بخش تعاملی الف – مزبان حبیبی
دیدن موبایل در دست دانش آموزان کم سن و سال دوره ابتدایی و زنگ خوردن موبایل دانش آموز در کلاس های درس، در حال تبدیل به جز تفکیک ناپذیر کلاس های آموزشی است، چه باید کرد؟
آیا موبایل یک وسیله تکنولوژیک بوده و قادر است در آموزش یار و یاور معلم باشد؟ یا ابزاری مخرب است؟یکی از سوالاتی که در این مبحث ذهن بنده را مشغول کرده است این است که: چرا قانون عدم داشتن موبایل توسط دانش آموزان در محیط های آموزشی مهجور مانده، به آن توجه لازم نمی شود و این قانون در حال تبدیل به قوانین غیر اجرائی است؟ چندی است که دیدن موبایل در دست دانش آموزان تقریبا عادی شده و حتی در پاره ای مواقع حق جواب دادن به تماس هم برای دانش آموزان در کلاس درس هم پیش کشیده می شود، بنده تا جایی که امکان داشته با این مساله برخورد منطقی داشته ام، اما در برخی مواقع، رفتارهای برخی غیرقابل تحمل و تقریبا بی منطق است.در این باره باید استفاده از موبایل توسط همکاران فرهنگی هم در محیط های آموزشی و به ویژه کلاس های درس، مورد بررسی دقیق قرار گیرد، چرا که الگو پذیری دانش آموزان قابل انکار نیست و گاهی استفاده همکار بنده از موبایل در کلاس درس توسط دانش آموزان مورد ایراد قرار می گیرد و بر اساس آن خواستار استفاده از موبایل می شوند که پاسخی برای آن نداشته ام و البته اجازه همراه داشتن موبایل روشن در کلاس درس را به هیچ کس نداده ام حتی خودم.در جامعه ای که با این سرعت در حال رشد است، باید قوانین نوینی را بر اساس پژوهش های علمی پژوهشگران سراسر دنیا، برای برخورد با این پدیده نو نوشته و اجرا نمود، البته نه از نوع قوانینی که برای ۵۰ سال قبل نوشته شده و در حال اجراست، باید خاستگاه های این تکنولوژی و خدماتی که در آموزش های علمی و رفتارهای اجنتماعی داشته باشد را به دقت تمام بررسی کرده و قوانین متقن و مستدلی نوشته شود.استفاده های بسیاری می توان از این ابزار و ابزارهای مشابه داشت به گونه ای که هم با تکنولوژی های نوین کنار آمد و هم هزینه های زندگی و آموزش را پایین آورد به عنوان مثال می توان کتاب های الکترونیکی را برای برخی مقاطع طراحی کرده و از چاپ سالانه میلیون ها جلد کتاب خودداری نمود.با این همه، باید فکری اساسی برای این موضوع نمود تا هم از معضلات آن کاست و هم بر موارد استفاده مفید آن افزوده شود.
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر