نمایش «پاییز» نوشته و کار نادر برهانی مرند که برای نخستین بار در سال ۱۳۸۲ اجرای عمومی شده و در جشنواره فجر نیز در همان سالا جوایز مهمی چون جایزه بهترین کارگردانی، جایزه بهترین متن و جایزه بهترین بازیگری مرد را به دست آورد. بازتولید این نمایش هر شب در تالار ناظرزاده کرمانی ایرانشهر ساعت ۱۹.۳۰ اجرا میشود.
امیر جعفری، ناهید مسلمی، احمد کاوری، ستاره پسیانی، بهرام افشاری در این نمایش بازی میکنند و اجرای «پاییز» تا ۲۵ اسفند ادامه خواهد داشت.
میپنا – گفتگو با نادر برهانی : اجرای «پاییز» در روزها سرد و زمستانی پایان سال چگونه پیش میرود؟اجراها
خوشبختانه خوب بوده است، اما هنوز راضی نیستم، چون دلم میخواست «پاییز»
همزمان با نمایش «زمستان» اجرا شود. اما این آرزو هنوز قسمت نشده است. اما
«پاییز» برخلاف پیشبینیام بسیار با استقبال عمومی روبرو شده است. به
چرایی این ماجرا فکر میکنم. هنر مردمی هنوز هم پاسخ میدهد. به نظرم
برخلاف اینکه متن روشنگرانه و روشنفکرانه و حال و هوای مدرن دارد اما برای
خودم تلنگری است.چقدر حضور بازیگرانی مثل امیر جعفری و حال و هوای طنز نمایش در جذب مخاطب تاثیرگذار بوده است؟این
استقبال بیش از انتظار، پیامی دارد که هنوز هم حضور بازیگران دوستداشتنی و
حال و هوای خندهدار و مطایبهآمیز کار تاثیر دارد، اما وجه مردمی تاثیر
بیشتری دارد چون یک مساله از طبقه ملموس جامعه را نشانه رفته است و مساله
را از بطن اجتماع گرفته است. اینها دلایل اقبال است، گویی قرار بوده دو عکس
جدید و قدیمی را در کنار هم به نمایش بگذاریم، اما اکنون موفق شدهایم که
فقط عکس قدیمی را ارائه دهیم و جای عکس جدید در کنارش بسیار خالی است. به
هر حال کار نشانههای زمانی و مکانی خیلی پررنگی دارد و من هم نمیخواهم
متن تاریخ مصرف داشته باشد. این نمایش بنا بر روح زمانه تغییراتی هم هر چند
کوچک کرده است.چگونه است که از جمع بازیگران اجرای قبلی فقط امیر جعفری شما را همراهی میکند؟قرار
بود که همه آن بچهها باشند که نشد و دلیل نیامدنشان از حوصله این بحث
خارج است. شاید سن و سال یکی به نقش دیگر نمیخورد و شاید یکی برای فیلم و
سریال زمانش با ما یکی نمیشد و شاید… به این ترتیب با ترکیب جدید کار
کردیم و فقط امیر جعفری از جمع قبلی حضور دارد.تغییرات حاصل از گذشت این ۱۳ سال چه بوده است؟این
تغییرات بسیار کم است، اما سعی شده که با زمانه امروز هماهنگ شویم.
نخواستهام اجرای ۱۳ سال پیش تکرار شود. در هر صحنهای بدون تغییر در
ساختار متن دست برده ام و معاصرتر شده است. برای مثال یک کاراکتر از زمستان
نصفه نیمه نوشته شده در ایستگاه پاییز پیاده میشود. دغدغه علی (برادر
بسیجی) به دغدغههای این قشر نزدیکتر است و در »پاییز» ۱۳ سال پیش مساله
علی طور دیگری بود و الان مناسب با حال است و محور اساسی ماجراست. در این
«پاییز» مساله زن پررنگتر شده و مسایلی از این دست در کار مطرح میشود. سعی
کردهام تلاش منطقیام در نهایت این ۱۳ سال فاصله گرفتن از متن قبلی را
نمایان کرده باشد.آیا همچنان مایلید در آینده نزدیک «زمستان» را در کنار «پاییز» اجرا کنید؟تمام
تلاشم را میکنم که سال بعد این اتفاق بیافتد. شاید مرا متهم به تکرار شدن
کنند و از پیش قضاوت بشوم. این شاید تقدیر باشد که مرا معطوف به این خواهد
کرد که به آن جامه عمل بپوشانم. میخواهم در دو سئانس اجرا کنم. اگر در یک
سالن و پشت سر هم باشد بسیار جالب خواهد شد و این کمتر در تاتر ما اتفاق
افتاده است. قصه «زمستان» مربوط به ده سال پس از وقایع «پاییز» است که در
سئانس دوم اتفاق میافتد. انشالله خدا یاری کند و اگر عمری باقی باشد در
اوایل سال دیگر به دنبال اجرایش برخواهم آمد. البته ۲۰ درصد به خودم و ۸۰
درصد به شرایط برمیگردد که چنین خواستهای عملی شود.با
توجه به اینکه «مرگ فروشنده» و «پاییز» را خودتان در مقام تهیهکننده اجرا
کردهاید؛ نظرتان درباره خصوصی شدن تئاتر که موجب شده اغلب نمایشهای اجرا
شده غالبا زرد و زرد نیمه روشنفکرانه شود، چیست؟ما
اکنون تمرین تاتر خصوصی میکنیم و این هم تبعات خودش را دارد و نباید
نگران باشیم که الان بخش عمدهای از اجراها به سمت سطحی شدن میرود. ما به
هر حال باید از این روند بگذریم و این شرایط شاید روال عادی تاتر را بر هم
زده و در درازمدت جلوی این هیجانات کاذب گرفته میشود و این جریان ماندگار
نیست. از این چیزهای غیراصیل میگذریم و در نهایت ترازو میزان میشود و این
تبعات نیز سمت و سوی متعادلی خواهد گرفت.دولت چقدر و چگونه می تواند در این جریان خصوصی شدن تاثیرگذار باشد؟برای
رسیدن به فضای معتدل و بالنده فرهنگی دولت نباید حتی در زمان تمرین تاتر
خصوصی یا شبه خصوصی گروهها و فضای تاتر را به حال خودش رها کند. اکنون
دولت از بار سنگین این شرایط شانه خالی کرده است. در حالی که نیاز است که
دولت همچنان حمایت خود را داشته باشد. باید هوشمندانه رفتار کنیم که
بتوانیم زودتر چهارچوبهای لازم را برای خصوصی یا شبه خصوصی شدن پیدا کنیم.
اگر الان تاتر خصوصی زرد و مبتذل شده هر چند با آن موافق نیستم، اما
میگویم این طبیعی است که باید این طور شود. دیکته نانوشته غلط هم ندارد.
ما با توجه به اینکه نیروی انسانی لازم را داریم این میتواند زمینهساز
تاتر خصوصی باشد. اما تاتر خصوصی به معنای درست کلمه آسان به دست نمیآید،
اما به هر حال اتفاق میافتد. بدیهی است که دیگر تاتر دولتی به انسداد
رسیده و به هر تقدیر در تاتر خصوصی این نسل جدید شکفته خواهد شد.آیا در جریان اجرای «مرگ فروشنده» حمایت شدهاید؟نه!
قرار بود حمایت شویم، اما نشدهایم بعدا متوجه شدم که برخی حمایت شدهاند و
این بود که بسیار ناراحت شدم از اینکه بین ما و دیگران تبعیض قایل شدهاند
وگرنه ناراحت نیستم که از دیگر گروهها حمایت شده و چه بسا این حق طبیعی
این گروههاست، اما پرسش ما این است که چرا از ما حمایت نشده است.سیاست یک بوم و دو هوا که بسیار تبعیضآمیز است و در درازمدت باعث برهم ریختن نظم خواهد شد.بله.آیا باز هم میتوانید این روند را ادامه بدهید؟این
ریسک بزرگی است و خیلی برایمان هزینهبر بوده است، اما ما هم همچنان
میخواهیم که روی پای خودمان بایستیم. اگر شرایط مالی «مرگ فروشنده» مساعد
بود من کارم به بیمارستان شاید کشیده نمیشد.الان با این روند که دولت در اجراها سهم خواه است چقدر موافق با شرایط تاتر خصوصی است؟بله
الان ۲۰ درصد از فروش سهم تالار دولتی و ۸۰ درصد سهم گروه خواهد شد که
ایدهآل ما نیست. در حالی که بتوانیم تالاری برای خودمان داشته باشیم که در
آن گروهمان را مستقر کنیم و الان شوخی شوخی بشود تاتر خصوصی را ممکن
کنیم، این مطلوب ماست. باید بتوانیم در نهایت شرافتمندانه کار کنیم. این
اما و اگرهایی است که دولت هم باید حمایتش را دریغ نکند. شاید دادن وامهای
دراز مدت و بلاعوض بتواند سرآغازی برای تالارهای خصوصی باشد که گروهها را
در آن مستقر کند.
ارسال یک نظر