اگرچه آنطور که در ادارات و سازمانهای دولتی و خصولتی ایران مرسوم است به محض آنکه یک مدیرعامل جدید میآید تعداد زیادی از مدیران به ویژه مدیر روابط عمومی آن ارگان عوض میشود اما داوود زارعیان توانسته با وجود آمدن و رفتن مدیرعاملان مختلف سمت خود به عنوان سخنگوی شرکت مخابرات ایران را طی سالیان متمادی حفظ کند. زارعیان دکترای علوم ارتباطات اجتماعی با گرایش روابط عمومی دارد و سالها است که علاوه بر خدمت در مخابرات در دانشگاههای کشور هم به تدریس میپردازد و شاید همین تحصیلات آکادمیک و دانش علمی او در حوزهای که فعالیت میکند دلیل ماندگاریاش در مخابرات بوده است.
این روزها با مطرح شدن بحث یکپارچهسازی مخابرات و ادغام همراه اول در این شرکت نام مخابرات به شدت بر سر رسانهها افتاده است به همین بهانه و البته با منظور بررسی بیشتر و بهتر مسائل ریز و درشتی که مخابرات با آنها سر و کار دارد به سراغ داوود زارعیان رفتیم و او از تمام دغدغههای این روزهای شرکت مخابرات و البته از برنامههای این شرکت برای نمایشگاه تلکام پرسیدیم که در پی میآید.
گفت و گو: عبدالله افتاده
از آنجا که تغییر ساختار مخابرات میتواند به بزرگترین تحول مخابراتی کشور در سال جاری از آن یاد کرد، بفرمایید با این فرآیندی که دنبال میکنید مدیران استانی و اعضای هیأتمدیره حذف میشوند یا فقط در هیأتمدیره این اتفاق میافتد؟
طبیعتاً مدیران استانی خواهند بود اما اسم آنها عوض میشود همچنین اعضای هیأتمدیره حذف خواهند شد و از نظر مالی و حسابرسی ما یک شرکت خواهیم داشت یعنی ما تا مهر ماه حسابرسی ۳۰ شرکت استانی را انجام شده و فقط حسابرسی شرکت مخابرات برای آخر سال باقی میماند.
ما تلاش داریم تا برخی عملکردهای موازی را حذف کنیم. بخ عنوام مثال در آینده نزدیک نیازمند ۳۰ اداره کل پرداخت یا کارگزینی نخواهیم بود. اینها همه از یک نقطه توسط یک ادارهکل قابل انجام است و ساختار به سمت کوچکسازی و بهرهور شدن میرود.
با حذف کارگزینی نیروهای به کار گرفته شده در این بخشها چه میشوند؟
ببینید اولا مرحه حذف که به سرعت انجام نخواهد شد چون ما ابتدا باید بخشهای اساسی مثل CRM و IP را درست بکنیم و بعد فکری به حال اینها خواهیم کرد.
کسانی که در این بخشها هستند معدودند و ما سعی میکنیم به این افراد آموزشهایی را بدهیم. آنها را در اداره دیگری استفاده خواهیم کرد. ما بحث حذف و تعدیل نیروی انسانی را به هیچعنوان نداریم، به دنبال این هستیم که کار و سرویسهای ارزش افزوده بیشتری را ایجاد کنیم تا هم از نیروی انسانیمان استفاده کنیم و هم هزینهها را پایین بیاوریم.
با این شرایط شرح وظایف مدیران تغییر خواهد کرد؟
طبیعتاً جابهجاییهایی را خواهیم داشت، تغییراتی در عرصههای مختلف خواهیم داشت اما با این نکته که به کار آسیب وارد نشود و به نیروی انسانی هم از نظر کار و جایگاه و مزایا آسیبی وارد نشود و هم اینکه بتوانیم نیروهای آزاد شده را در جاهایی که نیاز داریم استفاده کنیم.
ما در دو سال اخیر با اجرای طرح بازنشستگی حدود ۹ هزار و ۲۰۰ نفر بازنشسته داشتهایم بنابراین ما در برخی از حوزهها نیازمند نیروی جدید هستیم و با جابهجایی به نوعی از این نیروها استفاده میکنیم. ما تا دو سال پیش در شرکت مخابرات حوزه بازاریابی نداشتیم اما اخیراً آن را ایجاد کردهایم و در آن حوزه هم به نیروی انسانی نیاز داریم.
بنابراین مثل سایر شرکتهای موفق دنیا باید تعداد نیروهای پشتیبانی داخلی به حداقل برسد و برعکس نیروهای اجرایی پشتیبانی خدمات به حداکثر برسد.
پس کارکنان بخش خصوصی شما نگرانی تا آخر سال نداشته باشند؟
نخیر. قطعاً با برنامههایی که ما داریم هیچ نیروی انسانی نباید نگرانی داشته باشد چون ما با برنامه تحول داریم کار ایجاد میکنیم. ما کارهایی را داریم که به دلیل نبود تمرکز دارد خارج از مجموعه انجام میشود اما وقتی نیروها آزاد شوند میتوانیم اینها را داخل سیستم بیاوریم.
احتمال جذب نیروی جدید هم دارید؟
ما فعلاً بحث جذب نیروی جدید را نداریم اما به دنبال تدوین برنامهای برای تغییر جایگاهها خواهیم بود. به عنوان مثال وقتی به آنجا برسیم که باید نیرو جذب کنیم سعی میکنیم از همین نیروهای پیمانکاری مشغول به کار استفاده کنیم به هر حال هنوز تعداد نیروها به حدی هست که جذب نیروی جدید نداریم.
در بحث خرید طبیعتاً جزیرهای عمل کردن تاکنون وجود داشته است به گونهای که اگر در دو استان مناقصهای انجام میشد، یکی با یک قیمت برنده را اعلام میکرد و یکی با قیمت دیگر، در حالی که هر دو از یک شرکت جنس خریده بودند؛ اینها در آینده چگونه خواهد بود، آیا پس از این برای خرید تجهیزات را یکپارچه عمل خواهید کرد؟
بله. همه تجهیزات اصلی به صورت یکپارچه تعریف میشود و بالاخره یکی از مزایای یکپارچگی همین است، برنامه اصلی ما در یکپارچهسازی برای خرید تجهیزات اساسی است. یکسری تجهیزات محلی است که خود استانها باید خریداری کنند اما قطعاً تجهیزات مادر و اصلی به صورت یکپارچه خریداری میشوند. این شیوه در مورد تلفن همراه هم الان رعایت میشود.
آقای دکتر بررسی کردهاید که این یکپارچه نبودن خرید و شبکه چه میزان مخابرات را متضرر کرده است؟
ما نباید اینطور حساب کنیم. ما باید اینطور ببینیم که ضرورتهایی از گذشته وجود داشته که عدم یکپارچگی را ضروری کرده بود. زمانی که شرکت مخابرات دولتی بود چارهای جز این نداشته که اینگونه عمل کند.
در دوران مخابرات دولتی ما به روستایی تلفن دادهایم که اگر برای آن طرح تجاری بنویسیم ۱۵۰۰ سال طول میکشد که فقط هزینه تمام شده ما را برگرداند اما موظف به خدمت بودیم.
بنابراین ما نمیتوانیم اینطور بگوییم بلکه باید بگوییم از حالا به بعد اگر این کار را نکنیم ضرر کردهایم.
البته تقریباً شش سالی هم وقفه دارید.
خوب در این ۶ سال هم یکسری ضرورتها و اجبارها وجود داشته است؛ مثلاً قانون خصوصیسازی ما را مکلف به حفظ نیروی انسانی در ۵سال کرده بود. همچنین باید بستر و فرهنگ تغییر و تحول ایجاد میشد پس نمیتوانیم بگوییم که زیان دیدهایم اما میگوییم الان که هیأتمدیره و مجمع به این نتیجه رسیده اگر این اتفاق نیفتد ضرر میکنیم.
به عنوان مثال زمانی ما در کشور ملزم به استفاده از تجهیزات داخلی بودهایم اما حالا حتی اگر آن الزام باشد در داخل کشور امکان ساخت بیلینگ یکپارچه وجود دارد؛ اگر ما یکپارچه نشویم باز میرویم ۳۰ بیلینگ میخریم اما الان خرید یکپارچه داریم.
لذا بایستی از این جهت نگاه کنیم که برنامه یکپارچهسازی مخابرات کمتر از یکسال است که تصویبش کردهایم و در ۱۱ ماهی که از عمر این برنامه میگذرد وظایف تکتک مدیران و کارکنان را مشخص کردهایم و بسترسازی را انجام دادهایم. پس امروز که میخواهیم این کار را انجام دهیم با مجموعهای سروکار داریم که آمادگی لازم را دارند.
زمانی که بحث خصوصیسازی توسط دولت مطرح شد آنها خواستار اجرای ۶ ماهه طرح بودند اما مطالعات ما نشان داد که این فرآیند حداقل باید دو سال طول بکشد تا بستر فرهنگی لازم فراهم شود لذا ۶ ماه تبدیل به ۳۲ ماه شد.
فکر میکنم شما یکسری هزینههای پیشبینی نشده دارید که با این یکپارچگی قرار است اینها حذف شود. در این موضوع فکر میکنید این طرح چقدر برای مخابرات سود به همراه داشته باشد؟
قطعا، طبق پیشبینی خود من حداقل ۲۵ درصد در هزینههای جاری ما در عرض ۲ سال صرفه جویی ایجاد خواهیم کرد. البته با یکپارچهسازی شبکه CRM، حقوق، دستمزد، بحث امور کارکنان، امورمالی، مالیات و عوارض که باید در حوزههای مختلف پرداخت شود هم مطرح میشود.
یک دیدگاهی در کشور وجود دارد که تجهیزات مخابراتی و کارخانجات مخابراتی ایران توانایی تولید سخت افزارهای مورد نیاز یا نرمافزارهای مورد نیاز شرکت مخابرات ایران و اپراتورهایی که کار میکنند را ندارند و ما باید با توجه به اینکه حالا قطبهای مختلف دنیا در تولیدات صنعتی در دنیا شکل گرفته، آیا شما با این نکته موافقید که ما در ایران به سمت تولید تجهیزات نرویم یا حداقل در یک جاهای استراتژیک که نیاز هست دانش و فناوری را بومیسازی کنیم؟
به نظر من ما باید در تولید داخل رو در بایستی را کنار بگذاریم شاید خیلی ساده باشد که هر کسی این شعار را بدهد که ما تولید کنندهایم. ما به عنوان اپراتور خیلی راحت هستیم که همه تجهیزات را از داخل بخریم و هم خوشحال میشویم که در داخل کشور تولید انجام شده و هم خوشحال میشویم که پولی را که میدهیم به تولیدکنندگان خودمان میدهیم برای ما هم خیلی ساده است دنبال دلار و عرض و یورو نمیرویم. دنبال کشتی و قایق و گمرک نمیرویم اما از یک طرف باید بپذیریم که هر کشوری یک مزیت نسبی در حوزههای مختلف دارد که من فکر میکنم اگر ما بخواهیم در این حوزه تحولی ایجاد کنیم باید این پراکندگی در عرصههای مختلف تبدیل به یک اجماع حرفهای شود. مثلاً فرض کنید ۳۰ کارخانه تولید سوئیچ تلفن ثابت داشته باشیم، ۲۰ کارخانه تولید تجهیزات موبایل داشته باشیم، ۳۰ شرکت تولید نرمافزار داشته باشیم، ۱۰۰ کارخانه تولید کیبورد و غیره داشته باشیم.
الان ۲ یا ۳ تا از این کارخانهها داریم که الان تعطیل هستند؟
علتش این بود که با این رویکرد در واقع نابود شدند. به نظر من باید یک فکر اساسی شود. ابتدا میبایست مراکز خیلی قوی در حوزه تولید تجهیزات مخابراتی ایجاد میشد.
این کار را با هواوی با راهاندازی مرکز تحقیقاتی در اصفهان قرار بود دنبال کنید.
بله ما به دنبال این بودیم. ما به عنوان اپراتور باید کسانی را داشته باشیم که کارخانجات یا گروهی باشند که از ما بخواهند که این کار را انجام بدهیم ما که تولیدکننده نیستیم. ما میتوانیم حمایت کنیم که مثلاً از یک شرکت که این تجهیزات را به ما فروخته است حمایت کنیم و به او بگوییم از حالا باید با انتقال تکنولوژی به این کارخانه ۵ سال دیگر ما را به این نقطه برسانید.
این کار را تا به حال نکردید؟
ما در قرارداد آخرمان این کار را انجام دادیم اما از آن طرف هنوز شرکتی در این حوزه به آن صورت وارد این عرصه نمیشود. من فکر میکنم باید ما در تولید تجهیزات ارتباطی تجدید نظر اساسی کنیم. امروز تولیدکننده نسل ۳ و۴ در دنیا ۴ یا ۵ اپراتور هستند. ما چگونه میتوانیم به آنها برسیم زمانی که تمام بودجه و سرمایه و دانش علمی خودمان را در این حوزه متمرکز کنیم و به سمت این برویم که بخشهایی از آن را تولید کنیم نه همه آنها را؛ همانطوری که خیلی از کشورهای دنیا این کار را انجام نمیدهند و روشهای خود را تغییر دادند و کامل عوض کردند.
پس تقریباً یا این موضوع موافقید که ما در امنیت شبکهمان به سمت دانش بومی خودمان برویم؟
در خیلی از زمینهها باید اینطور باشد. الان در زمینه نرمافزار در شبکه ارتباطی از تجهیزات سخت افزار پیشی گرفتهایم ما در ایران توانایی نسبتاً خوبی در این حوزه داریم و این باید کاملاً هدایت شود.
به عنوان مثال ما به سمت خیلی از تجهیزات موبایل نباید برویم. مثلاً در نرمافزارهای CRM در ایران دهها شرکت فعالیت میکنند حال آنکه میشد اینها را هدایت کرد ساماندهی کرد.
نباید ۵ تا از آنها در حوزه موبایل کار کنند و ۵ تا در حوزه ثابت کار کنند. پس اینکه بیایم اپراتور را متهم کنیم خیلی بیانصافی است. من چند وقت پیش دیدم که یکی از مدیران عامل تولیدکننده گوشی GLX در مصاحبهای گفته بود فلان اپراتور کمر ما را شکست.
وقتی شما گوشی تلفن تولید میکنید که کارایی آن به مراتب کمتر از گوشی خارجی و قیمتش بیشتر از قیمت خارجی هست مخاطب به سمت شما نمیآید. من به عنوان کسی که ۲۰ و ۲۵ سال است دارم در حوزه ارتباطی کار میکنم میتوانم بگویم که مدیران حوزه ارتباطات به دنبال تقویت تولید داخل بودند و هنوز هم هستند منتها به شرط اینکه عقب نمانند که ما در ارائه سرویس دچار مشکل نشویم.
سرعت انتقال فناوری سرعت تغییر فناوری در حوزه ارتباطات بینهایت است. فاصلهای نیست که نسل ۳ آمده گفتند بروید LTE و زمان زیادی نخواهد رسید که به سمت نسل ۵ میرویم.
نکته بعدی اینکه امروز بازار کسب و کار در بستر IT تغییر کرده است. ببینید هزار اپراتور موبایل در دنیا در روز کمتر از ۲۰ میلیارد پیامک دارند اما یک شبکه پیام رسان در روز ۳۵ میلیارد پیامک دارد.
البته اپراتورها در موضوع از سرویس دیتا هزینهشان جبران میشود؟
اصلاً در مقابل آن هزینه این هزینه جبران نمیشود. یک تشکیلات ۵۵ نفره در یک پیامرسان بستری را ایجاد کرده که تعداد پیامک رد و بدل شده در روز ۳۵ میلیارد است. یعنی ۴۰ درصد بیشتر از هزار اپراتور فعال در دنیا. بنابراین چون این کسب و کار عوض شده شما نمیتوانید صبر و تأمل کنید و منتظر بمانید که مثلاً در عهد فلان یک تجهیزاتی یکی تولید کند و به شما بدهد.
با این جمله موافقید که این امکان در کشور ما هم وجود دارد که به جای اینکه پیام رسانهای موبایلی خارجی بیایند در داخل کشور سودهای کلان کسب کنند ما در داخل کشور از آنها حمایت کنیم و بچههای خودمان این کار را انجام دهند ولی در وضعیتی که در صنعت مخابرات اتفاق افتاده به جای اینکه به صورت علمی و دانش بنیان به سمت این تکنولوژی رفته شود به صورت کاملاً رابطهای رفتهاند و با وجود اینکه هزینههای بالایی در این حوزه انجام شد، علت به سرانجام نرسیدن این پروژهها را رفاقتی و رابطهای عمل کردن آنها را تأیید میفرمایید؟
ما دارای یک ساختاری هستیم که این ساختار از اساس مشکل دارد، در این حوزه همه کسانی که در این بستر میخواهند سرمایهگذاری کنند همه چیزهایشان را از همان ابتدا از اپراتور یا از دولت میخواهند. به نظر من این به شکست محکوم است. من کمتر کشوری را سراغ دارم که کسی بخواهد کل سرمایهاش را از یک اپراتور یا دولت بگیرد خودش هم سرمایهگذاری میکند.
نکته دوم موضوع فرهنگی است. ما ایرانیها به شبکههای داخلی بیاعتماد هستیم وقتی بیاعتمادی ایجاد میشود استقبال نمیشود. اینجا یکسری تکنیکهای مدیریت افکار عمومی لازم است. امروز حوزه ارتباطات حوزهای نیست که فقط با سخت افزار پیش برود بخش عمده آن نرمافزار است. نرمافزار نه از جنس کامپیوتر بلکه از جنس ارتباطات و از جنس افکار عمومی است.
فکر میکنم سرویس بد و کیفیت پایین و پیش نیازهایی که ما در سرویسهایمان میگذاریم علت آن است. مثلاً سرویس ایمیل ملی میگفت اول کارت ملی ارسال کنید بعد یک هزینهای باید پرداخت کنید، آدرس و تمام اطلاعاتتان هم باید مشخص باشد که بعدها یک جایی گیرتان بیندازیم.
من معتقدم که همه اینها اگر میخواست اعتماد باشد باز پیشرفت میکرد. آن سرمایه اصلی در اینجا باز عدم اعتماد بود. من شخصاً به ایمیل داخلی اعتماد بیشتری دارم و از ایمیل داخلی بیشتر استفاده میکنم و افکار عمومی فکر میکند باید به ایمیل خارجی اعتماد کرد. اینها عواملی است که به هر حال اثرگذار بوده و ما نیازمند بازسازی افکار عمومی هستیم.
حالا در این موضوع که افکار عمومی هم باید با خودتان همراه کنید بالاخره شما میخواهید چه کار کنید؟ بازار را در اختیار یک تعداد OTT گذاشتید که هیچگونه درآمدی را به شما برنمیگرداند درآمد پیامک شما به واسطه استفاده از این نرمافزارها کاهش پیدا کرده هرچند که بخشی در استفاده از دیتایی که استفاده میشود از طرف مشترکان برمیگردد که البته بخشی معتقدند که اکنون اپراتورها سود هم میکنند.
من معتقدم که از این بابت هیچ جای نگرانی وجود ندارد. به هر حال همانطوری که پایه درآمدی اپراتورها در مقاطعی صوت بود در آینده کامل به سمت مصرف دیتا خواهد رفت و اپراتورهای تلفن ثابت و همراه طی سالهای مختلف از این فراز و نشیبها زیاد داشتند. ۲۰ سال پیش هزینه یک دقیقه مکالمه به آمریکا بالای ۲۰۰ تومان بود الان از طریق شبکههای پیامرسان مجانی است.
ولی اپراتورهای مخابراتی سرپا هستند و مسائل دیگری را جایگزین کردهاند. نکته دوم آنکه به نظر من باید رگولاتورهای دنیا به هوش باشند و بدانند که چگونه مسیر تعرفهگذاری را برای زیر ساختها تعیین کنند که اپراتورها زنده بمانند و اتفاق سوم این خواهد بود که اپراتورها هم به سمت شراکتها خواهند رفت و من فکر میکنم که شراکتها در آینده خیلی زیاد خواهد شد.
شراکت با داخلیها، خارجیها، شراکت با کسانی که خدمات ارزش افزوده میدهند، با همین شرکتهای کوچکی که توانمند ارائه سرویسهای خاص را دارند قطعاً در آینده بیشتر خواهد شد. حتی من معتقدم که شرکتها در آینده از یک جنس هم نخواهند بود. یعنی مخابراتیها فقط با مخابراتیها شراکت نمیکنند بلکه ممکن است مخابراتیها با غیر مخابراتیها هم مثل بانکیها مشارکت بکنند. الان در صنعت خودرو این اتفاق افتاده و شراکتها در صنعت خودرو دارد روز به روز بیشتر میشود. قطعاً اپراتورهای مخابراتی هم به این سمت و سو خواهند رفت.
شرکتهای خدمات پرداخت الکترونیک ایران (PSP) بزرگترین هزینهشان که حدود ۳۰ میلیارد تومان در سال است مربوط به موضوع شبکهسازی در حوزه دستگاههای کارتخوان خودشان است اما مخابرات به سمت این مشتریها نمیرود علت چیست؟
این مسئله یکی از ضرورتهای ایجاد برنامه تحول ماست، ببینید اگر بخواهد این اتفاق در حال حاضر بیفتد مدیرعامل PSP باید با ۳۱ مدیرعامل مخابرات مذاکره کند و یک فرآیند طولانی را به دنبال خواهد داشت. به همین دلیل است که برای اولین بار در تاریخ است که یکپارچگی براساس یک برنامه دارد اتفاق میافتد.
اقتصاد مبتنی بر صنعت و کشاورزی امروز به سمت اقتصاد مبتنی به خدمات رفته است.
من چند طرح را نام میبرم شما بفرمایید این طرحها موفق بودهاند یا خیر؟
-طرح همسانسازی تلفن ثابت؟
موفق بوده است. البته بیشتر برای مشتری و دولت موفق بوده است اما مخابرات هم به لحاظ مالی ضرر کرده و هم هزینهای کرده که از آن چیزی عایدش نشده است.
-در مورد افزایش تعرفهها؟
این افزایش هنوز پاسخگو نیست.
-راهاندازی فروشگاهها در برخی مراکز مخابراتی برای ارائه خدمات به مردم موفق بودهاند؟
هنوز موفق نبودهاند اما در آینده با یکپارچهسازی باید آنها را تقویت کرد. البته فعلاً این طرح متوقف شده است ما در آینده دیگر فروشگاه موازی نخواهیم داشت.
رابطه مخابرات با دولت حاضر را چطور ارزیابی میکنید؟
در حال حاضر رابطه برد برد است یعنی هم مخابرات و هم دولت به اهداف خود رسیدهاند یا دارند به آنها میرسند. اگر این روند ادامه پیدا کند خیلی خوب است اما با تغیراتی که در حوزه فناوری رخ میدهد هم مخابرات و هم رگولاتوری نیازمند بازنگری، بازسازی و تقویت هستند.
ما هیچوقت علاقهمند نبودیم در مقابل وزارتخانه باشیم به خصوص که خصوصی هستیم. ما شعارمان این است که مشتری که ۱۰۰۰ تومان برایمان سود دارد قابل احترام است پس مقابل رگولاتور نمیایستیم اما هم ما و هم رگولاتور نیازمند تقویت هستیم.
در یک جایی ادعا شد افزایش تعرفه تلفن ثابت ۸۰ درصدش به نفع دولت است و مخابرات تنها ۲۰درصد از این افزایش بهرهمند میشود چطور شد که مخابرات چنین چیزی را پذیرفت؟
ببینید ما دنبال این بودیم که بگوییم تعرفهها پایین است و لزوم تغییر تعرفهها را به رگولاتوری نشان دهیم. دولت به ما مصوبهای را داد که آن را پذیرفتیم و البته دولت قیمت اینترنت را هم به نفع مردم کاهش داد.
من فکر میکنم پس از یک یا دو دوره که قبضها صادر شود دولت و رگولاتوری به ما کمک میکنند، یعنی یا سهم خود را کاهش میدهند یا برای ما فکر دیگری میکند.
منبع: هفته نامه عصر ارتباط
ارسال یک نظر