در حال خواندن
آواتاری برای خودمنجی‌پنداری
0

تمدن غرب در فضای آخرالزمانی امروز آواتار را برای مواجهه با منجی‌گرایی ایجاد می‌کند و گسترش می‌دهد و بر همین اساس، وقتی افراد، خود را در قالب اسطوره و منجی در فضای مجازی و زندگی دوم قرار دهند، دیگر منتظر منجی دنیای واقعی نخواهند نشست.
درباره اثرات مثبت و منفی حضور، استفاده و تعامل با فضای سایبر و عناصر آن همچون رسانه  های اجتماعی اعم از شبکه  های اجتماعی، فروم  ها و … بسیار سخن گفته شده و آمار  های بسیاری در این زمینه منتشر گشته است، به عنوان مثال شبکه  های اجتماعی به عنوان عامل افزایش دهنده آمار طلاق و همچنین بالارفتن سن ازدواج مطرح می شوند، و یا تأثیر زندگی دوم بر رشد نرخ خودکشی در جوامع مختلف انکار ناپذیر است چرا که افرادی که به هویت  های خودساخته مطلوب اما موهوم و جعلی شان در ساعت  های متمادیِ گذرانِ وقت در فضای سایبر خو گرفته  اند، هنگام رویارویی با هویت واقعی دچار یأس و ناامیدی شده و بعضاً نسبت به خویشتن احساس تنفر پیدا می‌کنند، نتیجه این احساس‌ها چیزی جز خودکشی، ضعف تحصیلی و دامن زدن به آسیب‌های اجتماعی و مفاسد اخلاقی نیست. از طرف دیگر فضای سایبر فرصت  های هیجان انگیزی در اختیار انسان قرار می  دهد، متحول کردن نظام آموزشی، سیستم کسب و کار، بازآفرینی نظام  های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی(البته نه به شکلی که امروز بشر درگیر آن است)، تسریع در روند پیشرفت  های علمی حوزه  های مختلف از جمله پزشکی، بیوتکنولوژی، علوم فضایی و …، لذا پرواضح است که فضای سایبر را نمی  توان نفی کرد، همچنان که سایبورگ بودن و استفاده از تجهیزات و ابزارهای وابسته به این حوزه را، نکته  ی مهم حد و مرز استفاده و نحوه  ی تعامل با فضای سایبر است.

 برای انسان غربی که جهان آخرت و معادی برایش مطرح نیست، چاره  ای به جز روی آوردن به زندگی دوم در فضای سایبر وجود ندارد، چون وی هیچ عاقبت و پایانی برای کار خویش و جامعه  ی انسانی در نظر نمی  گیرد. خدایِ انسان غربی اگر نمرده باشد، خدای ساعت سازی است که به کناری رفته و اکنون بشر به جای او فرمانروایی می  کند، پس طبیعی است که این انسان تمام همّ و غم خویش را برای حداکثری کردن لذت خود در این دنیا به کار گیرد، زندگی دوم به انسان هوی پرست و لذت جو امکان می  دهد، زندگی  های متنوع و مختلفی را در صورت  های گوناگون تجربه کند، یک فرد می  تواند با ساخت آواتار(Avatar)  های مختلف در جهان مجازی و محیط  های اختصاص داده شده به زندگی دوم، همچون دنیای واقعی منزلی تهیه کرده، به مشاغلی که در دنیای واقعی امکان دستیابی به آن  ها را ندارد، پرداخته و زندگی تشکیل دهد، و روابط متنوع و متفاوتی را در قالب روابط با افراد گوناگون در سطوح مختلف جنسی، سنی، قومی و … تجربه کند. اگر بشر لیبرال غربی و هرکس که چون او عقیده داشته و زندگی می  کند، برای دامن زدن به نفسانیات خود در حال کوچ کردن به سمت زندگی دوم نیست، پس آمار وحشتناک سایت  های حوزه  ی پورن در کنار سایت  های مختص مکالمات جنسی، هم باشی  های فردی و گروهی و امثالهم را چگونه می  توان توجیه کرد؟ اگر زندگی دوم برای ارضاء هوی و هوس در همه  ی ابعاد آن از جمله موقعیت اجتماعی، تحصیلی، روابط جنسی غیرمتعارف و پرده دری هایی که در دنیای واقعی امکان ارتکاب آن  ها نیست، ایجاد نشده، حجم بالای فسادی که در این زندگی رقم می  خورد چه معنایی دارد؟ در این بین انسان مسلمان چگونه می  تواند با فضای سایبر تعامل داشته باشد بدون اینکه زندگی واقعی خود را فدای زندگی دوم اش کند؟ و اساساً زندگی دوم برای انسان مسلمان چه ضرورتی دارد؟

      برای پاسخ به سوال فوق باید فرجام دو نوع زندگی را بررسی کرد، زندگی دوم، زندگی سایبری(و زندگی دیجیتالی). گرچه این دو نوع زندگی به یکدیگر وابسته بوده با هم بده بستان دارند اما یکی نیستند. زندگی دوم بر بستر آواتارسازی(Avatar Generation) رخ می  دهد، آواتار تعریف مشخصی در ادیان شرقی دارد که در اینجا مجال پرداختن به آن نیست، در فضای اینترنت مبتنی بر همان تعریف اصیل، افراد برای خود آواتار انتخاب می  کنند. آواتار یک شخصیت مجازی است که کاربر خود را در قالب آن به نمایش می  گذارد. اکثرا کاربران نمی  دانند آواتارسازی به نوعی اسطوره سازی است به این معنا که فرد با ساخت آواتار اسطوره  ی مدنظر از خودش را ساخته و برای دیگران به نمایش می  گذارد. کارشناسان عقیده دارند تمدن غرب در فضای آخرالزمانی امروز آواتار را برای مواجهه با مهدویت شیعه ایجاد و گسترش می  دهد، فهم این نکته ساده است، چرا که وقتی افراد خود را در قالب اسطوره و منجی در فضای مجازی و زندگی دوم قرار دهند، دیگر منتظر منجی دنیای واقعی نخواهند نشست. 

      هر فرد می‌تواند بی‌شمار آواتار از خود ارائه دهد، و همان طور که اشاره شد تناقض آواتار با شخصیت واقعی فرد حتی می‌تواند به خودکشی وی منجر گردد. افراد ساعت  های زیادی را صرف پرداختن به آواتار خود می‌کنند، همانطور که برای خود لباس خریده، آرایش کرده و اتاق شان را تزیین می  کنند، برای آواتار خویش نیز این امور را انجام می  دهند، همان‌طور که در دنیای واقعی دوست پیدا می  کنند در محیط زندگی دوم نیز این کار را انجام می  دهند، در واقع هرکاری در دنیای واقعی انجام می‌دهند را با قیافه و ظاهری خیالی که از خود آرمانی شان در نظر دارند، در فضای زندگی دوم هم انجام می‌دهند، منتهی در آنجا افراد روبروی آن  ها نیز آواتار افراد دیگر است. روی آوردن روزافزون انسان غربی به زندگی دوم دولت  های این جوامع را نیز با چالش مواجه کرده است. افزایش آمار خودکشی(به علت عدم انطباق آواتار با منِ حقیقی و سرخورده شدن از ضعف  های منِ واقعی)، بالارفتن مفاسد و آلودگی‌های اخلاقی، افت تحصیلی، عدم بهره وری شغلی، انزوا، مشکلات جسمی، از هم پاشیدگی خانواده و تضعیف بنیان  های جامعه و مانند اینها از جمله آسیب هایی است که زندگی دوم در پی دارد. جدا از آسیب‌های اجتماعی ِ این پدیده که به آنها اشاره شد، وقتی فردی زمانی طولانی را صرف زندگی دوم می‌کند، همین مقدار زمان از میزان کار مفید و سازنده در جامعه کم شده است. 

       زندگی دوم بر پایه سبک زندگی آمریکایی بنا شده است و هر فردی از هر ملیت و نژادی، هنگامی که برای خود زندگی دوم تشکیل می‌دهد، ناچار است بر مبنای قواعد و در چارچوب سبک زندگی آمریکایی رفتار کند، در نتیجه به مرور زمان سبک زندگی وی به سبک زندگی آمریکایی تغییر پیدا خواهد کرد.

درباره نویسنده
عبداله افتاده
دانش آموخته رشته روابط عمومی الکترونیک هستم، به واسطه شرایط زندگی رشته‌های مختلف کاری را تجربه کردم، تا اینکه در سال 1380 با ورود به خبرگزاری ایرنا استان تهران به عنوان خبرنگار متوجه اشتیاق فراوان به این حرفه شدم. از آن زمان تاکنون نیز در رسانه‌های مختلف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مشغول به فعالیت بوده‌ام. موجب خرسندی است اگر انتقادات، پیشنهادات و سوژه های خبری خود را از طریق کانال‌های ارتباطی زیر با من به اشتراک بگذارید.

ارسال یک نظر