زهرا میرخانی – “بیماری سلطان تیتر مطبوعات تشدید شد”، “حسین قندی به کما رفت”… تیترهای تکاندهندهای که مرا به سالهای دور دانشکده ارتباطات میدان کتابی پرتاب میکنند؛ سالهایی که در مکتب بهترین و نامدارترین اساتید روزنامهنگاری ایران تلمذ کردیم و برای دانشجویان ارتباطات چه افتخاری بالاتر از این.
نام حسین قندی شاید برای طیف مخاطبان این نوشتار نامی آشنا نباشد اما جامعه روزنامهنگاری ایران با شنیدن این نام، لبخند همیشگی همچون قندِ استاد را به ذهن میآورند، قامت رشید و آراسته استاد و صبوری و متانت او در تربیت صدها روزنامه نگار ۳۰ سال اخیر را.
حالا دارد میجنگد با زندگی که آخر نفهمیدیم سرش چه بود و تهش چه میشود؛ در خاطرههای من اما کماکان دارد تیتر میزند و لبخند.
آلزایمر از ۴ سال پیش به جان آقای تیترزنِ خوشاخلاق و مهربان افتاده و بهت اهالی مطبوعات از این که مغزی با این همه هوشیاری و نبوغ چرا باید به نسیان دچار شود؟ او که سابقه ۴۰ سال تدریس روزنامهنگاری و فعالیت مطبوعاتی را در کارنامه خود دارد. هم او که به خاطر تسلط و نوآوریهای ویژه و تزریق حس، به کالبد خبر به “سلطان تیتر” اشتهار یافته است.
آلزایمر نامرد است؛ جنتلمن مطبوعات ایران را آلزایمر به کما فرستاده است. کسی این اواخر استاد را دیده؟ آیا کسی به خانهاش رفته و تلفن خانهاش زنگی خورده؟
روزنامهنگاری از جمله مشاغلی است که طرفداران زیادی در جامعه دارد و هنوز هم وقتی مشتاقان خبرنگاری از ما سراغ کتابهای مرتبط را میگیرند آنها را به کتابهای تخصصی «روزنامهنگاری نوین»، «مقالهنویسی در مطبوعات» «روزنامهنگاری تخصصی»و «تخیل در روزنامه نگاری» استاد ارجاع میدهیم.
گزارش “پرواز را به خاطر بسپار” و تیتر به یادماندنی”آسمان در آسمان منفجر شد” را شاید بسیاری از مردم به خاطر داشته باشند. آقای تیتر اما حالا به کما فرو رفته است؛ تیتر نمیزند، مهر سکوت بر لب زده و فراموشی پشت فراموشی.
و ما شاگردان کوچکِ استادِ بزرگ، غمزده و متحیر از خاطراتش میگوییم، صبوریهایش، تیترهایش، از دورانی که او را از تدریس در علامه کنار گذاشتند و رنج استاد و بیرحمی دنیا…
نمیدانم چه تعداد، اما مطمئنم که دنیا پر ازمردهای فراموشکاری است که با تصور روزگار قامتهای بلند و صورتهای تراشیده و موهای روغنزدهشان، گاهی به شدت دلشان جوانی میخواهد ولی به جایش کنج بیمارستان و یا روی یک مبل قدیمی بزرگ هستند.
کاش استاد باز هم تیتر بزند.
(منبع:عصرارتباط)
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر