در حال خواندن
بانک‌ها توانایی ارایه اکثر گزارشات مورد تقاضای بانک مرکزی را ندارند
0

نود فناوری-عبدالحمید منصوری میگوید: سامانه یکپارچه بانکی. او برای مخفف کردن این سه کلمه «سیب» را پیشنهاد داده است. منصوری سال‌هاست درزمینهٔ پیاده‌سازی سامانه‌های یکپارچه بانکی در بخش‌ها و بانک‌های مختلف فعالیت کرده است. او یکی از کسانی‌است که طی دوره فعالیت خود به‌عنوان معاون فناوری اطلاعات بانک پارسیان تجربه تغییر سامانه پکپارچه آن بانک به‌صورت big bang را داشته است. او حال به‌عنوان مدیرعامل شرکت سامانه‌های یکپارچه بزرگ فردا در حال پیاده‌سازی سیب در بانک‌هایی با مقیاس بزرگ است.

 

سال‌هاست در مورد سامانه یکپارچه بانکی صحبت کرده‌ایم، اما به نظر می‌رسد هنوز بر سر تعریف آن به توافق نرسیده‌ایم. شما این سامانه را چگونه تعریف می‌کنید؟

سیب به‌صورت خیلی خلاصه، حکم سیستم‌عامل برای رایانه‌ها را دارد؛ یعنی سامانه‌ای است که بتواند به بازیگران بانکی که شامل مشتریان، کارکنان سهامدارها و سازمان‌های ذی‌ربط می‌شود، سرویس‌های مناسب را در زمان‌های مناسب با حفظ امنیت و مقررات جاری کشور ارائه کند و متکی به زمان نباشد.

 

طبق این تعریف شما شامل چه زیربخش‌هایی می‌شود؟

البته اول بگویم برای بانک سه سامانه تعریف می‌شود: یکی سامانه درون‌بانکی است که در یک بانک مستقر می‌شود، یکی سامانه‌های مکمل و دیگری سامانه‌های برون‌سازمانی که باید یا یکدیگر تعامل داشته باشند. سامانه پرداخت را مکمل سامانه یکپارچه بانکی می‌دانیم.

 

یعنی سامانه پرداخت را یک افزونه در نظر می‌گیرید؟

بله البته در کشور بیشتر روی سامانه نظام پرداخت کار کرده‌ایم. ما در نظام پرداخت عالی هستیم، فعالیت‌هایی را انجام می‌دهیم که دنیا تاکنون به آن توجه نکرده است.

 

سامانه یکپارچه بانکی شامل چه ماژول‌هایی می‌شود؟

همان‌طور که گفتم، یک طرح مفهومی وجود دارد که سه مؤلفه داشت: مؤلفه درون‌سازمانی، مؤلفه‌های مکمل و یکی هم برون‌سازمانی. سامانه یکپارچه بانکی روی مؤلفه درون‌سازمانی تعریف می‌شود که در این مؤلفه چهار بخش وجود دارد. یکی از آن‌ها دریچه استفاده از خدمات بانکی است؛ یعنی مشتریان بر اساس سلیقه و نیازشان از این دریچه‌ها استفاده کنند، مثل تلفن ثابت، همراه، خودپرداز، خود دریافت، شعبه و… یکی دیگر از بخش‌ها سطح بنیادی است، مثل خزانه‌داری، تجارت مالیه، پرداخت و واریز، مصارف و منابع (تسهیلات و سپرده‌ها). یک مؤلفه نیز مشتریان قرار می‌گیرند. اعتبارسنجی و رتبه سنجی مشتری و بخش دیگر بازرسی و پایش سیستم است. در اصل اگر این چهار بخش در مؤلفه درون‌بانکی تعریف شود و این چهار بخش بتوانند با یکدیگر کار کنند و یکپارچه باشند، می‌توان گفت سامانه یکپارچه بانکی در یک بانک مستقر است.

 

این چهار رکن یا مؤلفه اجباری است یا اینکه هر بانک می‌تواند به فراخور نیاز خود یکی یا چند تا از آن‌ها را داشته باشد؟

تقریباً باید تمام این بخش‌ها را داشته باشند، اما حدود و ثغورش متفاوت است. مثلاً رتبه سنجی و ذی‌نفع‌سنجی بانکی که ۱۰۰ هزار مشتری دارد با بانکی که ۵۰ میلیون مشتری دارد متفاوت است.

 

با یک مثال سؤال خود را شفاف می‌کنم: مثلاً سامانه یکپارچه بانکی بانک توسعه صادرات با کربانک بانک صادرات شبیه یکدیگر هستند. تمام این چهار مؤلفه‌ای که شما اشاره کردید با توجه به تنوع سرویس‌هایی که در این دو بانک ارائه می‌شود باید در آن‌ها وجود داشته باشد؟

الزاماً این‌گونه نیست که سامانه یکپارچه بانکی‌شان یکسان باشد، بر اساس اینکه مأموریت بانک چیست مؤلفه‌ها یا ماژول‌ها را برای خود انتخاب می‌کند. در اصل باید همه چهار مؤلفه وجود داشته باشد اما وسعت به‌کارگیری آن‌ها متفاوت است.

 

الآن چندین و چند سال است که می‌گوییم باید سامانه یکپارچه بانکی داشته باشیم. تعدادی از بانک‌ها به گفته خودشان این سامانه را ایجاد کرده‌اند و تعدادی دیگر به دلایل مختلف هنوز موفق به پیاده کردن آن نشده‌اند؛ اما آن‌ها هم کار خودشان را انجام می‌دهند و به نظر می‌رسد مشکلی ندارند. در این صورت چه دلیلی وجود دارد که بانک‌ها به سمت خرید و پیاده‌سازی سامانه یکپارچه بانکی حرکت کنند؟

ما بیشتر در بخش نظام پرداخت خوب عمل کرده‌ایم، ما هنوز بانک‌هایی داریم که بیش از ۲۰۰ سیستم در آن‌ها کار می‌کنند. بانک‌هایی داریم که تسهیلات‌شان در شعبه است. بانک‌هایی داریم که حسابداری‌شان در شعبه است. نمی‌توانیم بگوییم این بانک‌ها سامانه یکپارچه بانکی دارند. ما باید بتوانیم بین سیستم‌ها یکپارچگی ایجاد کنیم. در کل این اعتقاد را داریم که بانک‌ها به یک سامانه یکپارچه بانکی بر اساس تعریف دست نیافته‌اند.

 

هیچ‌کدام از بانک‌ها؟

هیچ‌کدام از بانک‌ها، حتی بانک‌هایی که در این زمینه خوب عمل کرده‌اند.

 

کدام بخش‌ها بیشتر نقص دارند؟

ما در نظام پرداخت خیلی عالی هستیم، اما در سایر بخش‌ها مشکل داریم.

 

بانک‌ها نتوانسته‌اند بخش‌ها یا ماژول‌های دیگر را هم پیاده کنند یا شرکت‌هایی نبودند که در آن بخش‌ها خوب عمل کنند؟

سهم از بازار در این میان خیلی مهم است. بانک‌ها متوجه شدند که یک بانک کوچک توانسته است با ارائه سرویس‌هایی سهم قابل توجهی از مشتریان را به دست آورد، از همین رو مدیران بانک فشار می‌آورند تا سرویس‌های خاص ارائه شود که در آن دوره تصمیم درستی هم هست، اما وقتی سامانه یکپارچه‌ای وجود ندارد باید سرویس را به‌صورت جزیره‌ای عرضه کنند. از همین رو سرویس‌ها را خیلی‌ها ارائه می‌دهند اما یکپارچه نیستند. در اصل بانک به خاطر شتاب بازار وظیفه داشته سامانه‌ای ایجاد کند. به همین دلیل با سامانه‌های متفاوتی مواجه هستیم.

 

اشکالی دارد که بانک‌ها از بخش‌های مختلف سرویس بگیرند؟

دانش یکپارچه‌سازی ما ضعیف است. ما یکسری استاندارد برای یکپارچه‌سازی داریم که معمولاً آن‌ها را رعایت نمی‌کنیم.

 

پس این مشکل ارائه‌دهندگان خدمات است که استانداردهای یکپارچه‌سازی را رعایت نمی‌کنند؟

در این زمینه استاندارد مشخصی وجود ندارد که از آن‌ها تبعیت شود.

 

مگر استانداردهای بین‌المللی وجود ندارد؟ چرا ما از آن‌ها استفاده نکرده‌ایم؟

رعایت استانداردها و تدوین استانداردها یک سازمان بالادستی نیاز دارد. یک مثال می‌زنم: درست است که شتاب یک استاندارد بین‌المللی را اجرا می‌کند، اما بومی‌شده ایران است و بانک مرکزی آن را ابلاغ کرده است و همه از آن پیروی می‌کنند.

 

یعنی بانک مرکزی هنوز نگفته هر کدام از این بخش‌ها باید چه استانداردی داشته باشند؟

خیر نگفته. بانک مرکزی برای چکاوک، ساتنا، پایا و… استاندارد تدوین کرد. در اصل هرچه استاندارد نوشته شده برای سامانه‌ها و سیستم‌های پرداختی بوده است.

 

اما بانک مرکزی در شرایط فعلی از بانک‌ها یکسری گزارش‌های بین‌المللی مثل RFIS می‌خواهد که نیازمند برخی استانداردهاست.

خیلی از بانک‌ها نمی‌توانند اکثر گزارش‌های مورد نیاز بانک مرکزی را به‌صورت کامل ارائه دهند. یک دوره زمانی طول می‌کشد تا سیستم بانکی بتواند رویه‌های کاری‌اش را با RFIS منطبق کند. الآن هم این زمان تمدید شده است؛ اما در شرایط فعلی هم گزارش‌ها را به‌صورت فایل پی‌دی‌اف می‌خواهد، قابل قبول‌تر بود اگر آن‌ها را بر بستر تبادل اطلاعات در سیستم فناوری متمرکز می‌کرد.

 

در حال حاضر بسیاری از بانک‌ها در گرفتن گزارش‌های مورد نظر بانک مرکزی مشکل دارند.

سیستم‌های قدیمی و جزیره‌ای با مشکل مواجه می‌شوند. سیستم‌هایی که متمرکز شده‌اند مشکل ندارند.

 

خوب این‌طور که صحبت کردیم خیلی از بانک‌ها هنوز جزیره‌ای هستند.

ما زمانی می‌گوییم یکپارچه که منشاء داده در یک جا باشد تا بتوانیم استخراج کنیم. وقتی اطلاعات متمرکز شود و دخل و تصرف نشود صحت و دقت اطلاعات بیشتر است. در سیستم مالی هر نقل و انتقال اطلاعاتی می‌تواند منجر به یک تغییر شود، اما وقتی استاندارد باشد اگر اشتباهی هم اتفاق بیفتد، زود خودش را نشان می‌دهد.

 

تقریباً هیچ‌کدام از بانک‌ها سیستم یکپارچه بانکی به معنای دقیق ندارند.

برای اینکه مفهوم «سیب» یک مفهوم ایستا نیست. شش ماه دیگر نیازهای جدیدتر مطرح می‌شود.

 

اما هسته‌های اصلی نیز هنوز در بسیاری از بانک‌ها جزیره‌ای است.

خیلی جاها هنوز جزیره‌ای است، مخصوصاً بانک‌های بزرگ.

 

فرقی می‌کند هر بانکی از چه محصولی استفاده کند؟ مثلاً به‌عنوان مدیرعامل یک بانک تصمیم بگیریم یک بخش را از توسن، بخشی را از فناپ و بخشی را از شرکت خدمات یا هر شرکت دیگری بگیریم.

ما قدرت ایجاد یکپارچگی یا اینتگریشن نداریم.

 

این امر بانک یا مصرف‌کننده را محدود می‌کند.

بله درست است. به خاطر همین مجبورند انتخاب کنند. یک نفر باید بحث یکپارچه‌سازی را بر عهده بگیرد. هرچند در این‌گونه سیستم‌ها شاید هزینه نگهداری بالاتر رود.

درباره نویسنده
مهدی مقدم

ارسال یک نظر