همواره موضوع غنیسازی بومی در ایران، یکی از مهمترین موضوعات مذاکرات هستهای بود که سرانجام کشورهای ۱+ ۵ غنیسازی در ایران را در توافق «ژنو» تا میزان ۵ درصد پذیرفتند. با وجود این، برخی همچنان در ایالات متحده به رغم آگاهی از اینکه «تعلیق» کامل غنیسازی ایران و یا برچیدن همه ابعاد آن، از دستور کار بینالمللی خارج شده است، برای به دست آوردن رأی افراطیون در ایالات متحده از این نوع ادبیات استفاده میکنند.
میپنا – چندی پیش، «هیلاری کلینتون» وزیر خارجه سابق آمریکا در یادداشتی در نشریه «ویکلی استاندارد» تصریح کرد، در کمپین مخالفان با غنیسازی ایران است و تصریح کرد: «من همیشه در کمپینی بودهام که ایران حق غنیسازی ندارد».این در حالی است که خانم کلینتون، سناتور و وزیر خارجه پیشین آمریکا، میخواهد تا در انتخابات آتی ریاستجمهوری این کشور ـ که قرار است در سال ۲۰۱۶ برگزار شود ـ کاندیدا شود.هماکنون پرسش مهم این است، اگر وی به جای اوباما رئیسجمهور آمریکا بود، سیاست خارجیاش به ویژه در تعامل با ایران چه شکل و شمایلی داشت. روزنامه واشنگتن پست نیز در مقالهای سناریوهایی را مطرح کرده بدین ترتیب که اگر کلینتون به جای اوباما رئیسجمهور بود، سیاست خارجیاش چگونه بود.واشنگتن پست مینویسد: هیلاری کلینتون زمانی که به عنوان وزیر خارجه فعالیت میکرد، بسیار درباره «قدرت هوشمند»، ارتقای دیپلماسی و توسعه همزمان قدرت نظامی سخن میگفت؛ اما اگر وی سال ۲۰۰۹ رئیسجمهور میشد، چگونه میشد؟ سیاست خارجی وی از سیاست خارجی اوباما چقدر متفاوت میبود؟واشنگتن پست در ادامه نوشت: بدون تردید، تفاوتهایی در روشهای کلینتون و اوباما وجود دارد. حتی در مبارزات انتخاباتی، کلینتون بیش از اوباما درباره سیاست خارجی هیجان و علاقه به ایجاد رابطه با رهبران جهان داشت. کلینتون جنگجو بیرحمی نیست، ولی احتمالا تمایل بیشتری برای استفاده از زور دارد.در این مقاله به تفاوتهای سیاست خارجی اوباما و کلینتون در چند موضوع از جمله، «روسیه، سوریه، غزه و ایران» میپردازد. بخش ایران، یکی از جذابترین بخشهای مقاله و تفاوت این دو دموکرات در سیاست خارجی در قبال ایران است.واشنگتن پست مینویسد، اوباما و هیلاری کلینتون در مواجهه با موضوع ایران، هیچگاه مواضع یکسانی نداشتند. کلینتون از زمان سناتوری در نیویورک، خواهان اعمال تحریمهایی شدید علیه ایران بود. وی در مناظرات انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸ به اظهارات اوباما که میگفت حاضر است بدون هیچ پیششرطی با ایرانیها وارد مذاکره شود حمله میکرد.در واقع هیلاری کلینتون آشکارا با حق غنیسازی ایران مخالفت میکرد؛ برای نمونه، وی در مصاحبه با نشریه «آتلانتیک» گفته بود: ترجیح ما این است که ایران اصلا غنیسازی نداشته باشد یا دست کم غنیسازیاش به حدی محدود باشد که فرصتی برای گریز هستهای نداشته باشد.این در حالی است که هماکنون تیم مذاکرهکننده هستهای آمریکا به حق غنیسازی ایران اذعان دارند و بر این باورند که باید درباره محدوده آن گفتوگو شود.در ادامه واشنگتن پست نوشته است، اگر کلینتون رئیسجمهور بود، وی نیز احتمالا همین توافق را کرده و همین رویکرد را در پیش میگرفت. احتمالا وی نخست برای دستیابی به یک توافق موقت و سپس آزمایش احتمال دستیابی به توافق نهایی با یک سال مذاکره تلاش میکرد.از همه اینها گذشته، این خود کلینتون بود که مذاکرات هستهای را به جریان انداخت. وی به همراه اوباما بر سر یک استراتژی دوگانه به توافق رسیدند؛ به این معنا که تحریمهای سختتر و پایدارتر را در نظر بگیرند؛ در حالی که درهای مسیر دیپلماسی را باز بگذارند. پس از آنکه سلطان عمان پیشنهاد کانال محرمانه را برای دیپلماسی دوجانبه به کلینتون داد، این وزارت امور خارجه او به ویژه بیل برنز و جیک سولیوان بودند که این وظیفه آمریکا را به عهده گرفتند.واشنگتن پست در پایان یادآور شد: اکنون مذاکرهکنندگان به مذاکراتشان چسبیدهاند و نمیخواهند شکست بخورند؛ بنابراین، کلینتون نیز به احتمال زیاد، همین امتیازات را به ایران میداد؛ همانگونه که تیم مذاکره کننده کنونی آمریکا این کار را کرده است.
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر