بخش صندلی داغ یکی از سرفصلهای اصلی نخستین سمپوزیوم بانکداری نوین بود. به گفته برگزارکنندگان سمپوزیوم، این بخش به این دلیل صندلی داغ نامگذاری شده بود که در آن سعی میشد سوالات چالشی و بحثهای حساس، ناظران و کارشناسان را به چالش بکشد.
در این بخش چالشها و فرصتهای بانکداری دیجیتال مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. هومن رضوی، کارشناس ارشد هوش مصنوعی و فعال در زمینه بانکداری دیجیتال و دبیر علمی سمپوزیوم، در این بخش میزبان فرهاد اینالویی که یکی از چهرههای شناختهشده حوزه بانکداری کشور بود. اینالویی نظرات چالشی خود را در خصوص وضعیت بانکداری در کشور مطرح کرد و البته در این میان انتقادات تند و تیزی را نیز به وزارت اقتصاد و دارایی و امیر ناظمی رییس سازمان فناوری اطلاعات و همچنین وزارت ارتباطات وارد کرد.
اینالویی در بخش صندلی داغ سمپوزیوم بانکداری نوین در خصوص تفاوتهای بانکهای مختلف به لحاظ سرویسهایی که به مشتری ارایه میدهند، گفت: در درجه نخست باید بگویم که صحبتهایی که در این بخش ارایه میدهم نظرات شخصی من است و ارتباطی با مسوولیتی که بر عهده دارم، ندارد.
واقعیت این است که بیشتر بانکهای ما به لحاظ ارایه خدمات شبیه یکدیگر هستند یعنی اگر شما تابلو هر یک از بانکهای کشور را عوض کنید ممکن است تغییری را احساس نکنید. در واقع در تمام بانکهای ایرانی در این خصوص تفاوتی احساس نمیشود و به همین دلیل است که ما خواستار حرکت به سمت تحول دیجیتال هستیم.
سرویسهای بانکداری ما عمومی است این در حالی است که بانکداری دیجیتال هدفش آن است که سرویسها شخصیسازی شود.
اگر سرویسهای ارایه شده بانکی شخصیسازی نشده باشند آنگاه خدمات ارایه شده برای همه یکسان بوده و بانکها مدل سرویسدهیشان یکسان خواهد بود.
ما میبایست در مدل بانکداری دیجیتال به سمت شخصیسازی سرویسها برویم و از آنجا است که تفاوتها ایجاد میشود و البته ممکن است هر بانکی “benchmark ” خود را داشته باشد.
وی در پاسخ به این سوال رضوی که چرا تمام فینتکهای ما، در حوزه خدمات پرداخت متمرکز شدهاند و چرا هیچ فینتکی نیست که مثلا درحوزه بانکداری شرکتی سرویس دهد، گفت: توجه داشته باشید که فعالیت در حوزه پرداخت سادهتر است و این حوزه سادهترین مسیر برای فعالیت است؛ همچنین فینتک در حوزه پرداخت به مشتری بسیار نزدیک است و به خاطر همین هم فینتکها در این حوزه متمرکز شدند.
وی افزود: دقت کنید در حوزه پرداخت نیز فینتکها بیشتر توجهشان به بانکهای خصوصی است زیرا بانکهای خصوصی در رقابت با بانکهای دولتی اولویت خود را حوزه پرداخت قرار دادهاند. از سوی دیگر اما درهای بانکهای دولتی برای ورود فینتکها بسته است و این مشکل وجود دارد. اما اگر بخواهم مشخصا بگویم که چرا این میزان تمرکز بر حوزه پرداخت وجود دارد باید اضافه کنم که یک دلیل آن نزدیکی به مشتری است و دسترسی آسان به مشتری و بانکهای خصوصی نیز مزید بر علت شده است.
اینالویی در خصوص از بین رفتن نوآوری در سیستم بانکی کشور و رابطه آن با ضعف نیروی انسانی گفت: شما به هر یک از بانکهای دولتی و خصوصی که مراجعه کنید با سرویسهای یکسانی مواجه میشوید. در حال حاضر با توجه به تحولاتی که صورت گرفته متوجه شدیم که تحول و نوآوری در داخل بانک انجام نمیشود و نوآوری میبایست از بیرون سازمان به داخل سازمان بیاید. دلیل اول آن هم به مساله هزینهها برمیگردد. میگویند که بانکها علاقهای به کار کردن با فینتکها ندارند اما من این موضوع را قبول ندارم.
در حال حاضر ما در حوزه بانکی محصولاتی را تولید میکنیم بدون آنکه به نیاز مشتری توجه داشته باشیم بعد این محصول در بازار ارایه میشود اما مورد اقبال قرار نمیگیرد؛ پس میبایست در این خصوص واحدهای تحقیق، توسعه و تولید محصول درست کنیم.
وی افزود: توجه داشته باشید که وقتی بانک با فینتک همکاری میکند از سویی بخشی از هزینههای بانک کاسته میشود و از سوی دیگر بانک بخشی از مسوولیت خود را به فینتک واگذار میکند. در اینجا بحث اجبار هم مطرح است زیرا اگر بانک نمیخواست با فینتک همکاری کند باید همان محصولات قدیمی را با قیمت گزاف تولید میکرد که مشخص نبود نیازهای واقعی مشتری را پوشش دهد. در واقع فینتکها به مشتریان نزدیکتر هستند و نیازهای آنها را بهتر میشناسند و این امکان را دارند که سرویسها را شخصیسازی کنند؛ اما برای بانک این امکان وجود ندارد و سیستم بانکی بر تولید انبوه و عمومی استوار است و امکان شخصیسازی خدمات را بدون کمک فینتکها نخواهد داشت.
هومن رضوی در ادامه این گفتوگو، با اشاره به تفاوتهایی که در مدل کسبوکار بانکها وجود دارد، توضیحاتی ارایه و خاطرنشان کرد که این سمپوزیوم با محوریت بانکداری نوین، مدل نوین کسبوکار بانکها و نقش تحول دیجیتال در تحول مدل کسبوکار و عملیات بانکها را مورد بررسی قرار میدهد. لذا این سوال مطرح است که آیا تحول دیجیتال در بانکها باید از فناوری آغاز شود؟ یا از فرایندها و سازمان بانک؟
اینالویی در خصوص تحول مدل عملیاتی و مدل کسبوکار و اینکه چرا تحول دیجیتال از بخش فناوری در کشور ما شروع میشود، گفت: نخست باید بگویم که اگر همه بانکها بخواهند دیجیتالی شوند جای سوال دارد؛ توجه داشته باشید که ITManها به تکنولوژی دیجیتال نزدیکتر هستند اما نکتهای که وجود دارد این است که معمولا تعریف مشخصی در خصوص بانکداری دیجیتال در کشور ما وجود ندارد.
این کارشناس حوزه بانکی ادامه داد: تعریف من از بانکداری دیجیتال، پاسخ دادن بانک به نیاز کسبوکارهای دیجیتال است. من معتقدم که بانکداری دیجیتالی میبایست به دنبال پاسخ دادن به نیاز کسبوکارهای دیجیتال باشد؛ حال اینکه کسبوکارهای دیجیتال از ما چه میخواهند باید بگویم؛ آنچه که میخواهند به حوزه فناوری نزدیکتر است. البته بانکداری دیجیتال در دنیا از این مسیر شروع نشده است و بر اساس مدلهای مختلف و متفاوتی مثل مدل سریع، مدل پلکانی و مدل تدریجی محقق شده است.
بانکهای تجاری معمولا از فناوری شروع میکنند زیرا این حوزه پتانسیل بالایی داشته و به لبه تکنولوژی نیز نزدیکتر است. توصیه میشود که بانکهای بزرگتر از واحدهای کسبوکار خود تحول دیجیتال را شروع کنند و مثلا با موضوعاتی نظیر اعتبارات کار خود را آغاز کنند.
اینالویی در ادامه گفت: در ایران هیچ یک از مدلهای رایج جهانی جواب نمیدهد و اصولا دیجیتالی کردن یک بانک در داخل یک بانک در کشور ما امکانپذیر نیست. راهحل این است که میبایست یک بانک دیجیتال کوچک در کنار بانک اصلی ایجاد شود یعنی بانکی که شعب و فرایند آن دیجیتال باشد، زیرساخت دیجیتال داشته باشد و مشتریان و کانالهای آن نیز به شکل دیجیتالی عمل کنند.
سپس باید این بانک کوچک را به مرور بزرگ کنند و در مرحله بعد اعتبارات بانک اصلی و بزرگ را به آن وصل کنند. همچنین عملیات حقوقی و ارتباطات بینالملل بانک اصلی را به مرور به این بانک متصل کنند در غیر این صورت دیجیتالی کردن یک بانک در ایران آب در هاون کوبیدن است و هیچگاه به نتیجه نمیرسد.
توجه داشته باشید که تغییر دادن فرهنگ یک سازمان با این شکلی که ما به آن نگاه میکنیم ممکن نیست و بدنه و ساختار نظام بانکی ما این را نمیپذیرند اما اگر یک بانک دیجیتالی کوچک ساخته شود و بعد آن را به بانک اصلی متصل کرد میتوان نتیجه گرفت.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا لزومی دارد تمام بانکهای کشور به سمت دیجیتالی شدن بروند، گفت: اجبار به دیجیتالی شدن صحیح نیست در جلساتی که با معاونان بانکهای کشور صحبت میکنیم به ما میگویند که وزارت اقتصاد هر دو ماه یک بار آنها را خواسته و از ایشان میخواهد گزارش پیشرفت در حوزه دیجیتال شدن را به آنها ارایه دهند؛ اما سوال اینجاست که چه کسی گفته که تمام بانکها میبایست دیجیتالی شوند و چرا باید این گونه باشد مگر تمام بیزینسمدلها شبیه همدیگر هستند؟
اینالویی انتقاداتی را نیز در خصوص سند بانکداری دیجیتال مطرح کرده و گفت: سند بانکداری دیجیتال ایراداتی دارد و به نظر میرسد سند را میبایست کسانی که “Digital Native” هستند، بنویسند.
در تهیه این سند علاوه بر اینکه بانک مرکزی نقشی نداشته، فینتکها نیز نقشی نداشتهاند. درست نیست که سند بانکداری دیجیتال نوشته شود اما فینتکها در آن نقشی نداشته باشند. میبایست افراد دیجیتالی این سند را بنویسند همچنین باید از کسبوکارها نیز در خصوص سند بانکداری دیجیتال سوال پرسیده و نظر آنها نیز در این خصوص اعمال میشد.
وی افزود: به نظر من سند فعلی صرفا یک سری اسناد است که به یکدیگر چسبانده شدند و چند جمله نیز به آن افزوده شده و آن را به عنوان سند بانکداری دیجیتال ارایه دادند. از سند بانکداری آینده و تحول دیجیتال، چیزی به جز یک اجبار باقی نمانده است.
من فکر میکنم که شاید درخصوص این سند از سوی رگولاتور بانک مرکزی نیز کمکاری صورت گرفته باشد زیرا اگر بانک مرکزی به وظیفهاش عمل میکرد دیگران برای صنعت بانکداری سند تدوین نمیکردند.
به نظرم این مسوولیت بانک مرکزی بوده که سند بانکداری دیجیتال تدوین کند و البته میبایست از همه ذینفعان برای تنظیم آن دعوت میکرد؛ آنگاه یک سند خوب و جامع را تدوین میکرد. من فکر میکنم بانک مرکزی وظیفه خود را به درستی انجام نداده و در نتیجه از جای دیگری آمدهاند و بانکداری دیجیتال را مقرراتگذاری کردند.
وی افزود: وقتی که شما به بانکها موضوعی را اجبار میکنید آنها مجبورند که در یک مدت زمان کوتاه پاسخی به یک مقام بالادستی بدهند؛ در نتیجه افرادی که خود را به اصطلاح مشاور مینامند اطراف بانکها پیدا میشوند و راهکارهایی را ارایه میدهند. من به این اشخاص «پروفسورهای حرف» میگویم زیرا که اینها خیلی خوب حرف میزنند و به سرعت میگویند ما راهکار را پیدا کردهایم و ظرف مدت دو هفته نقشه راه را طراحی کرده و به بانکها ارایه میدهند.
اینالویی در ادامه سخنان خود ضمن انتقاد از سخنان امیر ناظمی رییس سازمان فناوری اطلاعات و معاون وزیر ارتباطات گفت: سمینار تحول دیجیتال در وزارتخانه متبوع آقای ناظمی که در سخنرانیشان در سمپوزیوم بانکداری نوین، انتقادات سختی نیز به بانکها داشتند، برگزار شد.
من در این جلسه وزارت ارتباطات حاضر بودم؛ این جلسه قرار بود ساعت هشت و نیم برگزار شود اما حتی وقتی که نزدیک به یک ساعت از زمان شروع جلسه گذشت تنها ۷ یا ۸ نفر از شرکتکنندگان حاضر بودند؛ این در حالی بود که محل کار آنها درست در کنار همین سالن قرار داشت طبیعی است که از یک چنین سازمانی تحول دیجیتال بیرون نمیآید.
در عین حال پس از این جلسه اما همان «پروفسورهای حرف» که از آنها صحبت کردم گزارش آنچنانی در خصوص عملکرد سازمان فناوری اطلاعات در زمینه تحول دیجیتال ارایه دادند. واقعیت اما این است که تحول دیجیتال با حرف زدن محقق نمیشود و برای آن باید قدم برداشت.
ارسال یک نظر