منبع: هفته نامه عصر ارتباط
امیر ناظمی معاون وزیر ارتباطات و رییس سازمان فناوری اطلاعات ایران در سمپوزیوم بانکداری نوین به تحلیل وضعیت فعلی نظام بانکی پرداخته و سعی کرد تا به نوعی به رمزگشایی از اختلافات بانکها و نهادهای فناور پرداخته و در عین حال یک آیندهپژوهی در خصوص آینده نظام بانکی کشور ارایه دهد.
امیر ناظمی، با اشاره به اینکه قصدش این است که بیشتر در خصوص تغییر نگاهی که در حوزه بانکداری کشور میبایست انجام شود صحبت کند، گفت: ما بهطور معمول وقتی در یک نگاه مکانیکی به دنیا مینگریم یک وضعیت اکنون داریم و بعد سعی میکنیم که متوجه شویم چگونه اکنون به آینده تبدیل میشود. مثلا وقتی یک شی را به زمین میاندازیم سعی میکنیم با قوانین فیزیکی این افتادن را درک کنیم. همین دیدگاه باعث میشود که همواره تلاش کنیم به گونهای برنامهریزی کنیم که از فرصتهای آینده به نحو مطلوبتری استفاده شود. بنابراین در حوزهای همچون اقتصاد با همین منطق سعی میکنیم که ببینیم تورم در سال آتی چقدر است یا چه میزان اشتغال هست و بر این اساس برای خود برنامهریزی کرده و اقتصاد را سامان دهیم.
وی ادامه داد: اما واقعیتی که دنیا با آن برخورد کرده این است که این فرمول در اغلب شرایط جواب نمیدهد، مخصوصا زمانی که با متغیری همچون انسان سر و کار داریم این فرمول کمتر از همیشه جواب میدهد زیرا با یک سری انسان روبهرو هستیم که همه آنها نیز مثل ما پیشبینی میکنند و بر اساس همین پیشبینی ممکن است به گونه دیگری رفتار کنند و با مدل متفاوتی روبهرو میشویم که در آن وضعیت اکنون ما میتواند به طیف وسیعی از آیندههای باور کردنی برسد.
معاون وزیر ارتباطات گفت: توجه داشته باشید ما همواره یک سری مسوولیت داریم که الزاما باورپذیر نیستند و حتی ممکن است خیلی از آنها اصولا امکانپذیر نباشند. ما همواره دوست داریم که این آینده را به سمت مطلوب خود سوق دهیم اما الزاما همه چیز آنطور که میخواهیم پیش نمیرود و حتی برای ما امکانپذیر نیست که به روشنی پیشبینی کنیم چه اتفاقی میافتد و تمام ماجرا از همین جا شروع میشود.
وی افزود: اگر این مفهوم را به حوزه بانکداری ببریم وقتی داریم در مورد یک موضوع ملی مثل آینده بانکداری صحبت میکنیم آینده بانکداری ما تابع اتفاقات جهانی و در عین حال تابع اتفاقات حوزه بانکداری و تحولات دیجیتالی نیز است. برای حل این مساله باید چه کنیم؟ اینجا یک مفهومی به وجود میآید که به آن عدم قطعیت میگوییم. برای مثال در حوزه بانکداری آیا مدل اقتصادی یک مدل «Outsider» است یا یک مدل «Insider» است؟ در مدل Insider که کشورهایی همچون ژاپن و آلمان بر اساس آن عمل میکنند بانکها ممنوعیت دارند که وارد حوزه سرمایهگذاری شوند. در سمت دیگر مدلی است که در انگلیس و آمریکا وجود دارد و تحت عنوان «Outsider مارکت» شناخته میشود، در این مدل، بانکها با شرکتهای سرمایهگذاری دارای پیوند هستند.
