یک کارشناس فناوری اطلاعات و ارتباطات با بررسی ۳ نقش IT در توسعه صادرات غیرنفتی، گفت: باور، برنامه، دولت، بخش خصوصی و سرمایه انسانی ۵ موردی است که ایران از کشورهای قوی در حوزه ICT کم دارد، از قدیم در ایران کسب پول با زحمت همراه بود اکنون پکیجهای سود تضمینی همراه با خوشی و بیزحمتی رایج شده است.
کاهش اخیر قیمت جهانی نفت و به تبع آن کاهش درآمدهای نفتی ایران، اکنون موضوع کهنه لزوم کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی را بیش از پیش ضروری کرده است.درباره روشهای حصول این هدف در صنایع متعدد، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد، اما تمام کارشناسان بر این باروند که هر حوزه صنعت و خدمت میتواند به نوبه خود سهمی در صادرات و جایگزینی درآمدهای نفتی ایفا کند.در این باره با شهاب جوانمردی، عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران و مدیرعامل یک شرکت نوآور که تجربه رسیدن از یک استارتاپ به یکی از بزرگترین هلدینگهای فناوری اطلاعات و ارتباطات را در کارنامه دارد، به گفتوگو نشسته ایم.او معتقد است که نقش IT در توسعه صادرات غیرنفتی را به باید به ۳ بخش IT به عنوان پیشران دیگر صنایع، دوم؛IT به عنوان حذفکننده فرآیندهای زاید و افزایش دهنده بهرهوری در صنایع و سوم؛ IT در قالب صادرات خدمات فنی مهندسی تقسیم کرد.* IT به عنوان پیشران صنایعجوانمردی با تشریح نقش IT به عنوان پیشران صنایع، توضیح داد: در بسیاری از صنایع مزیتهایی برای افزایش درآمد وجود دارد؛ در حالیکه در برخی صنایع استفاده از IT ممکن است نیاز به تغییر تمام صنعت داشته باشد مانند حوزه کشاورزی که مراحل کاشت، داشت و برداشت را برای رسیدن به صادرات تغییر دهد، اما در صنایع دیگری بر بستر زیرساخت آماده، IT جهش موفقی در حوزه ایجاد خواهد کرد.برای مثال در حوزه حمل و نقل و شیلات IT میتواند بهرهوری را افزایش دهد اما توجه زیادی به IT نشده است.این عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران با ذکر مثالی در این باره، تصریح کرد: همه به اهمیت ویژه و استراتژیکی جایگاه ایران در جغرافیای منطقه اذعان دارند و با این موقعیت استراتژیک میتوانیم از ترانزیت درآمد کسب کنیم؛ اما پنجره واحد تجاری برای تسهیل تبادل الکترونیکی اسناد وجود ندارد؛ در حالیکه گمرک ایران به نظام گمرکات جهانی متصل است اما در امور مختلف از جمله شناسایی، بررسی بارنامه به صورت الکترونیکی، نظام مکانیزه گمرکات، راهداری و پلیس تهسیلگری صورت نمیگیرد؛ در حالیکه میتوان در این امور با بهرهگیری از IT بهرهوری را افزایش داد.* IT به عنوان حذف کننده فرآیندهای زاید و افزایش دهنده بهرهوریوی با اشاره به نقش دوم IT به عنوان حذف کننده برخی فرآیندهای زاید و افزایش دهنده بهرهوری در صنایع صنعت فولاد را مورد مثال قرار داد.جوانمردی تاکید کرد: کارخانههای فولادی ایران با بهرهگیری از انرژی و کارگر ارزان قیمت میتوانند مدیریت تولید سفارشات فولاد خاص منظوره بگیرند؛ اما به دلیل اینکه نمی توانیم در پروسه تولید با دقت بالا عمل کنیم که تولیدات مورد تأیید خریدار باشد، بهرهوری را از دست میدهیم و از این رو تنها میتوانیم فولاد ساختمانی تولید کنیم که ارزش کمتری دارد. به همین دلیل بدون استفاده و استقرار نظامهای IT از بهرهوری عقب ماندهایم و رقابت در بازارهای جهانی را از دست دادهایم.این عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران با تاکید بر لزوم بهرهگیری از IT برای افزایش بهره وری، گفت: افزایش GDP به واسطه نهادههای تولید و بهرهوری یکی از محورهای شناخته شده اقتصاد است؛ در شرایطی قرار داریم که اگر نخواهیم بهرهوری را چاشنی کار کنیم نمیتوانیم به رشد GDP حدود ۶ درصد دست یابیم. در تمام دنیا مهمترین رکن بهرهوری استفاده مناسب از ICT در صنایع و خدمات است. این یکی از نقشهای غیر مستقیم IT است که IT نقش رفع کننده مشکل را در صنایع و خدمات دارد.* IT برای صادرات خدمات فنی و مهندسیجوانمردی با اشاره به نقش IT در صادرات خدمات فنی و مهندسی و صادرات غیرنفتی، گفت: درباره صادرات خدمات فنی و مهندسی همیشه از کشور هند که چند ۱۰ میلیارد دلار صادرات نرمافزار دارد، مثال زده میشود. همچنین کشور کوچک ایرلند در اروپا که حتی بین کشورهای صنعتی پررنگ نیست اما سهم بازار خوبی در حوزه خدمات فنی و مهندسی دارد. با این شرایط این سوال تداعی می شود که ایران از این کشورها چه چیزی کمتر دارد؟*۵ موردی که ایران از کشورهای موفق در حوزه IT کمتر دارد؛ سنگ اول، نبود خواست و باوراین عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران به این پرسش، این طور پاسخ داد که تفاوت ایران و این کشورها در خواست و باور، برنامه، رگولاتور و دولت، بخش خصوصی و سرمایههای انسانی است.وی توضیح داد: در حالیکه در این کشورها تمام امکانات برای تحقق اهداف حوزه IT بسیج میشوند اما در ایران هیچوقت این خواست را نداشتهایم. از سوی دیگر هدفگذاری در حوزه IT ظرف چند سال یک میلیارد دلار دیده شده و به این معنی است که خودمان سهم را کوچک دیدیم. حد انتظارمان همین است. گاهی به آنچه که هستیم باور داریم و سالهای متمادی در مجامع جهانی خود را ارائه میکنیم که این کاره هستیم. برای مثال رئیسجمهور یک کشور در مناسبات بینالمللی یک میکروسکوپ در حوزه نانوتکنولوژی به سران کشورهای دیگر هدیه میدهد یا چند متخصص در حوزه سدسازی را با خود به همراه میبرد و توان کشور در این حوزه را به دیگر کشورها ارائه میکند، اما در خاطرم نیست که در ایران تاکنون در حوزه IT این کار انجام شده باشد و این بیشتر به باور بستگی دارد.*بیبرنامهگی؛ سنگ دومجوانمردی دومین مانع بر سر راه پاگرفتن صادرات خدمات فنی و مهندسی را نبود برنامهریزی دانست.این عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران تاکید کرد: در برنامهریزی باید مبدأ، مقصد و منابع مشخص باشد، اما در حوزه IT چه کسی مسئول برنامهریزی است؟ سازمان مدیریت و برنامهریزی تازه احیا شده است؛ شورای عالی اطلاعرسانی، شورای عالی انفورماتیک، شورای عالی فضای مجازی، شورای عالی فناوری اطلاعات، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات و وزارت صنعت هر یک داعیه تولیگری دارند؛ در عین حال اگر حرکتی را آغاز کنیم چندین رگولاتور و مدعی متولی ظاهر میشوند که باید از آنها مجوز بگیریم. برای مثال اکنون در حوزه محتوا، صدا و سیما، رگولاتور وزارت ارتباطات، مرکز توسعه فناوری اطلاعات و رسانههای دیجیتال وزارت ارشاد و شورای عالی فضای مجازی مدعی هستند.وی گفت: در دولت جدید امیدواری بابت ایجاد کسب و کارهای جدید در فضای IT افزایش یافته است. همچنین صحبت میشود که اگر کسب و کارها را به فضای اینترنت ببریم باید زیرساخت مبتنی بر شبکه ملی اطلاعات را فراهم کنیم و پهنای باند کاربران حرفهای و نیمه حرفهای را در عرصههای مختلف افزایش دهیم تا بتوانند فعالیت کنند. این موضوع شرط لازم است اما شرط کافی نیست.وی با ذکر نقل قولی از معاون وزیر ارتباطات گفت: آقای جهانگرد در ارائهای بررسی کردهاند که استفاده ازIT در صنعت و کشاورزی به معنی کاهش اشتغال مستقیم یا کاهش اشتغال نیمه ماهر و غیرماهر است و خدمات مکانیزه به معنی کاهش اشتغال است. تنها جایی که استفاده از IT موجب افزایش اشتغال خواهد شد حوزه IT است و استفاه از IT نیز نیازمند زیرساخت مناسب است که در دولت جدید از این زیرساخت با عنوان شبکه ملی اطلاعات نام برده میشود.جوانمردی اضافه کرد: اما مشکل اینجاست که امروز فرصت زیادی نداریم که تمام مسائل مورد نیاز از جمله زیرساخت و اپلیکشنها را سریالی و پشت سر هم دنبال کنیم و برای مثال ۵ سال به حوزه زیرساخت بپردازیم و ۵ سال بعد بر حوزه اپلیکیشن (برنامه کاربردی) تمرکز کنیم.*دولت؛ مانع سوموی سومین ایراد را ناشی از نگاه رگولاتور و دولت به حوزه ICT عنوان کرد و گفت: یک گپ جدی بین خواست دولت مردان و مدیران در سطوح میانی و عملیاتی دستگاههای اجرایی وجود دارد. در سطح هیأت دولت و رئیسجمهور باور جدی وجود دارد که حوزه IT باید در هر ۳ نقش ( IT به عنوان پیشران دیگر صنایع، IT به عنوان حذفکننده فرآیندهای زاید و افزایش دهنده بهرهوری در صنایع و IT در قالب صادرات خدمات فنی مهندسی) استفاده شود اما در سطوح میانی هیچ حرکتی که ترجمان این تفکر باشد دیده نمیشود. هر کاری برای انجام احتیاج به سرمایهگذاری دارد. برخی کشورها تشویق میکنند و برای حمایت از موضوعات مختلف اولویتبندی دارند. برای مثال موضوعاتی از جمله انرژی سبز، اشتغالزا بودن و تاثیر بر GDP بر تعیین اولویت حمایت اثر دارد، اما در ایران علاوه بر اینکه تشویق نداریم ضد تشویق نیز داریم.جوانمردی با ذکر مثالی از تاثیر قوانین متناقض بر بازار بخش خصوصی، گفت: در ایران باب شده که خرید از دستگاهpos هزینهای ندارد، بانکها باید به شرکتهای PSP پول بدهند که این شرکتها شبکه را بهبود بخشند تا انجام تراکنشها در شبکه بیاشکال در جریان باشد؛ از سوی دیگر به دلیل اینکهPSP ها متعلق به بانکها هستند، پایانههای فروش را به عنوان منابع ارزان قیمت توسعه دادند. سپس طبق استاندارد دنیا شبکه شاپرک که شبکه پرداخت است از شبکه بانکی جدا شد و پیرو این تفکیک، ساختار سهامیداری PSPها نیز جابهجا شد.این عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران ادامه داد: اکنون هر تراکنش یک تراکنش فی (مبلغی بابت هر تراکنش) دارد که این رقم نسبت به گذشته آنقدر کاهش پیدا کرده که صرفه اقتصادی ندارد؛ اکنون دولت میگوید که این مبالغ را مردم پرداخت نکنند و مشخص هم نیست که سرانجام چه کسی این مبلغ را پرداخت خواهد کرد. در این شرایط بانکها صدها میلیارد تومان در راستای برنامه توسعه کشور و ساخت شبکههای پایانههای فروش هزینه کردهاند، اما تصمیم جدید اتخاذ شده سبب میشود که شرکتها دیگر در حوزه پرداخت الکترونیکی سرمایهگذاری نکنند.وی تصریح کرد: نتیجه عدم توسعه پایانههای فروش و برگشت به عقب، رواج پول نقد، بازگشت هزینههای چاپ پول و بازگشت مشکلات جابهجایی و امنیت پول است که به نظام بانکی تحمیل میشود.جوانمردی تاکید کرد: سرمایه ترسو است و چنین قوانین و تصمیمهای متناقض باعث ترس و کنارهگیری سرمایهگذارها میشود.این عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران با اشاره به دیگر مشکلات برای ورود بخش خصوصی، گفت: گفت: دو سالی است که تب ایجاد استارتاپها همه جا را گرفته است. جوانها را تشویق میکنیم به جای اینکه یه دنبال کارمند شدن باشند آستین بالا بزنند، سرمایههای کوچک خانوادههایشان را جمع کنند و وارد فضای استارتاپی شوند. اما در حالیکه کشورهای پیشرفته برای جذب ایدههای متحول کننده و استارتاپهای مبتنی بر دانش و فناوری با هم رقابت میکنن و سیاستهای حمایتی از استارتاپها آنقدر زیاد است که کارآفرینها برای رفتن به آنجا مقایسه انجام میدهند، اما در ایران در کمتر از یکی دو سال از شکلگیری استارتاپها، بیمه، مالیات، سخت گیریهای منع کار در ساختمان مسکونی باعث میشود کارآفرین عطای کار را به لقای آن ببخشد.وی تصریح کرد: اکنون دیگر توجه به کسب و کارهای IT و سهمIT از تولید ناخالص داخلی محدود به جامعه آمریکا و سیلیکون ولی نیست، بلکه دیگر کشورهای پیشرو نیز نگاه ویژهای را به این مقوله معطوف کردهاند و رتبه تسهیل کسب و کار خود را به شدت بهبود بخشیده اند. همین عوامل سبب میشود که از دل کشور کوچک اسلونی نرمافزار اسکایپ بیرون میآید که جهانی میشود و آمریکا آن را میخرد .اما ایران در شاخصهای بینالمللی در جایگاه۱۴۰ از ۱۷۰ در شاخص تسهیل کسب و کار قرار دارد.*مشکل بخش خصوصی بدعادتجوانمردی با اشاره به ایراد بخش خصوصی در زمینه رونق صادرات خدمات فنی و مهندسی، گفت: اکنون بخش خصوصی مشخصات یک بخش خصوصی پویا و سرپا را ندارد، اگرچه چشم بخش خصوصی ترسیده و اعتماد به بخش خصوصی نیست اما سرمایهگذار ایرانی نیز بد عادت شده است. بخش خصوصی باید حساب و کتاب کند، وقت و فکر بگذارد تا نتیجه آن را برداشت کند، اکنون بخش خصوصی میگوید اگر یک زمین بگیرم رشد قیمتی آن از تورم سالیانه بیشتر خواهد بود و اگر با پولم هیچ کار نکنم به صرفهتر است. از قدیم در بازار ایران کسب پول ناشی از زحمت و تلاش بود اکنون نگاهها به پکیجهای سود تضمینی همراه با خوشی و بیزحمتی تغییر کرده است. نسل جوان یک آرزوی مشترک دارد که پولدار شدن در کوتاهترین زمان است؛ دوست ندارد کار کند چون حوصله دردسر ندارد و چون مثالهایی را در کشور میبیند که بدون زحمت به درآمد رسیدهاند. اما باید فرهنگ پولدار شدن بدون زحمت تقبیح شود. برخی نیز میخواهند یک کار کارمندی داشته باشند و برای حضورشان حقوق بگیرند تا بتوانند در ایام کارمندی کار شخصی خود را انجام دهند. اکنون در عین وجود مشکل بیکاری، مردم با کار کردن نیز مشکل دارند، همچنان که بسیاری از شرکتهای بخش خصوصی برای پیدا کردن فردی که در چارچوب خود بتواند وظایفش را انجام دهد دچار مشکل هستند زیرا افراد یا انگیزه کار کردن ندارند،یا آموزش غلط دیدهاند.*باور کنیم مشکل سرمایههای انسانی جدی شده استجوانمردی از معضل سرمایههای انسانی به عنوان آخرین مانع بر سر رونق صادرات خدمات فنی و مهندسی، راه نام برد و هشدار داد: امروز دیگر باید بپذیریم که بحث مهاجرت نیروی انسانی متخصص بسیار جدی است اما بعضیها به روی خود نمیآورند که باید باور کنیم بخشی از سرمایههای انسانی کشور که باید باری از روی دوش کشور برمیداشتند به هر دلیل از کشور خارج شدهاند، بدتر اینکه نمیتوانیم از پتانسیل آنها استفاده کنیم.این عضو هیئت مدیره سازمان نظام صنفی رایانهای استان تهران با تاکید بر لزوم بهرهگیری از پتانسیل متخصصان خارج از کشور، گفت: کشور هند زمانی که تصمیم گرفت به قطب نرمافزاری تبدیل شود جمعی از متخصصانش در خارج از کشور بودند اما هندیها اجازه دادند این افراد حتی با گذرنامه خارجی به هند بازگردند و زمینه بازگشت را برای بهره گیری از پانسیل آنها تسهیل کرد.وی ادامه داد: در این رابطه اخیراً گروهی ۴ نفره تحقیقی انجام دادهاند با این موضوع که تمایل متخصصان خارج رفته برای بازگشت چگونه است؟ از جمعی متخصص و حرفهای که دغدغههای متفاوت فرهنگی، اجتماعی و علمی دارند ۵۰ درصد اعلام کردهاند که آمادگی بازگشت دارند و ۸۰ درصد گفته اند هرکاری از دستشان بر بیاید برای کشورشان انجام میدهند.وی گفت: مشکل بعدی در رابطه به نیروی انسانی مشکل آموزش است، موسسات فنی و حرفهای و دانشگاهی خروج متناسبی با نیازمندیهای صنعت ندارند، در هر سال اعلام میشود که حدود یک میلیون فارغالتحصیل و در آستانه فارغالتحصیلی در رشته های IT در کشور وجود دارد، اما چیزی یاد این افراد ندادهاند که به درد بازار کار بخورند؛ زیرا در شرایطی که تکنولوژی در حوزه ICT هر ۲ سال به روز میشود بسیاری از سرفصلهای درسی ۱۰ سال است که تغییر نکردهاند.با تمام این توصیفها او میگوید: باید کمک کنیم تا در آینده نه چندان دور شرکت های دانشمحور بتوانند آنچه در ایران پیادهسازی کردهاند با افتخار به دیگر کشورهای دنیا عرضه کنند. برای صادرات محصول اگرچه بخشی از مشکلات مربوط به تحریم و مسائل سیاسی است اما این تمام ماجرا نیست. ایران کشوری است که ۸ سال جنگ تحمیلی را پشت سر گذاشته و اگر میخواستیم با بروکراسی کار را انجام دهیم و درگیر بروکراسی باشیم اکنون باید با زبان عربی با هم صحبت میکردیم. مشکل این جا است که امروز احساس نداریم در جنگ هستیم، همه احساس بچه پولدارهایی را داریم که سهمشان را ایران نفتخیز نگرفتهاند.جوانمردی میگوید: اگر بخشی از این روندها رو به اصلاح حرکت کند هیچ بعید نیست در سالهای آینده شرکتهای IT توانمندی داشته باشیم که در عرصه ملی بالغ شوند و سپس در قالب صدور خدمات فنی و مهندسی توانمندیهای خود را به خارج نیز ارسال کنند. زیرا در حوزه تکنولوژی فاصله معنی داری نداریم اما تمرین کم داریم.
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر