نود فناوری- معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی با همراهی شرکت ملی انفورماتیک اجرای طرحی را در دستور کار دارند که نتیجه آن بازتعریف وظایف شرکت خدمات انفورماتیک و مهندسی مجدد آن شرکت است. شرکتی که پدر معنوی شبکه شتاب به شمار میآید و بیشک طی سالهای گذشته توانسته است نگاه به فناوری اطلاعات و ارتباطات در بانکها را تغییر دهد و طی دو دهه بانکها را از فضایی سنتی به فضایی تقریباً مدرن و الکترونیکی حرکت دهد. شرکتی که هر چند این روزها انتقادات زیادی به عملکردش از سوی رقبای وی وارد میشود، اما همه اذعان میکنند که قدمهای خوبی برای توسعه بانکداری الکترونیکی برداشته است و اگر این شرکت با همه انحصاراتش نبود، شاید بانکداری الکترونیکی در شرایط فعلی قرار نداشت. البته این طرح زمانی مطرح بود که علی کرمانشاه روی صندلی معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی نشسته بود. بارفتن وی هنوز معلوم نیست این طرح در دستور کار باقی خواهد ماند یا خیر!
تولد یک غول
جرقه شکلگیری شرکت خدمات انفورماتیک اوایل دهه ۷۰ زده شد. دو سال از زمان اتمام جنگ میگذشت و بانکها نه تنها توسعهای نیافته بودند بلکه به زحمت وضعیت پیش از انقلاب خود را حفظ کرده بودند. بسیاری از تجهیزات آنان فرسوده بود و در این دوره زمانی به دلایل مختلف هیچ گونه اقدامی برای توسعه و بهروزرسانی تجهیزات خود نکرده بودند. این در حالی بود که بانکهای اروپایی تغییرات زیادی را تجربه کرده بودند و ارتباطات بین بانکی تقریباً شکل گرفته بود. محسن نوربخش، رئیس کل بانک مرکزی در آن زمان، امیدوار بود بتواند راهکاری را پیش گیرد که بانکهای مختلف را از طریق شبکهای به یکدیگر متصل کند و سیستم جامع اتوماسیون بانکی کشور را شکل دهد.
با همین رویکرد شرکت خدمات انفورماتیک در سال ۷۲، به منظور ایجاد و راهاندازی سیستم جامع اتوماسیون بانکی کشور و به عنوان بازوی اجرایی بانک مرکزی در زیرمجموعه شرکت ملی انفورماتیک، شکل گرفت. با شکلگیری این شرکت بانک مرکزی مسئولیت شکلدهی به ایده نوسازی شبکه بانکی را به آنها سپرد. زمانی این شرکت تاسیس شد که ارتباطات مخابراتی در وضعیت مناسبی قرار نداشت و شرکتهای مخابراتی توان برآورده کردن نیازهای بانکها را نداشتند. از سویی حلقه تحریمهای آمریکا هر روز تنگتر میشد. شرکت خدمات انفورماتیک آن زمان تصمیم گرفت برای ایجاد سیستم جامع اتوماسیون بانکی از شبکه ماهوارهای بهره گیرد، شبکهای که تا به امروز از آن بهرهبرداری شده است.
زمانی هم که در دهه ۸۰ موضوع اتصال بانکها به یکدیگر و ایجاد شتاب مطرح شد شرکت خدمات انفورماتیک به عنوان بازوی اجرایی بانک مرکزی پیشقدم شد. در قدم اولیه سه بانک و پس از یک دوره زمانی حدوداً پنجساله تقریباً تمام بانکها به یکدیگر متصل شدند و اولین نشانههای بانکداری الکترونیکی شکل گرفت. رویایی که محسن نوربخش تقریباً در اواسط دهه ۷۰ در ذهنش میپروراند پس از مرگش به ثمر رسید و شبکه تبادل اطلاعات بانکی پدید آمد.
اما طی این دوره زمانی تقریباً ۲۳ ساله چه اتفاقی افتاده است که شرکتی که روزی با عنوان بازوی اجرایی بانک مرکزی شکل گرفته، امروز مورد انتقاد بسیاری از شرکتهای رقیبش قرار میگیرد. شرکتهایی که قاعدتاً به دلیل مدل فعالیتی شرکت خدمات انفورماتیک نباید رقیب شرکت خدمات باشند، اما این روزها تبدیل به رقیبی قدرتمند برای شرکتها شدهاند.
معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی در گفتوگو با خبرنگار پیوست اعلام کرد:«هماکنون فعالیت شرکت خدمات انفورماتیک به گونهای شده که در برخی جاها محصول به مشتریان خود ارائه میدهد و یک جاهایی وارد بازار رقابتی شده است، شأن بانک مرکزی و شرکت خدمات انفورماتیک به عنوان بازوی اجرایی بانک مرکزی بالاتر از وارد شدن به فضای رقابتی است. ما باید بسترساز باشیم. درست همانطور که از ابتدا حرکت کردیم. شرکت خدمات انفورماتیک در ابتدای شکلگیریاش بسترساز بود. ما باید زیرساختها را برای بخش خصوصی فراهم کنیم و آنها با استفاده از این زیرساختها سرویس و خدمات به مشتریان خود ارائه دهند.»
کرمانشاه گفت:«ما باید مسیر را به گونهای تعریف کنیم تا شرکت خدمات انفورماتیک به جای تمرکز بر ارائه محصول و خدمت به بازار بر ارائه پلتفرمها متمرکز شود. باید بتواند ارائه محصول و خدمات را به بخش خصوصی واگذار کند. در اصل این شرکت باید بخش رقابتی را واگذار کند و در یک لایه بالاتر ظرفیتهای رقابتی را توسعه دهد، نه اینکه خودش رقابت کند.»
او پیشنهاد داد برای رسیدن به این هدف شرکت خدمات باید برنامهاش را بر ارائه پلتفرم متمرکز کند، در این صورت شرکت خدمات میتواند اقتصاد کشور را به سمت اقتصاد پلتفرمی حرکت دهد.
شریکی که رقیب شد
زمانی که شرکت خدمات انفورماتیک فعالیت خود را شروع کرد هیچ شرکت فناورانهای در بازار فعالیت نمیکرد. این شرکت نیروهای انسانی را تربیت میکرد و پروژههای خود را پیش میبرد. اما تقریباً از اواسط دهه ۸۰ به تدریج شرکتهایی مبتنی بر فناوری که سرویسهای بانکی ارائه میدادند شکل گرفتند. این شرکتها تمرکز اصلی و اولیه خود را روی ارائه سیستم یکپارچه بانکی (سیب) قرار دادند، سرویسی که میتوانست بسیاری از فعالیتهای بانکی را متحول کند. سیستمی که شاید پیش از آن به صورت خیلی متفاوت در سیبای بانک ملی دیده میشد. بانک ملی نیز فقط توانسته بود یکسری از حسابها را سیبایی کند و این مدل سرویسها فقط به دارندگان حسابهای سیبایی ارائه میشد.
این تحولات با ورود بانکهای خصوصی به شبکه بانکی به چشم خورد. وقتی بانک خصوصی سامان فعالیت خود را آغاز کرد، موضوعی که تمام مشتریان این بانک را متعجب کرد- البته پس از سیستم صف و صندلیهایی که در شعب گذاشته شده بود تا مشتریان روی پا نایستند- ارائه سرویسهای مختلف در تمامی باجههای بانکی بود. این اولین باری بود که مشتریان متوجه شدند میتوانند تمام درخواستهای خود را از طریق یک باجه انجام دهند. هم میتوانند حساب باز کنند، هم چک به حسابشان بخوابانند و هم پول به حساب دیگری منتقل کنند یا وجه نقد دریافت کنند. پیش از آن برای هر کدام از این فعالیتها باید به یک باجه مراجعه میکردند، در یک باجه چک نقد میکردند، در باجه دیگر قبوض خدماتی خود را پرداخت میکردند و در جایی دیگر حساب باز میکردند.
بانکهای جدید از ابتدا با سیستم یکپارچه بانکی یا Core شکل گرفتند. زمانی که به بانکهای بزرگتر میگفتند چرا شما نمیتوانید این سرویسها را ارائه دهید همه میگفتند آنها بانکهای کوچکی هستند با تعداد مشتریان محدود و شعب محدود پیادهسازی سرویسهای جدید در آنها سادهتر از بانکهای بزرگ است. درست در این برهه زمانی شرکتهای فناورانه بانکی کمکم شکل گرفتند و تلاش برای تولید محصول را آغاز کردند. هر چند بسیاری از کارکنان آنان از دل شرکت خدمات انفورماتیک بیرون آمده بودند و دانشآموخته آن شرکت بودند، اما تلاش کردند محصولی متفاوت با محصولی که شرکت خدمات تاکنون به بانکها ارائه داده بود عرضه کنند.
همین امر موجب شد بانکهای بزرگ در یک بازه زمانی تقریباً مشتریان خود را از دست بدهند و به تدریج آنان نیز تغییراتی ایجاد کنند یا تغییرات را با سرعت بیشتری در دستور کار خود قرار دهند و از شرکت خدمات به عنوان سرویسدهنده خود بخواهند سرویس مورد نظرشان را به آنها ارائه کند. موضوعی که به تدریج موجب تقابل شرکت خدمات انفورماتیک با شرکتهای دیگر شد. هر چند در آن زمان به دلیل تازهکار بودن شرکتها و کوچک بودن آنها شرکت خدمات انفورماتیک چندان نگران نبود.
طی یک دهه تعداد بانکها حدوداً دو برابر شد و بانکهای خصوصی شکل گرفتند، سرویسدهی خود را شروع کردند و تقریباً به ثبات رسیدند. با توسعه بانکهای خصوصی و ورود آنان به شتاب و افزایش تراکنشها شرکت خدمات انفورماتیک تمرکز خود را بر ارتقای زیرساخت شتاب قرار داد. تقریباً در طول دو سال توانست شبکه شتاب را به شرایطی برساند که دیگر کسی منتقد آن نباشد. اما در این دوره زمانی شرکتهایی شکل گرفته بودند که حرفهشان نوشتن و تولید سیستم یکپارچه بانکی (سیب) برای بانکها بود. کاری که شرکت خدمات انفورماتیک به دلیل مشغله زیادی که داشت دیرتر به آن پرداخت. از سویی شرکتهای رقیب شروع کردند به ارائه سرویسهای مختلف در کنار کر خود به بانکها و بهروزآوریهای مرتب.
اما در این میان شرکت خدمات انفورماتیک نیز در کنار بسیاری از سرویسهایی که باید آماده میکرد و در اختیار بانک مرکزی قرار میداد، سعی میکرد نیازهای مشتریانش را پاسخ دهد.
اگر از بانک مرکزی به عنوان اصلیترین مشتری و در عین حال کارفرمای شرکت خدمات انفورماتیک بگذریم، بانکهای ملی، سپه، صادرات، کشاورزی، توسعه صادرات و صنعت و معدن جزو اصلیترین مشتریان این شرکت بودند که از سرویسهای پایه آن بهره میبردند.
بلای مشتری
منتقدان شرکت خدمات فقط این شرکت را مسئول ورود به بازار رقابتی نمیدانند بلکه بسیاری از آنان نوع عملکرد بانک مرکزی را نیز در این میان موثر میدانند، چرا که بانک مرکزی نیز از این شرکت میخواست سرویسهایی ارائه دهد که شاید بخشی از آن رقابتی بود. اما به نظر میرسد حال رویکرد بانک مرکزی تغییر کرده اما این تغییر رویکرد زمانی روی داده است که شرکت خدمات انفورماتیک به اندازهای بزرگ شده که ایجاد هر تغییری در آن میتواند تبعات زیادی به همراه داشته باشد و مجریان و مسئولان بالادستی اگر خواهان این تغییرات هستند باید این مسئولیت را بر عهده گیرند.
معاون فناوریهای نوین معتقد است:«بانک مرکزی از این پس فقط برای سرویسهای خودش باید از شرکت خدمات انفورماتیک استفاده کند. اگر بانکها بخواهند ظرفیت آیتی خود را گسترش دهند باید از شرکتهای آیتی بخواهند این کار را انجام دهد. حتی اگر شرکت خدمات انفورماتیک پروژههای آیتی بانک مرکزی را اجرا میکند نیز باید از بخش خصوصی کمک بگیرد. شرکت خدمات باید خود را در بخش مدیریتی و حاکمیتی جای دهد. شرکت خدمات باید به مرتبهای برسد که کر نفروشد بلکه زیرساخت مورد نیاز برای توسعه کر را در اختیار بانکها و شرکتهای خصوصی فعال در این زمینه بگذارد.»
معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی طرحی را در سر میپروراند که اجرایی شدن آن راهی پرفراز و نشیب در پی دارد. در شرایطی گفته میشود این شرکت نباید کر بفروشد یا سرویسی در این زمینه ارائه دهد که کر بانکهای بزرگ مانند ملی، صادرات، سپه و کشاورزی نزد شرکت خدمات انفورماتیک است. این سوال مطرح میشود که آیا امکان واگذاری این زیرساخت به شرکت دیگر یا تاسیس شرکتی برای مدیریت این بخش وجود دارد؟ آیا این بانکها حاضرند این تغییر و تحول را دوام بیاورند یا مدیران آنان آمادهاند این ریسک را برای یک دوره زمانی بپذیرند؟ بسیاری از کارشناسان بانکی معتقدند اگر شرکت خدمات انفورماتیک مشتری جدیدی هم نپذیرد و فقط به مشتریان گذشته خود سرویس دهد، آنان راضی هستند. از سویی شرکت خدمات انفورماتیک با توجه به سرویسدهی به بانکهای بزرگ نیاز به تغییر زیرساختهای خود دارد. طی سالهای گذشته این شرکت توانسته است نیازهای خود را تامین کند، اما هماکنون باید برای سرویسدهی بهتر دست به تغییراتی در کر خود و شبکه ارتباطی بانکی بزند. حال این سوال نیز مطرح میشود که اینگونه اقدامات آیا موجب وارد شدن این شرکت به فضای رقابتی میشود؟ آیا میتوان به این شرکت گفت که کر خود را توسعه نده چرا که اگر توسعه دهی رقیب شرکتهای دیگر میشوی؟ در چنین وضعیتی بانکهای سرویسگیرنده از شرکت خدمات با چه موقعیتی مواجه میشوند؟
معاون فناوریهای نوین بانک مرکزی در جواب تمامی این پرسشها میگوید باید برنامه دقیقی برای این تغییر ریخته شود. باید با یک برنامه مدون به تمامی این سوالات پاسخ داده شود. در شرایط فعلی به نقطهای رسیدهایم که تمامی مدیران عالیرتبه بانکی برای پیاده کردن این مدل با یکدیگر به تفاهم رسیدهاند. همه معتقدند شرکت خدمات انفورماتیک باید به جایگاه حاکمیتی خود بازگردد و وظیفه پیادهسازی پروژههای کلان را بر عهده گیرد؛ باید توان ارائه زیرساخت به بخش خصوصی را داشته باشد. اگر شرکت خدمات بتواند از برخی کارهای خود آزاد شود، بسیار سادهتر میتواند اجرای پروژههای کلان را بر عهده گیرد.
بسیاری از منتقدان شرکت خدمات انفورماتیک نگاه انتقادی خود را به سمت بانک مرکزی میچرخانند. آنها معتقدند بانک مرکزی از شرکت خدمات انفورماتیک استفاده ابزاری میکند، مدیران این بانک با نگاهی که هر وقت بازنشسته شویم به این شرکت میرویم با این شرکت برخورد میکنند، از همین رو با هر گونه تغییری در آن مخالفاند.
ریشه اختلاف
اختلاف شرکتهای ارائهدهنده خدمات بانکی با شرکت خدمات انفورماتیک بر سر ورود به بازار رقابتی برای سرویسهایی است که به قول مدیران خود این شرکت برای این شرکت سودی ندارد و بیشتر هزینهبر هستند تا سودآور. نگهداری سرویسهای بانک صادرات یا ملی یا ارائه سرویس کر به این دو بانک بزرگ و سرویسهای دیگری که به این نوع بانکها ارائه میدهند بیشتر از اینکه برای شرکت خدمات انفورماتیک سودآور باشد هزینهبر است و وقت و هزینه این شرکت را میگیرد. از همین روست که این سوال مطرح میشود که چرا شرکت خدمات انفورماتیک این سرویسها را به خود بانکها واگذار نمیکند. چرا شرکت خدمات این بخش از کار را به خود بانکها نمیفروشد؟
بانکهای ملی، صادرات، کشاورزی و سپه میتوانند با همکاری یکدیگر سهامدار شرکتی شوند که تمام نیازهای زیرساختی فناورانه آنان را تامین میکند و بار این مسئولیت از دوش شرکت خدمات برداشته میشود. برخی دیگر نیز معتقدند اگر واگذاری این بخش به مجموعهای خارج از شرکت خدمات انفورماتیک سخت است و ریسک دارد، شرکت خدمات انفورماتیک در زیرمجموعه خود میتواند شرکتی تاسیس کند و کل این وظایف را به آن بسپارد. در این صورت عملکرد هر دو شرکت شفافتر میشود. یک شرکت وارد فضای رقابتی میشود و باید طبق اصول حاکم بر بازار عمل کند و شرکت دیگر حاکمیتی است و زیرساختها را فراهم میکند.
در شرایط فعلی نیز شرکت خدمات انفورماتیک برای اجرای برخی از پروژههای خود اقدام به تاسیس شرکتهایی کرده است؛ شرکت دادهورزی فرادیس البرز، خدمات انفورماتیک فرادیس گستر کیش، خدمات انفورماتیک نوین کیش و همراه آیسان از جمله شرکتهایی هستند که در زیرمجموعه این شرکت فعالیت میکنند. همراه آیسان به عنوان یکی از شرکتها سرویسهای مبتنی بر موبایل شرکت خدمات را ارائه میدهد و شرکت خدمات انفورماتیک نوین کیش نیز متولی ABIS است.
معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی در صدد کوچکسازی شرکتی برآمده که سالهاست بانک مرکزی آن را بزرگ کرده است. حال اینکه چگونه میتوان این اسب سرکش را لگام زد خود ماجرایی دیگر است.
منبع: ماهنامه پیوست
ارسال یک نظر