رییس سازمان فناوری اطلاعات با اشاره به بحران مالی پیش آمده برای دنیا افزود: بعد از بحران مالی که در دنیا اتفاق افتاد این سوال جدیتر شد که ما به چه سمتی میرویم یعنی آیا رگولیشن دولتها روی بانکداری سختتر میشود و یا ما با نظامهایی با کاهش مداخله دولت روبهرو خواهیم بود؛ به عبارت دیگر این سوال تبدیل به عدم قطعیتی جدی برای بانکها شد.
ناظمی ادامه داد: اگر بخواهیم مثال دیگری در خصوص این عدم قطعیت بزنیم این است که آیا در سالهای آتی حوزه مالی توسط بازیگران دیگر و جدیدی تحقق پیدا میکند و شرکتهایی مثل فیسبوک و گوگل وارد آن میشوند یا اینکه همان نهادهای سابق و بانکها هستند که بر بازارهای مالی توفق خواهند داشت. در اینجا نیز پاسخ سوال مشخص نیست و ما با عدم قطعیت مواجه میشویم. در گزارشی که در سال ۲۰۰۵ در خصوص آینده بانکها در سال ۲۰۲۰ منتشر شده دو عدم قطعیت جدی برای صنعت بانکداری پیشبینی شد که من فکر میکنم همچنان دچار این دو عدم قطعیت کلیدی هستیم. سوالی که وجود دارد این است که آیا ما که در ایران هستیم به سمت رگولیشنی که در نهادهای بانکی به وجود میآید حرکت میکنیم و یا به سمتی میرویم که رگولیشنها کاهش پیدا میکنند؛ البته این سوال مختص ایران نیست و در سطح جهانی نیز مطرح است.
معاون وزیر ارتباطات با اشاره به عدم قطعیت دوم در حوزه بانکی کشور بیان کرد: عدم قطعیت دوم این است که آیا ما یک گذار اقتصادی شدید داریم که بر اساس آن بازیگران جدید و تکنولوژیهای جدید وارد میشوند؛ مثلا گوگل با کیف پول خود آمده و تغییر جدی ایجاد میکند یا کریپتوکارنسی گسترش پیدا کرده و فیسبوک با ارز دیجیتال خود یعنی لیبریا وارد عرصه میشود و یا به جای آن یک گذار اقتصادی تدریجی در پی خواهیم داشت و همچنان بانکها به عنوان بازیگران اصلی باقی میمانند.
وی افزود: بر اساس پیشبینیها چهار سناریو ساخته شده و این چهار حالت شرایطی است که میتوانیم برای وضعیت بانکها در چند سال آینده ترسیم کنیم. سناریوی اول سناریویی است که در آن بانکها همچنان توانستهاند به هر طریقی جلوی ورود فینتکها، کریپتوکارنسی و نیز جلوی ورود «کیف پولها» را بگیرند و همچنان در بازار حضور داشته باشند ولی رگولاتوری در بازار افزایش پیدا کرده است و قوانین برای نهادهای مالی افزایش پیدا کرده است و آنها دیگر مثل قبل مجاز به شرکتداری نیستند و مثل قبل نمیتوانند سهامداری در شرکتهای خارج از زنجیره تامینشان داشته باشند. به این ترتیب همچنین میزان بدهی بانکها نمیتواند بالاتر از میزان سرمایهگذاریشان باشد.
ناظمی سناریوی دوم را اینطور برای نظام بانکی کشور تشریح کرد: سناریوی دوم سناریویی است که در آن شرکتهای جدید وارد عرصه میشوند و بانکها نمیتوانند مقاومت کنند، اما همچنان رگولیشن زیاد است و ما همچنان بازیگران خردی داریم که با یکدیگر ارتباط دارند و مقرراتگذار به خاطر شرایط «آنتیتراست» اجازه نمیدهد که تراست شکل بگیرد. در چنین شرایطی بانکها به سمت تملیک و ادغام شرکتهای کوچکتر میروند تا بتوانند فعالیتهای خود را انجام دهند و احتمالا شاهد شکلگیری شرکتهای کوچکی هستیم که بخش پرداخت را انجام میدهند.
معاون سازمان فناوری اطلاعات در ادامه به تشریح سناریوی سوم پرداخته و گفت: سناریوی سوم ما حالتی است که در آن رگولیشن خیلی شدید نمیشود اما بازیگران جدید به وجود میآیند. در این سناریو شاهد آن هستیم که احتمالا میزان اعتمادپذیری مردم به این بازیگران جدید مهمترین فاکتور رشد به این حوزه میشود؛ یعنی اینکه چگونه من میتوانم به یک کریپتوی جدید اعتماد کنم و یا اینکه چگونه میتوان به یک پرداختیار جدید اعتماد کرد.
ناظمی ادامه داد: چهارمین سناریو اما این است که تنظیم مقررات خیلی شدید نمیشود و بانک نیز برتری را در حوزه مالی و بانکی دارد، یعنی شرایطی که امروز نیز با آن مواجه هستیم. مشکل از جایی به وجود میآید که ما تمام برنامهریزیهایمان را روی یکی از این سناریوها متمرکز کرده باشیم و مثلا فکر کنیم تا چند سال آینده نیز همین وضعیت متداول فعلی ادامه خواهد داشت؛ اینجاست که ما شکست خوردیم زیرا ما برای شرایط جدید انعطافپذیر نبودهایم و نتوانستیم بازیگرهای مختلفی را داشته باشیم و نتوانستیم شرکت یا بانکی باشیم که با تحولاتی که اتفاق میافتد همخوان باشد تا این شرایط برطرف شود. مدلی که وجود دارد مدل «تونل باد» است در این مدل، کاری که انجام میدهیم این است که اگر استراتژیهایی را برای سازمان خود در نظر میگیریم این استراتژیها را برای سناریوهای مختلف باید آزمایش کنیم. اگر فکر میکنیم که داریم راهبردهایمان را صرفا برای یک سناریو مینویسیم، اگر فکر میکنیم راهبردهایی که امروز داریم برای سناریوهای دیگر کارآمد نیست؛ پس باید بدانیم که تصمیمی که داریم میگیریم تصمیم پابرجایی نیست. در واقع فقط راهبردهایی پابرجا و مناسب هستند که در تمام این سناریوها تاسف شما را از یک میزان مشخصی بالاتر نبرند. فرض من این است که بانکهای ما خودشان را صرفا برای شرایط فعلی آماده کردند و من فکر نمیکنم که هیچ یک از بانکداران ما به دنبال این باشند که به شرکتی فناور تبدیل شوند که در حوزه بانکی فعالیت میکند. از سوی دیگر نمیبینم که در حوزه بانکی شتابدهندههای قوی شکل گرفته باشد و یا نمیبینم که از دل بانکهای ما فینتکهای جدید شکل گرفته باشند. آنچه که وجود دارد بیشتر تقابل فینتکها با بخش بانکی است و بیشتر این فینتکها هستند که مدعیاند بانکها و بانک مرکزی اجازه پیشرفت را به آنها نمیدهند.
معاون وزیر ارتباطات در خاتمه گفت: در حال حاضر برای ۹ حوزه فینتکی که برای ما شناخته شده است هیچ دستورالعمل خاصی به وجود نیامده است. بنابراین به نظر میرسد فعالان حوزه بانکی کشور خیلی علاقهمندند که شرایط رایج و معمولی ادامه داشته باشد. به نظر من اما بانک و نظام بانکی ما باید پیشدستانه عمل کنند و وارد حوزه فناوری اطلاعات شوند و شتابدهندههای نوآوری ایجاد کنند؛ در واقع بانک و نظام بانکی ما میبایست به این حوزه ورود کنند اما آنچه که در حال رخ دادن است یک چنین رویکردی را نشان نمیدهد.
ارسال یک نظر