای بزرگ بود، گفت: الان برخی بانکها در حوزه retail از بانکهای بزرگ جلو هستند، اما بانکهای بزرگ مشتریهای شرکتی دارند و دغدغه اصلی روی این ارتباطات قوی بین بانک و این بخش از مشتریها است.
قنادپور نیز این گونه پاسخ داد: من از دو سه منظر میتوانم به این بحث بپردازم. یکی را خود شما گفتید، وقتی بانکی یک تعداد مشتری دارد و بانک دیگر خدمات بهتری میدهد، مشتری سراغ بانک دیگری میرود. پس بانک لزوما آن Loyalty را ندارد و به چه شکلی میخواهد مشتری را نگه دارد.
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه در بحث بانکداری باز، واقعا بانکها باید ببینند چه چیزی دارند. مثلا اطلاعات دقیق تحصیلی مشتری و نه آنچه که در فرمها اظهار میشود را دارند؟ واقعا موبایل و شماره موبایل را به زور دارند. ما داریم روی چه فکر میکنیم. و اگر نیاید API خودش را ارایه کند و اگر نتواند کسبوکار را با خود هماهنگ کند اصلا بانکداری شرکتی معنی ندارد و با سپرده و تسهیلات که نمیتواند مشتری را نگه دارد. اگر هم بتواند برخی را نگه دارد، کسبوکارهای جدید را که قطعا نمیتواند جذب کند. بانکها باید یک مقدار در ادعای داشتن دیتا تجدید نظر کنند و دادههایی هم که دارند واقعا قابل استفاده مفید نیست.
مقیمی در ادامه پرسید: فکر میکنید بانکها در این زمینه باید خود را به چالش بکشند و مثل اتفاقی که در بانک آینده رخ داده عمل کنند. من با تفکر Open موافق هستم اما برخی بانکها آمدهاند و چلنجرهای خودشان را معرفی کردهاند و چندان نگران موضوع نیستند و استراتژی بانکهایی مثل ایرانزمین و آینده مثلا پلتفرم بنکینگ است که مشتری زیادی ندارد. لذا یک مقدار از منظر بانکهای بزرگ هم باید به این موضوع پاسخ داده شود، البته با این رویکرد که من با نظر شما موافق هستم.
قنادپور نیز پاسخ داد: ببینید بانکهای بزرگ هم این کار را کردهاند. به هر حال دو سه پلتفرم بزرگ وجود دارند که به صورت واقعی در حوزه Open Banking در حال کار هستند.البته اگر بحث کارت را کنار بگذاریم و امیدواریم کارت در حوزه Open Banking جمع شود. اتفاقا در بانکهای بزرگ مثل صادرات یا سپه یک سری کسبوکار در حال استفاده از API این بانک هستند. لذا من نمیدانم مساله بانک بزرگ در این حوزه چیست که مثلا نباید به آن وارد شود. من این قسمت را متوجه نمیشوم. اگر بحث و نگاه تمامیتخواهی است که در نظام بانکی ما وجود داشته که هر کس برای خودش بسترها و خدمات را داشته باشد، بله عملا مفهوم تحول دیجیتال در این نگاه نمیگنجد.
مقیمی در ادامه به طرح پرسشی از طبری مدیرعامل شرکت کارت اعتباری ایرانکیش پرداخت و گفت: ما هر روز شاهد ظهور اتحادهای دیجیتالی در نظام بانکی هستیم و کسانی که زمانی دور یک میز نمینشستند حالا در حال خلق تفکر سیستمی هستند که این نشاندهنده بلوغی است که در این صنعت شکل گرفته و همه با آن موافق هستند. اما سوال اینجاست که آیا این اتحادهای استراتژیک در آینده منجر به ایجاد انحصار نمیشود؟ به عنوان مثال بومهای بانکداری باز را در نظر بگیرید که با کمک PSP و بانکهای مختلف در حال اجراست و چند بانک در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند.
طبری نیز در پاسخ گفت: خوب طبیعی است که همانطور که در سطح خرد مشتریهای ما از شرکتهای پرداخت صرفا تقاضای خدمات پرداخت ندارند و نیازمند دریافت خدمات بانکداری هم هستند که نمونه آن در سرویسهای کارت به کارت و اپهای پرداخت مشاهده و استقبال شد. لذا این مساله در تقاضاهای سازمانی هم وجود دارد. نمونه بارزش فراخوان اخیرسازمان مالیات است، بخش زیادی از نهادهایی مثل PSPها و بانکها را در کنار هم قرار داده تا بتوانند به مکانی ارایه سرویس کنند. این هیچ وقت رخ نمیدهد تا زمانی که سرویسمحور شوند و به سازمانهای بزرگ سرویس دهند و به نظر من نه تنها انحصاری ایجاد نمیکند بلکه کمک میکند که به بقیه تقاضاها هم پاسخ دهیم.
مقیمی پرسش آخر این پنل را از حکیمی مشاور رییس کل بانک پرسید و گفت: در واقع من میخواهم موضوع اتحادهای دیجیتال که موضوع روز است را با آقای حکیمی هم پیش ببریم و موضع بانک مرکزی در قبال این اتحادها را بدانیم.
حکیمی در پاسخ گفت: ای کاش اتحاد بود من این پیشفرض شما را زیر سوال میبرم چون در جای دیگر اینها به سختی با هم درگیر هستند، برای همین خیلی بحث اتحاد و این کلمه را برای این شرایط نمیپسندم. ببینید مثلا مالیاتی میآید و همه به تکاپو میافتند، چون اگر هر کس بخواهد دنبال کار خودش برود، رقابتشان زیر سوال میرود.
وی ادامه داد: من این پیشفرض را نمیبینم. اما اگر این اتفاق بیفتد باید بگویم بانک مرکزی دائما دنبال تحقق این مساله و کار مشترک است و ته این فشارها این است که مدیران بانکها به نتیجه و تفاهمی برسند اما در سطح پلتفرم و بیزینس اجماعی وجود ندارد. چیزی که شما میبینید در سطح IT است و چون اشتراکات زیادی دارند میتوانند پلتفرم واحد بدهند و یک جوری این را به بخش بیزینس بخورانند.
حکیمی گفت: من الان داشتم با آقای ترکتبریزی حرف میزدم که جریان این CCU و ICU که گفتید چیست، چون من در جریان نیستم. ایشان هم برای من گفتند. ببینید داستان به این شکل است که آن اتحاد شکل گرفته اما قسمت بیزینس کار نگاه کرده و زده زیر میز. راستش از دیدگاه من اتحادهای استراتژیک که شکل میگیرد اگر طبق قاعده راهبنداز و جابینداز جلو برود، البته نه در سطح مدیران IT بانکها که در سطح کلان و هیات مدیره مثلا دو بانک، این ایده را بپذیرند، قطعا این کار خواهد کرد و رگولاتور هم جلوی این را نخواهد گرفت چون به نفع رگولاتور است.
مشاور رییس کل بانک مرکزی ادامه داد: به خاطر اینکه به جای صحبت با ۳۴ بانک، اتحادهای استراتژیک به من کمک میکند که مثلا با پنج مجموعه طرف شوم و هماهنگ کنم که کار بسیار راحتتر است. ببینید در همین بحث پرداختیارها، بانک مرکزی هیچوقت طرف پرداختیارها قرار نگرفت و گفت مجوز نمیدهم و ریسک کار شما را باید PSPها بپذیرند. اینها تعدادشان خیلی زیاد است و ممکن است به صدها برسد و اینها را اصلا نمیتوان در بانک مرکزی دید. بانک مرکزی هم از سمت PSP به اینها نگاه میکند. بنابراین ظرفیت رگولاتوری محدود و مشخص است و هر اتحاد و انجمنی که شکل بگیرد به رگولاتور کمک میکند که کارش را راحتتر مدیریت کند.
حکیمی ادامه داد: نکته آخر اینکه در تمام دنیا پدیدهای داریم به نام کانون بانکها، قبل از انقلاب هم داشتیم و عضو شورای پول و اعتبار هم بود. موقعی که کانون بانکها رفت، بانک مرکزی دچار مشکل شد، چون قبلا خیلی از کارها را از طریق کانون هماهنگ میکرد. اما الان رگولاتور مجبور شده با ۳۴ بانک طرف شود. بنابراین میخواهم بگویم وجود کانون و اتحادیه در بلند مدت کمک میکند.
وی به بیان خاطرهای شخصی پرداخت و گفت: نکته دیگر هم اینکه انتهای بانکداری دیجیتال این است، زمانی ما در خارج از کشور دانشجو بودیم، هیچ سابقه و پولی نداشتیم. رفتیم برای افتتاح حساب و یک سری مدارک از من خواسته شد؛ از جمله مدارک دانشجویی و ویزا. و بعد گفتند من میتوانم هزار دلار اعتبار به شما بدهم. من هم با خودم فکر کردم خوب چطور این کار را میکنند اگر من همین فردا از کشور بروم چه میشود.
بعدا فهمیدم هزار دلار اصلا عددی نیست و اعتباری اصلا به من ندادهاند. نکته اینجاست که طرف بدون استعلام خاصی اعلام کرد من میتوانم این اعتبار را به شما بدهم منتها وقتی شما از بانک خارج شوید استعلامها به عمل میآید و دو هفته بعد هم صادر شد.
حکیمی در پایان سخنان خود گفت: آرزو داریم که انتهای بانکداری مدرن ما هم این باشد که وقتی فردی ۵ میلیون وام میخواهد به سرعت و ظرف پنج دقیقه کارش انجام شود. اما اگر تمرکز ما صرفا روی کانالها باشد، اگرچه ظاهر قشنگتری دارد اما نگاه منفی مردم به بانکها به عنوان جایی که نمیشود از آن وام گرفت کماکان
باقی میماند.
در جمعبندی پایانی این پنل قنادپور مدیرعامل شرکت ارتباط فردا گفت: من یک نکتهای را بگویم. در مجلس قانونی در حال تصویب است که در آینده به جد باید به آن پرداخته شود. بحث قانون جامع بانکداری که در حال بررسی است و عملا میتواند خیلی جلوی فناوری را بگیرد و نگاه درستی به بحث فناوری ندارد و حتی همان کانالهایی که ما روی آن بحث کردیم و انتظار داریم رسانهها و مسوولان بانکی روی آن وقت بگذارند. نمیشود یک قانون جامع بانکداری تصویب شود اما فرایندهای فناوری را نادیده بگیرند.
ترکتبریزی مدیر امور فناوری اطلاعات بانک ملت هم گفت: من هم خواهش دارم بانک مرکزی از این اتحادها حمایت کنند و همه چیز سمت حاکمیت متمرکز نشود، ما اگر نتوانیم در بانکها اجرا کنیم همه چیز در حاکمیت تجمیع میشود.
طبری مدیرعامل شرکت کارت اعتباری ایرانکیش هم گفت: بنده هم در جمعبندی باید بگویم در صنعت خودمان که PSP است جا دارد که دست و پای بانکها برای ارایه سرویس بازتر باشد و رگولاتور کمک کند به این صنعت به خصوص صنعت پرداخت که بتواند از فناوری راحتتر استفاده کند و محدودیتها کمتر باشد تا PSPها بتوانند رشد بیشتری کند.
ارسال یک نظر