فتح یک باب جدید در کیهان، خبرهایی از رفتن قالیباف به پاستور، گزینههای جدی شهرداری تهران که ادعا شده حتما اصلاحطلب خواهد بود، دو نام آشنا در دانشگاه علامه و تلاش داخلی علیه تحریمها، از مهمترین مطالب امروز روزنامههای کشور است.
فتح یک باب جدید در کیهان، خبرهایی از رفتن قالیباف به پاستور، گزینههای جدی شهرداری تهران که ادعا شده حتما اصلاحطلب خواهد بود، دو نام آشنا در دانشگاه علامه و تلاش داخلی علیه تحریمها، از مهمترین مطالب امروز روزنامههای کشور است.
قالیباف در پاستور، روحانی در جامعه روحانیت مبارز
رسالت خبر داده است که دکتر روحانی در جلسات جامعه روحانیت مبارز شرکت میکند و نوشته که یک عضو جامعه روحانیت مبارز از آغاز فصل جدید فعالیت این حزب خبر داد و گفت: دکتر روحانی موافقت خود را جهت حضور در جلسات جامعه روحانیت مبارز اعلام کرده است. حجت الاسلام سیدرضا اکرمی پیرامون فعالیتهای جامعه روحانیت مبارز اظهار داشت: جامعه روحانیت مبارز حدود یک ماهی است که به مناسبت ماه مبارک رمضان و مراسم تنفیذ و تحلیف ریاست جمهوری جلسات هفتگی خود را برگزار نکرده است. وی بیان کرد: انشاءالله هفته آینده جلسهای با حضور اعضای جامعه روحانیت برگزار خواهد شد.
این در حالی است که آرمان مدعی شده که یکی از همین شبها بود که به آرمان خبر رسید، محمدباقر قالیباف راهی پاستور و دفتر حسن روحانی شده که اکنون رئیسجمهور است. این ادعای آرمان را باید در کنار اخبار دیگر مبنی بر حضور اصلاحطلبان در شهرداری تهران قرار داد. آرمان در توضیح چرایی نشست محرمانه قالیباف با روحانی و نوشته: قالیباف به خوبی میداند که حضور او در شهرداری احتمالا دوام چندانی ندارد و کمتر از یک ماه دیگر عمر قانونی ریاست او در شهرداری به پایان میرسد. حالا او تلاش دارد تا بار دیگر فرصتی را فراهم آورد که بتواند یک دوره دیگر حضورش بهعنوان شهردار در بهشت تمدید شود که طی روزهای گذشته بسیاری به این نتیجه رسیدند او دارای آنچنان اقبالی در انتخاب مجدد نیست. اما او میداند برای حضور در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور باید در مسند مسئولیتی اجرایی باشد. شنیدههای آرمان حاکی از آن است که قالیباف در دیدار با روحانی عنوان کرده که تمایل دارد در مسند دولتی به رئیسجمهور کمک کند و هر کجا که رئیسجمهور صلاح بداند حاضر به همکاری است. از سویی یاران قالیباف هم در همین راستا حرکاتی را آغاز کردهاند چنان که حسین مظفر گفته است: «اگر محمدباقر قالیباف در کابینه آقای روحانی باشد یکی از بهترین یاران و یکی از نیروهایی خواهد بود که میتواند روی او حساب کند و به کمک هم میتوانند بخشی از مشکلات کشور را حل و فصل کنند. به نظر میرسد استفاده از آقای قالیباف و امثال وی که توانمندی بسیار خوبی در عرصه مسائل اجرایی دارند، میتواند یکی از نقاط قوت دولت آقای روحانی باشد و اطمینان دارم که اگر آقای قالیباف در کابینه جناب آقای روحانی باشد یکی از بهترین یاران و یکی از نیروهایی خواهد بود که میتواند روی او حساب کند و به کمک هم میتوانند بخشی از مشکلات را حل و فصل کنند». این اظهارات مظفر تأییدکننده همان شنیدههای آرمان است و پیداست که اظهارات او زمینهساز حضور قالیباف در دفتر روحانی بوده است. میتوان درباره چرایی حضور قالیباف و مذاکره او برای تصدی سمت دولتی را در این اظهاراتش در تیرماه سال ۹۲ یافت که گفته بود: «همه پستهای اجرایی میتواند زمینهای برای جهش افراد باشد تا به پستهای بالاتر انتصابی یا انتخابی برسند، اما موضوع این است که سازوکاری سالم بر این روند حاکم باشد. در دو دورهای که این روند تجربه شد و یکی ازآنها موفق و یکی ازآنها ناموفق بود، حرف وحدیث در مورد آن بسیار زیاد است». با توجه به رایزنیهای قالیباف با روحانی گمانههای زیادی برای کرسی که به او سپرده میشود، مطرح است. یکی از این گزینهها که به واقعیت بیشتر نزدیک است، مشاور است. برخی نیز معتقدند روحانی شاید او را به ریاست سازمان بنیاد شهید منصوب کند چراکه او علاقه زیادی به این کرسی دارد و در اکثر سخنرانیهایش به این موضوع اشاره میکند. به نظر میرسد استاد دانشگاه تهران این روزها به دنبال یک کرسی خالی است که به اندازه او باشد و بتواند در سایه آن به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی خود ادامه دهد. فتح یک باب جدید توسط کیهانکیهان در یادداشت روز خود با تیتر «فقط پری بلندهها متهم هستند؟!» به قلم محمد ایمانی نشان داده که مایل به محاکمه و مجازات مهرههای اصلی در حوادث سالهای ۷۸ و ۸۸ است. در بخشی از این یادداشت آمده است: آیا ماجرای کهریزک و جان باختن ۳ تن از بازداشتشدگان ـ که در مجرمانه بودن آن تردیدی نیست ـ با خیانت بزرگ یک جریان سیاسی آلوده در بردن کشور به لبه پرتگاه و همآهنگی با کودتای مخملین آمریکایی ـ انگلیسی آن هم بر مبنای دروغی که از خاتمی و موسویخوئینیها تا حجاریان و ابطحی و تاجیک و تاجزاده و… بر دروغ بودن آن در نهان یا آشکار اذعان کردهاند، هموزن و همسنگ است؟! یا مثلا باید گریبان شعبان بیمخها و پری بلندهها و رمضان یخیهای دو عملیات کودتا در سالهای ۷۸ و ۸۸ را گرفت و سران آن را وا گذاشت؟ البته یکی از متهمان ماجرای ناگوار کهریزک بلافاصله با روی کار آمدن وزیر کار و رفاه، از مدیرعاملی تأمین اجتماعی برکنار شد اما عجیب این است که برخی متهمان و تدارککنندگان و آتشافروزان فتنهگریهای ۷۸ و ۸۸ برای تصدی وزارت و معاونت خیز برمیدارند. دو هوا بر فراز یک بام را چه کسی میتواند بپذیرد؟ میتوان خوشگمان بود و چنین تصور کرد که تردد برخی از این افراد شاید حکایت «ادب آموزی لقمان از بیادبان» باشد اما آنچه این خوشگمانی را زایل میکند این واقعیت است که میان پنبه و بنزین و شعله آتش نمیتوان تعادل برقرار کرد. واقعیت این است که جمع میان شعار خوب اعتدال و افراطیون نشاندار امکانپذیر نیست مگر با عدول از میانهروی و اعتدال و یا توبه افراطیون از خیانتها و جنایتهای گذشته. و چون گمانه دوم مابهازای خارجی ندارد، بیم جدی وجود دارد که آنها سر بزنگاه، ضربه کاری را ابتدا به خود دولت و رئیسجمهور محترم و در اصل به کشور و نظام بزنند. در توجیه تناقض پدید آمده یک تحلیل بر آن است که رئیسجمهور احتمالا تصور میکند مشکل جریان افراطی در سال ۱۳۸۸ با رئیسجمهور وقت بود و چون به دکتر احمدینژاد و عملکرد وی نقدهایی وارد است، بنابراین میت
وان با افراطیون مذکور کنار آمد و به تعامل و تعادل رسید. به اعتبار دیگر شاید تصور این باشد که طیف یاد شده در میان مدعیان اصلاحطلبی و حزب مشارکت و حزب کارگزاران با صرفاً شخص احمدینژاد مسأله انتخاباتی یا سیاسی داشتهاند و اکنون همانها در موقعیت حمایت از روحانی ایستادهاند. اما این تصور واقعیت ندارد چه اینکه اولا همین جریان بارها طی ۱۶ ـ ۱۵ سال گذشته مرتکب جفا و خیانتهای بزرگ در حق کلیت کشور و نظام شده و در جبهه بزرگتری ایستادهاند که آن جبهه با اتاق فرماندهی آمریکا و انگلیس و اسرائیل، اصل اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی بلکه ایران را هدف گرفته است. ثانیا همین جریان سر بزنگاهها حتی به ولینعمتان خود نظیر هاشمیرفسنجانی و خاتمی ـ با وجود نسبتهای دوستی بسیار نزدیک ـ خیانت کرد و در قول و فعل شعار عبور از آنها را به اجرا گذاشت و سؤال این است که طیف بیوفا، پیمانشکن، فرصتطلب و بیثبات مورد اشاره چرا باید به کسی وفادار بماند که به اعتبار مواضع آن شخص از جمله در دو فتنه ۷۸ و ۸۸، سودای انتقام از وی را در سر میپرورد و معتقد است با قبضه کردن برخی مراکز مهم ـ نظیر وزارت علوم و… ـ میتوان انتقام گذشته را گرفت؟ شهردار تهران چه کسی خواهد بود؟ روزنامه اعتماد از زبان اشرف بروجردی خبر داده است که شهردار تهران قطعا اصلاحطلب خواهد بود. دیگر روزنامهها هم اخباری در مورد شورای شهر و شهرداری تهران دارند. آرمان در توصیف فضای دور چهارم شورا گفته که این شورا، ریاست مهدی چمران را نمیخواهد و در این باره نوشته است: با فضایی که من از اعضای جدید سراغ دارم فکر نکنم مهدی چمران به عنوان گزینه نهایی ریاست شورای شهر تهران در دور چهارم انتخاب شود. منتخب مردم در دور چهارم شورای شهر تهران، گفت: وقت آن رسیده که مدیریت شورا به شیوه دیگری انجام شود و قطعا اعضای جدید رئیس دیگری را انتخاب میکنند، البته اصلاحطلبان به احمدمسجدجامعی بهعنوان گزینه خود فکر میکنند. احمد حکیمیپور با اشاره به این که شاخص تعیین شهردار تهران توسط تعداد از اعضای دور چهارم شورای شهر تهران در حال تعیین شدن است، تصریح کرد: قطعا تا شروع رسمی دور چهارم این شاخص تعیین میشوند تا چراغراهی برای انتخاب شهردار آینده تهران باشد. وی ادامه داد: دو کارگروه تعیین آییننامه داخلی شورای شهر و بررسی وضعیت و تعداد کمیسیونهای داخلی شواری شهر تهران نیز درحال بررسی است. وقت آن رسیده که مدیریت شورا به شیوه دیگری انجام شود و قطعا اعضای جدید رئیس دیگری را انتخاب میکنند، البته اصلاحطلبان به احمدمسجدجامعی به عنوان گزینه نهایی خود فکر میکنند. حکیمیپور همچنین درباره اعلام گزینههای نهایی اصلاحطلبان برای شهردار آینده نیز گفت: این موضوع درحال بررسی است و اخبار متعددی در این باب در رسانهها مطرح شده که هنوز هیچ کدام قطعی نیست. روزنامه نزدیک به هاشمی رفسنجانی از «کنارهگیری بزرگوارانه صفدر حسینی به نفع محسن هاشمی» هم خبر داده است و نوشته: روحیه اجماع اصلاحطلبان بار دیگر نشان داد که آنها به خرد جمعی احترام میگذارند، چراکه درجریان جلسه دیشب اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران، محسن هاشمی به عنوان گزینه نهایی اصلاحطلبان برای شهرداری تهران انتخاب شد. به نقل ازمنابع آگاه یکی از اعضای شورای شهرعنوان کرد که ۲۰ نفر از اعضای شورای شهر با شهردار شدن محسن هاشمی موافق هستند و کاندیدای نهایی اصلاحطلبان برای شهرداری کلانشهر تهران مهندس محسن هاشمی شناخته شده است. در جلسهای که با حضور اصلاحطلبان شورای شهر برگزار شد به گفته منابع آگاه به خبرنگار آرمان، محسن هاشمی به عنوان گزینه نهایی اصلاحطلبان در شورای شهرانتخاب شده است. در این جلسه که بیش ۲۰ تن از اعضای شورای شهر تهران حضور داشتند، گزینههای مطرح شده برای شورای شهر تهران شامل مجید نصیری، معصومه ابتکار و سیدصفدر حسینی به عنوان کاندیداهای تصدی شهرداری کلانشهر تهران مطرح شدند که در جریان رأی گیری اعضای اصلاحطلب شورای شهر تهران، سیدصفدرحسینی در اقدامی بزرگوارانه و اخلاقی که حاکی از برقرار بودن روحیه همیشگی اجماع و تکیه بر خرد جمعی در بین اصلاحطلبان است به نفع محسن هاشمی کنار رفت و محسن هاشمی با ۲۰ رأی به عنوان کاندیدای اصلاحطلبان مطرح شده است. قانون هم ائتلاف را کلید تعیین شهردار تهران دانسته و در این باره توضیح داده است: شورای اسلامی شهر و روستا در حالی از ۱۲ شهریور وارد چهارمین دوره از عمر ۱۴ ساله خود میشود که ترکیب و چینش اعضای این نهاد مردمی این بار بیش از ۳ دوره قبل، در شهری چون تهران نمود و حساسیت پیدا کرده است. البته این نهاد با اختیارات وسیعی که در حوزه مدیریت شهری داراست، در ابتدا با رویکردی غیرسیاسی بنا داشت نقش رهبری و نظارت بر مدیریت شهر و روستا توسط شهرداران و دهیاران را برعهده بگیرد. اما ورود بیشمار مدیران و کارگزاران سیاسی به این مرجع تصمیمگیری و هدایت و رهبری متاثر از دیدگاههای حزبی و جناحی، این نهاد مدنی برخاسته از دل قانون اساسی را به جولانگاه کشمکشهای گروهها و جریانهای سیاسی فعال در کشور تبدیل کرد. به این ترتیب «شورای شهر» عملاً دارای شناسنامهای سیاسی شد. در این میان شورای اسلامی شهری
چون تهران بیش از سایر نقاط، عرصه تاختوتاز چنین رویکردی بوده است. برابر آخرین شنیدهها ظاهراً قالیباف دیگر تمایلی به ادامه خدمت در شهرداری ندارد. زمزمههایی مبنی بر ریاست او بر بنیاد امور مستضعفان به گوش میرسد. هرچند برابر مفاد بندهایی از قوانین شوراها مصوب سال ۱۳۶۱ حضور وی در سمت شهردار بیش از ۲ دوره ۴ ساله ممنوع است، مگر اینکه این ممنوعیت به مذاق مجلسنشینان خوش نیاید و قصد تغییر قانون را داشته باشند! البته اسامی مختلفی هم بر سر زبانها افتاده است، از محسن رضایی و رستم قاسمی تا محمدرضا عارف، محسن هاشمی و معصومه ابتکار و حتی محمود احمدینژاد. درباره احمدینژاد زمزمههای دیگری نیز از مجلس به گوش میرسد که ممکن است شهردار مشهد شود. این اسامی به همراه برخی اسامی دیگر همه گمانهزنیهایی است که نه از تریبون رسمی که بر پایه شایعات موجود در گروههای سیاسی و فارغ از توانمندیها، کارکردها و حتی دغدغههای مردم شهر دهان به دهان میشود. در این میان سکوت معنادار اعضای اصولگرای راه یافته به شورا نیز بر پیچیدگی موضوع افزوده است. زیرا آنان تمامی گزینههای مطرح شده برای تصدی پست شهرداری را نتیجه تفکراتی خارج از حلقه اعضا میدانند و به همین دلیل تاکنون بر این گزارهها صحه نگذاردهاند. از سوی دیگر، از ترکیب و جهتگیری اعضای اصلی حاضر در شورا اینگونه برداشت میشود که تعداد اصلاحطلبان و اصولگرایان به طور تقریبی یکسان است و هر کدام ۱۲ تا ۱۳ کرسی را در اختیار دارند. در واقع برای تعیین شهردار یا رئیس شورا، رقابت اصلی برای جلب نظر آن تعداد از اعضای شورا خواهد بود که به صورت مستقل در این مجمع حضور داشته و نقش اصلی و تعیین کننده را در انتخاب شهردار آینده تهران به عهده خواهند داشت. سؤال دیگری که نمیتوان به آسانی از کنار آن گذشت این است که چه کسی ریاست شورای شهر را به عهده خواهد گرفت؟ مهدی چمران برای سومین دوره متوالی یا احمد مسجد جامعی برای اولین بار؟ به نظر میرسد پاسخ این سؤال را باید در جایی خارج از ساختمان بهشت جست، پاسخی که شاه کلید انتخاب بعدی خواهد بود. همه با هم، نه به تحریمهمکاری مردم با دولت علیه تحریمها مورد توجه چند روزنامه قرار گرفته است. تهران امروز در مطلبی با عنوان «آمریکا با تحریم به مثابه سلاح کشتارجمعی رفتار میکند» از تلاش تشکلهای مردمی ایران علیه تحریم دارو خبر داده و نوشته: «بهزاد رحمانی» رئیس انجمن جراحان عمومی ایران، تحریمها علیه شهروندان ایرانی را جنگ خاموش میداند که زندگی بسیاری از ایرانیان را به خطر انداخته است. او که خود جانباز جنگ تحمیلی است، این روزها از گران شدن هزینههای درمان حرف میزند. او که تا همین دوسال پیش یکی از قطرههای درمانی چشمش را ۱۷ هزار تومان میخریده الان قیمت آن به ۱۲۰ هزار تومان رسیده است.تحریمهای یکجانبه و سیاسی آمریکا علیه ایران، جان بیماران بسیار زیادی را به خطر انداخته، گروههای زیادی را بیکار کرده و به زنان و کودکان زیادی آسیب رسانده است. به گفته علیاکبر سهیلی عضو شورای سازمانهای جامعه مدنی ایران، این شورا از دیروز با تشکیل جنبش مدنی ضدتحریمهای بشری، تحریمهای یکجانبه آمریکا نسبت به ایران را نوعی تجاوز به حقوق تکتک شهروندان ایرانی میداند و از همه نخبگان اجتماعی، فرهنگی واقتصادی ایرانی در داخل کشور و خارج از آن میخواهد تا در حرکتهای مدنی، اعتراض خود را به تحریمهای یکجانبه قدرتهای جهانی نسبت به ایران نشان دهند. همچنین جنبش مدنی ضدتحریم در نامهای که توسط بهزاد فراهانی هنرمند معروف سینما قرائت شد، خواستار دخالت بانکیمون برای پایان دادن به جنگ خاموش تحریمها از سوی آمریکا میشود.
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر