منابع نزدیک به کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری به تابناک گفتهاند که روحانی حتی از محمد رضا عارف (کاندیدایی که کنار رفتنش زمینه پیروزی روحانی را فراهم کرد) مشورت نگرفته و حتی از وی برنامههایش را نخواسته است و دیگر کاندیداهای انتخابات هم چنین وضعیتی دارند.
امروز شنبه، دوازدهم مرداد ماه و روز آغاز دولت جدید در ایران به ریاست حجتالاسلام حسن روحانی است. وی پس از مراسم تنفیذ و تحلیف، کارش را در سمت رئیسجمهور یازدهم آغاز خواهد کرد. به گزارش «تابناک»، اما حسن روحانی و دوستانش در این فرصت بیش از یک ماههای که از انتخابات ریاست جمهوری میگذرد، کابینه خود را بسته و افکار عمومی هم کم و بیش در جریان نامهای وزرا و دستاندرکاران دولت بعد قرار گرفتهاند. اما نکتهای که در این میان باقی مانده این که منابع آگاه به تابناک گفتهاند، رئیس دولت یازدهم از برنامه هیچ کدام از رقبای انتخاباتی خویش حتی در حد مشورت هم استفاده نکرده است. منابع نزدیک به کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری همچنین افزودهاند که روحانی از محمد رضا عارف (کاندیدایی که کنار رفتنش زمینه پیروزی روحانی را فراهم کرد) هم مشورت نگرفته و حتی از وی برنامههایش را نخواسته است و دیگر کاندیداهای انتخابات هم چنین وضعیتی دارند. ظاهرا رئیس جمهور منتخب در همان حدی که دیگر کاندیداهای ریاست جمهوری خدمت وی رفتهاند و تبریک گفتهاند، بسنده کرده و به دلایلی خود را از مشورت آنان یا استفاده از برنامههایشان بینیاز دیده است!حتی بحث وزارت شهرسازی قالیباف، دبیری شورای امنیت ولایتی، معاونت اولی عارف و وزارت اقتصاد برای رضایی، در حد شایعه فراتر نرفت و نزدیکان همه این افراد هر گونه صحبت روحانی با آنان در این زمینه را تکذیب کردند.طبیعتا این حق برای رئیس جمهور محترم محفوظ است که نخواهد از برنامههای دیگران استفاده کند و یا آنان را مورد مشورت قرار دهد؛ اما سیره عقلا حکم میکند دولتی که مدعی تدبیر است، مدبرانه هر فکر و برنامهای را برای بهبود اوضاع کشور به خدمت بگیرد و خود را از مشورت بینیاز نداند. انتخابات خرداد ۹۲، نشان داد که مردم ایران به دنبال خون تازهای در رگهای سیاست ایرانی هستند؛ سیاستی که در رگهایش خون جناح و جناح بازی لخته شده است؛ سیاستی که در مسیرهای تکروانه دو جناح سیاسی کشور، نیروهای کارآمد و فکرهای تازه از هر دو جناح قلع و قمع شده بودند. مردم میخواستند همه توانمندیهای سیاست ایرانی در اختیار کشور قرار گیرد و از این روی به سیاست فراجناحی اقبال نشان دادند. دولت یازدهم میتواند و حق هم دارد که وزرای دولت سازندگی و فعالان حزب کارگزاران را دوباره به صحنه سیاست ایران برگرداند و دولتی کارگزارانی تشکیل دهد. این دولت هرچند میتواند مطلوب رئیس جمهور منتخب باشد، آن تغییری را که مردم انتظار داشتند، محقق نخواهد کرد و آن امیدی را که به استفاده از توانمندیهای کشور وجود داشت، کمرنگ خواهد کرد و نخستین آسیب به خود دولت خواهد رسید، و در بعد کلان کشور را در سیکل معیوب جناحی بازی ناکارآمد نگاه خواهد داشت. دولت یازدهم میتواند خود را بینیاز از هرکسی از جمله از مشورت و برنامه همه رقبای انتخاباتی خود بداند، چرا که مشورت را نمیتوان به زور به کسی غالب کرد، اما دلسوزان کشور را نگران میکند که جناح بازیهای ۲۴ سال گذشته، اسباب خسران و زیان کشور را در سالهای پیش روی هم فراهم آورد. شاید این هشدار، هشداری پیش از موعد باشد، اما سرچشمه بتوان بستن به بیل، چو پر شد نتوان بستن به پیل! و در پایان باید گفت این که چرا دولت یازدهم از برنامههای و مشورت کسانی چون قالیباف، ولایتی، رضایی، عارف، حداد، غرضی، جلیلی و دیگران استفاده نمیکند، طبیعتا به دلیل بینیازی است که به برنامههای تدارک دیده این افراد و سایرین احساس کرده است! حق هم دارد؛ اما مردم تغییر در سیاست منجمد ایرانی میخواهند. مشخص نیست چهار سال بعد هم مطالبات در این سطح بماند!
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر