در حال خواندن
چالش‌ تحقیق درباره شبکه اجتماعی در ایران
0

حسین کرمانی – سایت‌های شبکه‌های اجتماعی از زمان ورود به کشور ما همواره مساله‌ساز و مهم بوده‌اند. از همان بدو ورود، این سایت‌ها همواره بین انکار و تایید در نوسان بودند و هنوز هم بعد از گذشت ۹ سال از ورود این شبکه‌ها به ایران، تکلیف مسوولان و کاربران با چنین سایت‌هایی مشخص نیست. این بلاتکلیفی آثار سویی برای کاربران داشته و در نهایت منجر به اتفاقاتی نظیر حمله به صفحه لیونل مسی در فیس‌بوک هم شده است. یکی از آثار منفی‌ وضعیت نامشخص شبکه اجتماعی در ایران، ضعف شدید تحقیقات در این حوزه از نظر کمی و کیفی است. نگاهی به تحقیقات انجام شده در مورد سایت‌های شبکه اجتماعی در ایران نشان می‌دهد که از نظر تعداد مقالات، کیفیت و تنوع موضوع در وضعیت نامطلوبی هستیم و این مساله چالش‌های بسیاری را فراروی کاربران و سیاستگذاران قرار داده است.
** نبود تاریخچه‌ای مشخص از سایت‌های شبکه اجتماعیاولین جایی که ضعف ما در این حوزه مشخص می‌شود، هنگامی است که بخواهید اطلاع دقیقی از تاریخچه این سایت‌ها در ایران به دست بیاورید. به جرات می‌توان گفت که هیچ تحقیق جامع و حتی ناقصی در این زمینه وجود ندارد. اولین سایت شبکه اجتماعی که در ایران جای خود را باز کرد سایت اورکات بود که بعد از مدتی فیلتر شد و سایت ایرانی کلوب جای آن را گرفت که هرگز نتوانست به موفقیتی در این حوزه دست پیدا کند. بعد از کلوب، سایت یاهو ۳۶۰ به سایت شبکه اجتماعی محبوب کاربران تبدیل شد، اما مدتی بعد توسط خود یاهو بسته شد. بعد از آن نیز سایت فیس‌بوک خود را در دل کاربران ایرانی جا کرد و تاکنون نیز به‌رغم مشکلات، موقعیت خود را حفظ کرده است. قطع به یقین این چند خط همه آن چیزی است که ما در مورد تاریخچه این سایت‌ها در ایران می‌دانیم، البته در این بین، سایت‌هایی مانند گزگ،‌های فایو و… نیز در ایران نامشان بر سر زبان‌ها افتاد اما خیلی زود از یادها رفتند.علاوه بر ضعف ما در زمینه تاریخ‌نگاری این شبکه‌ها، در حوزه‌های دیگر نیز بسیار ضعیف عمل کرده‌ایم. نمی‌دانیم تعداد کاربران ایرانی در اورکات چند نفر بوده است یا در یاهو۳۶۰ کاربران بیشتر چه نوع کنش‌هایی داشته‌اند. آیا این کنش‌ها با اورکات یا فیس‌بوک تفاوت داشته یا خیر. نمی‌دانیم حوادث اجتماعی، سیاسی و فرهنگی چه تاثیری در عضویت یا خروج کاربران از این سایت‌ها داشته و چگونه کنش‌های آنها را تغییر داده است یا بیشتر کدام قشر‌ها در این سایت‌ها عضو بوده‌اند. در واقع، هیچ دیدی در مورد جمعیت کاربران ایرانی سایت‌های شبکه اجتماعی نداریم و به همین دلیل گه‌گاه از کنش‌های آنان شگفت‌زده و متعجب می‌شویم.
** تعداد کاربران: یک چالش اساسیما حتی ابتدایی‌ترین اطلاعات را در مورد سایت‌های شبکه اجتماعی نداریم. مثلاً نمی‌دانیم تعداد کاربران ایرانی فیس‌بوک چند نفر است و این باعث می‌شود تا حتی اگر تحقیقی هم در این زمینه انجام شود از روایی و پایایی برخوردار نباشد و مشکلات زیادی برای نمونه‌گیری داشته باشد. تنها اطلاعی که در مورد کاربران داریم آماری است که مسوولان رسمی اعلام می‌کنند و این آمار نیز بین ۴ تا ۱۷ میلیون نفر در نوسان است!بدیهی است وقتی اطلاعی از کاربران ایرانی در این سایت‌ها در دست نباشد سیاستگذاری در این حوزه نیز با چالش‌های جدی مواجه خواهد شد. اطلاع دقیقی از خواسته‌ها، علایق و کنش‌های کاربران در فیس‌بوک نداریم و بنابراین نمی‌توانیم برای آنها سیاستگذاری کنیم.
** مقالات منشر شده: اندر خم یک کوچهبا وجود همه محدودیت‌هایی که در این حوزه وجود دارد، تعدادی مقاله در حوزه سایت‌های شبکه اجتماعی منتشر شده و خصوصاً در سال‌های اخیر همایش‌هایی در این زمینه برگزار شده است اما محدودیت‌هایی که گفتیم باعث شده تا این مقالات نیز اشکالات متعددی داشته باشند. مهم‌ترین مشکل این مقالات گرایش آنها به استفاده از روش‌های پوزیتویستی است. البته این گرایش غالب در پژوهش‌هایی است که در ایران انجام می‌شود و سایت‌های شبکه اجتماعی نیز از این مساله مستثنا نیستند. بیشتر این مقالات، دارای ارزش علمی نیستند یا ارزش پایینی دارند. در این حوزه تحقیق بنیادی تاثیرگذاری انجام نداده‌ایم و این مساله با نگاهی گذرا به مجلات علمی‌ـ پژوهشی که حاوی چنین مقالاتی هستند مشخص می‌شود. همان طور که گفتیم به دلیل وارد نشدن سازمان‌های دولتی در این حوزه، تحقیقات روی جمعیت‌های آماری کوچک و خرد انجام می‌شود و بنابراین قابلیت تعمیم‌پذیری کمی دارند. این در حالیست که در سال‌های اخیر مراکز متعددی نیز برای کنترل و نظارت بر فضای مجازی تشکیل شده اما آنها نیز نگاه علمی به این موضوع ندارند و تنها گرایش‌ها و اهداف خاصی را دنبال می‌کنند.ضعف ما در حوزه تحقیق و پژوهش در حوزه سایت‌های شبکه اجتماعی وقتی بیشتر دیده می‌شود که خود را با دنیا مقایسه کنیم. به‌عنوان مثال، جست‌وجو برای کلید واژه اورکات در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی که بالغ بر ۲۰۰ هزار مقاله را در بر می‌گیرد هیچ نتیجه‌ای در بر ندارد. این اتفاق در مورد کلید واژه کلوب هم می‌افتد. در پایگاه پایان‌نامه‌های دانشگاه تهران و سامانه نشریات علمی این دانشگاه نیز شما نمی‌توانید هیچ تحقیقی در این زمینه پیدا کنید. به گزارش شفقنا اما در سایت سیج، ۵۲ مقاله برای کلید واژه اورکات موجود است. این اتفاق در مورد سایت فیس‌بوک بسیار وخیم‌تر هم می‌شود. در حالی که در سایت سیج بالغ بر ۳۷۰۰ مقاله با کلید واژه فیس بوک می‌یابیم، در پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی تنها ۲ مقاله با این کلید واژه پیدا می‌شود و در سامانه نشریات علمی دانشگاه تهران هیچ مقاله‌ای یافت نمی‌شود. رابرت ویلسون و دیگران در مقاله‌ای که در سال ۲۰۱۲ با نام A Review of Facebook Research in the Social Sciences منتشر کرده‌اند تنها ۴۱۲ مقاله با شرایطی که تعیین کرده بودند در مورد فیس‌بوک یافته و بررسی کردند. این در حالی است که ما در مجموع ۴۱۲ مقاله که حرفی برای گفتن در مورد سایت‌های شبکه اجتماعی در ایران داشته باشد نداریم.انکار سایت‌های شبکه اجتماعی به ضعف دانش ما در این حوزه منجر شده و همه اینها موجب شده تا ما درک درستی از آنچه در فضای مجازی ایرانی می‌افتد نداشته باشیم و نتوانیم سیاستگذاری درستی در این زمینه انجام دهیم. بالطبع در این شرایط فرهنگ‌سازی و آموزش‌های لازم در مورد سایت‌های شبکه اجتماعی نیز مقوله‌ای بی‌معنا شده که محلی از اعراب ندارد و این موارد همه با هم آثار سوء استفاده از سایت‌های شبکه اجتماعی در کشور را تشدید می‌کند.

درباره نویسنده
عبداله افتاده
دانش آموخته رشته روابط عمومی الکترونیک هستم، به واسطه شرایط زندگی رشته‌های مختلف کاری را تجربه کردم، تا اینکه در سال 1380 با ورود به خبرگزاری ایرنا استان تهران به عنوان خبرنگار متوجه اشتیاق فراوان به این حرفه شدم. از آن زمان تاکنون نیز در رسانه‌های مختلف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مشغول به فعالیت بوده‌ام. موجب خرسندی است اگر انتقادات، پیشنهادات و سوژه های خبری خود را از طریق کانال‌های ارتباطی زیر با من به اشتراک بگذارید.

ارسال یک نظر