آزاده داننده، زنی که به بانوی استاندارد در صنف فناوری اطلاعات شهره است و سابقه دبیری کوتاه مدت سازمان را دارد، از مدتی پیش از انتخابات مهرماه گذشته نظام صنفی رایانه ای استان تهران، از سوی یکی از ائتلاف ها رفته رفته به عنوان گزینه ریاست سازمان مطرح شد، آن هم در سازمانی که گاه انگ مردسالاری خورده است. با مشخص شدن نتیجه انتخابات، گزینه ریاست داننده بر سازمان نصر تهران شکل واقعیت به خود گرفت و امروز بیش از دو ماه است که داننده به عنوان رییس سوم، بر سازمان ریاست می کند.او فعلا در طبقه چهارم سازمان، در اتاقی که اتاق رییس نیست به رتق و فتق امور می پردازد.داننده در گفت و گویی که با فناوران انجام داده به تشریح شیوه های مدیریتی اش در این مدت ۶۰ و اندی روز پرداخته است. مدیریتیش را بر مبنای اطلاع رسانی و قرار گرفتن در اتاق شیشه ای می داند و می گوید تمامی تلاشش را می کند که شائبه جناحی عمل کردن در هیات مدیره سازمان پیش نیاید. حتی اختیارات هیات رییسه را هم کم کرده است و انتظار روزی را می کشد که جو اعتماد کامل در هیات مدیره حکم فرما شود. گفت و گوی فناوران را با داننده می خوانید.
گفت و گو: ایمان بیک، فخری زارع
خانم داننده، فعالیت هیات مدیره سازمان نصر تهران چطور پیش می رود؟در این دوره اصلمان بر اطلاعرسانی شفاف است. تصورمان این است که در ویترین شیشهای هستیم و همه چیز به طور شفاف در معرض دید همه قرار میگیرد. از اولین جلسه هیاتمدیره خلاصه جلسات را روی سایت گذاشته ایم و در کمیسیونها نیز با دوستان به توافق رسیدیم که این اتفاق بیفتد. ممکن است که در ابتدای کار بیانظباطی در این زمینه وجود داشته باشد ولی قطعا به مرور زمان روتین خواهد شد.گفتید که اصل را بر شفافسازی گذاشته اید و در ویترین شیشهای هستید. ما هم تایید میکنیم که اتفاق خوبی است. ولی اگر بخواهیم از طرف دیگر هم به ماجرا نگاه کنیم، شاید گروهی بگویند وقتی صداها کنترل شده از سازمان بیرون میآید، شبیه پانتومیم میشود.چرا کنترل شده؟در واقع مخاطب نمیفهمد در سازمان چه خبر است، مگر از طریق خبری که از مجرای خود شما بیرون بیاید. فرض کنید هیاتمدیره راجعبه موضوعی میخواهد به نتیجه برسد. حرفهای مختلفی در این میان زده میشود تا در نهایت تصمیمی اتخاذ شود. آیا فرقی میکند من به عنوان عضو هیاتمدیره حرف مخالف زده ام یا موافق؟ اگر به خرد جمعی اعتقاد داشته باشیم، وقتی ۲۵ نفر رایگیری میکنند و با اکثریت نسبی به نتیجه میرسند، در این بین بیان کموکیف مذاکرات تاثیری ندارد.اما در برخی مواقع این گونه به نظر میرسد که حق اقلیت در سازمان به رسمیت شناخته نمیشود.اگر این گونه است باید مصداق بیاورید و ثابت کنید که حق اقلیت تضییع شده است.البته ما به عنوان رسانه فقط دغدغه ها را مطرح می کنیم. قرار نیست چیزی را ثابت کنیم، شنیده ها را می گوییم. من با نظریه اقلیت و اکثریت درون هیاتمدیره مخالف هستم. بحث اقلیت و اکثریت مربوط به قبل از تشکیل هیاتمدیره و بیشتر متاثر از فعالیت های انتخاباتی بود، ولی امروز ما یک هیات مدیره داریم که در مورد مسایل مختلف صنفی همچون یک بدنه فکری یکپارچه عمل می کند. به طور مثال وقتی شرکتهای اینترنتی دچار مشکل میشوند، دیگر این مهم نیست که وابسته به کدام جناح فکری بودهاند. وظیفه هیات مدیره، دفاع از حق و حقوق آنهاست.ما نیز اعتقادی به جناح بندی نداریم و تقسیم امور در کمیسیون ها بین گروه های فکری به نظر عادلانه می رسد. مثلا ما می بینیم که دو کمیسیون افتا و سختافزار به ریاست اعضای هیات مدیره که از ائتلاف رقیب شما بوده اند تشکیل شده است.خیلی خوب است که شما به عنوان اصحاب رسانه این نظر را دارید. ما به هیچ وجه نمیگذاریم افراد مشارکت نداشته باشند. این دوستان همکاران ما هستند من و به شدت مراقبت میکنم شرایطی که آنها فکر کنند در انزوا هستند، پیش نیاید. نگاه تفکیکی وجود ندارد. ولی برای باور این موضوع زمان لازم است. باید پشتوانه عینی و عملی وجود داشته باشد تا این موضوع به باور تبدیل شود.البته مهم است که سازمان نظام صنفی رایانهای، سازمانی در برگیرنده باشد به گونهای که همه شیوههای فکری بخش خصوصی فناوری اطلاعات خود را صاحب حق بدانند و احساس نکنند که در انزوا هستند. اما مدل مدیریتی سازمان، مدل هیات رییسهای است و در حال حاضر هیات رییسه سازمان که متشکل از رییس و دو نایب رییس و خزانهدار است، از اتحاد ۱۵ هستند. این مدل مدیریت ممکن است این احساس را در جناح دیگر به وجود بیاورد که در تصمیمگیریها نقش چندانی ندارد. این موضوع را چگونه مدیریت میکنید؟وقتی به برنامههای سازمان نگاه کنید، متوجه میشوید که این مدیریت اتفاق افتاده است. تمام برنامههایی که از طیفهای مختلف در انتخابات ارایه شد را جمعآوری کردیم و یک برنامه واحد از آن بیرون آمد. وقتی از منظر پیشنهاد ۲۰ نگاه میکنیم ۷۰ تا ۸۰ درصد برنامههای آنها لحاظ شده و از منظر اتحاد ۱۵ نیز همین گونه است. تمام برنامهها توسط اعضای باسابقه صنف در فضای زمانی محدود جمعآوری شده است و چه چیزی از این با ارزشتر که عدهای سعی کرده اند از این طریق با مخاطبان تعامل کنند. برای هر محور برنامه یک مسوول با توجه به نزدیک بودن با موضوع تعیین کردهایم و به خاطر حساسیتی که در هیاتمدیره وجود دارد، سعی میکنیم تصمیمات در هیات رییسه اتخاذ نشود. هیات رییسه تنها موضوعات را بررسی و به نوعی پخته میکند تا وقتی میخواهیم آن را در هیاتمدیره مطرح کنیم، آماده باشد. قبل از هر جلسه هیاتمدیره از اعضا دعوت میکنیم برای پیشنهاد دستور جلسه و هر پیشنهادی که ارایه شود بدون هیچ فیلتری در جلسه هیاتمدیره مطرح میشود. تمام این کارها برای این است که همه در هیاتمدیره همدل و همسو شویم و به یکدیگر اعتماد کنیم.راجعبه برنامه صحبت کردید. از برنامه عملیاتی سازمان آن بخشی که در سایت منتشر شد را ما در فناوران بررسی و نقد کردیم و انتظار داشتیم جوابی از سازمان بگیریم، اما کسی پاسخ نداد. باید بگویم، آن چیزی که چاپ شد برنامه نیست.آنچه تهیه شد، سه هدف اصلی است که هر هدف چند محور به عنوان برنامه اصلی و ذیل آن اقدامات عملی است که هر کدام در سطح برنامهای یک مسوول دارد. موضوع مهم در این خصوص تامین منابع لازم برای این کار است که شامل نیروی انسانی و مالی میشود. به پیشنهاد یکی از اعضای هیاتمدیره قرار بر این شد که همه برنامه را منتشر نکنیم، نخست کلیات را منتشر کنیم و پس از بررسی نقدها به ساختاری نهایی برسیم. انتقاد میکنند آنچه ارایه کردهاید برنامه نیست. خودمان هم این موضوع را میدانیم. اما از آنجا که کمیسیونها فعال نبودند اظهارنظرهای زیادی نداشتیم. کمیسیونها که تشکیل شوند، به ترتیب در این مورد وارد خواهند شد و اظهارنظر میکنند. مشکل دیگری که در این مورد داشتیم، سایت سازمان بود. همزمانی جابهجایی سایت قبلی با پورتال جدید باعث شد تا ابزار اطلاع رسانی مان را از دست بدهیم. ظرف یکی دو روز آینده نظرات را پیگیری میکنیم تا روی سایت قرار گیرند.کارگروهی برای نوشتن برنامهها ترتیب دادید به ریاست آقای کرمی که اعضای آن عینا از اتحاد ۱۵ بود. دلیل آن چه بود؟هیاتمدیره به خاطر برخی تشکیک ها دو هفته زمان را داشت از دست میداد، در حالی که وظیفه ما آغاز شده بود. بنابراین با تشکیل کارگروهی کار خود را شروع کردیم تا بستر اولیه ایجاد شود.وظیفه کارگروه این بود که برنامههای ائتلافها و افراد مستقل را بررسی و برنامهای واحد از آنها تهیه کند. اما آنچه منتشر شد، شامل حدود ۸۰ بند بود که ۷۸ بند آن عینا از برنامه اتحاد ۱۵ و دو بند آن از نقشه راه پیشنهاد ۲۰ کپی شده بود. بنابراین فکر میکنم اصلا نیازی به تشکیل کارگروه نبود.آنچه که ما در طول انتخابات تهیه کردیم صفحهای A4 از محورها و برنامهها بود.خواهش میکنم راجعبه آنچه منتشر نشده صحبت نکنید. آنچه اکنون به عنوان برنامه منتشر شده، ۹۵ درصد برنامههای اتحاد ۱۵ است.من برای این دلیل دارم. در واقع اتحاد ۱۵ به خاطر همین برنامه رای آورد.مطمئن هستید رای صنف به شما مبتنی بر مطالعه این برنامه بوده است؟البته به غیر از برنامه قطعا موارد دیگری نیز در تصمیمگیریهای انتخاباتی موثر است. پنجشنبه هفته گذشته انتخابات آذربایجان شرقی برگزار شد. یکی از کاندیداهای جناح مخالف جریان خیلی خوب خود را معرفی کرد. من همان موقع گفتم این آقا رای میآورد که همین گونه شد. اینکه چه مواردی بر تصمیم رای دهندگان تاثیرگذار است مجموعهای از عوامل هستند که باید بررسی شوند. اعضای اتحاد ۱۵ همه افراد شناخته شده و چهرههای قدیمی صنف نبودند. اما با این نیت که اگر میخواهیم تعاملی با مخاطبان داشته باشیم بهتر است برمبنای برنامه باشد، قدم برداشتیم و اکنون نیز فکر میکنیم رای آوردن ما متاثر از برنامههایمان بوده است.برنامههایی که از سوی اتحاد۱۵ منتشر شد، برنامههای انتخاباتی بوده که بخشی از آن به خاطر جلب رای شعار گونه بود و فکر میکنم یک هفته بیشتر روی آن کار نشده بود. آیا اینکه همان برنامه های تبلیغاتی، برنامه عملیاتی صنف شود درست است؟زمانی که برنامهها را مینوشتیم سعی کردیم شعار ندهیم. در واقع با این نگاه برنامهها را نوشتیم. مرتب نیز تذکر می دادیم که اگر مطلبی مطرح شده که شعار است با آن مقابله شود. اکنون نیز برخی در هیاتمدیره میگویند فلان برنامه ممکن نیست که اجرایی شود. مانند بحث تخصیص ارز، ولی این دلیل نمیشود که ما اقدامات لازم را انجام ندهیم.شما برنامه عملیاتی سازمان رامنتشر کرده اید، منظورتان اکشت پلان بوده، اما آن چیزی که منتشر شده نشان دهنده هیچ برنامه عملیاتی نیست.بله . از نظر اسمی همین است.البته زمانبندی کلانی روی آن است. مثلا در سال اول فلان کار را انجام میدهیم، سال دوم و… خب این زمان بندی ها که منتشر نشده است. به هر حال صنف براساس آنچه منتشر شده باید اعلام نظر کند.این را من هم قبول دارم. اعتقاد داشتم که همه برنامه منتشر شود. اما بعضی دوستان حرف هایی داشتند که هیات مدیره با آن موافقت کرد.چرا می گفتند برنامه کامل منتشر نشود؟دوستان می گفتند شاید اعضای صنف با خواندن کل برنامه مسخره مان کنند.عجیب نیست که هیاتمدیره به عنوان چکیده صنف برنامه ای بنویسد که بترسد اگر آن را منتشر کند مورد تمسخر قرار گیرد؟من اصلا نمیترسم.دوستان چرا میترسند؟به دلیل همین تفکیکها و فاصلههاست. از آنجا که دوستان در تدوین برنامه حضور نداشتند، دل نگرانیهایی وجود داشت. در واقع هیاتمدیره سازمان متشکل از ۲۵ نفر است که همدیگر را به طور کامل نمیشناسند، هنوز به هم اعتماد ندارند و رفتارهایشان برای یکدیگر قابل پیشبینی نیست. توان ما چکیده ظرفیتهای ما در صنف است و در همین فرآیند است که بلوغ پیدا میکنیم. باید افراد با توان و بی توان جلو بیایند تا فرآیند سیکل منطقی بهتری را طی کند. برخی تصمیم میگیرند وارد کمیسیون شوند تا در دور بعد به هیاتمدیره راه پیدا کنند. این خیلی خوب است. واقعا درود بر این افراد که در خودشان ظرفیتسازی میکنند.بند آخر برنامه اقدام هیاتمدیره، تعیین استراتژی سازمان است. این به نظر شما درست است؟منظور تعیین استراتژی سازمان نیست بلکه برنامهریزی استراتژیک سازمان است که برای آن کارگروهی تعیین شده تا موضوع را دنبال کند. فکر میکنم این کار به مرور زمان باید انجام شود. سازمانی که میخواهد برنامه استراتژیک داشته باشد باید از یک بلوغ نسبی برخوردار باشد. اینکه ما در این زمینه موفق می شویم یا نه مشخص نیست ولی حتما تلاشمان را میکنیم. در این کارگروه من هم اسم نوشتهام زیرا معتقدم هر بخش از این موضوع را که پیش ببریم تاثیر آن به اداره بهتر کار کمک میکند.ایرادی که دور قبل به رییس سازمان میگرفتند این بود که وی دخالت زیادی در امور دارد. البته آقای رحمتی در پاسخ به این مورد گفتند؛ من دیکتاتور نبودم ولی با حساسیت خیلی زیاد کارها را دنبال میکردم که به نظر میرسید دخالتم زیاد است. شما در این مدت دو ماهه فعالیتتان را از این نظر چگونه ارزیابی می کنید؟ ما هر کدام خصوصیات فردی خودمان را داریم. قطعا من را نمیتوان با رییس قبلی مقایسه کرد. واقعیت این است که خصلتا فرد دیکتاتوری نیستم ولی در برخی مواقع نظری دارم که برای اینکه آن را پیش ببرم، تلاش میکنم. در حال حاضر در جلسات هیاتمدیره برخی دوستان میگویند زیاد به افراد اجازه صحبت کردن میدهی.در همین حال گروهی دیگر از دوستان این موضوع را مثبت میدانند. به اعتقاد من اینکه دوستان حرف بزنند حتی اگر با من هم عقیده نباشند خیلی بهتر از این است که ساکت بمانند. در مجموع تلاش میکنم سطح کیفی سازمان قابل قبول باشد نه به این قیمت که تمام کارها را خودم انجام دهم. من به تنهایی نمیتوانم به همه امور رسیدگی کنم و در این مورد تعارف ندارم.حساسیتهایی به وجود آمده مبنی بر اینکه خانم داننده سعی میکند مسایل را کانالیزه کند. به طور مثال قبل از جلسه کمیسیونها با رییس کمیسیون جلسه میگذارد.آنهایی که می گویند داننده مسایل را کانالیزه می کند باید از خود رییس کمیسیون سوال کنند. ما که در آکواریوم شیشهای نشستهایم. بیرونیها گاهی حتی لب خونی نمیکنند بلکه نگاه میکنند و سناریو را مینویسند که هیچ ارتباطی با اتفاقات درون جعبه شیشهای ندارد.وقتی قبل از جلسه کمیسیون جلسهای با رییس بگذارید، طبیعتا این شائبه به وجود میآید.کمیسیون محل داوری نیست. بودن یا نبودن بعضی از کمیسیونها نیازمند بررسی بود. مانند کمیسیون مشاورین حقیقی. با توجه به اینکه مشاوران در حوزههای مختلف صنفی فعالیت میکنند باید با مشاوران حقیقی هیاتمدیره صحبت میشد و نظرات آنها را جویا میشدیم. همچنین کمیسیون آموزش و پژوهش که من روی عنوان پژوهش آن بحث داشتم. پس آنهایی که میگویند کانالیزه شده است، مصداق بیاورند.حالا که صحبت به تشکیل کمیسیونها رسید، بفرمایید به نظر شما وجود کمیسیون رسانههای دیجیتال لازم است ؟ برای اینکه بدانیم وجود این کمیسیون لازم هست یا نه، مطالعاتی انجام دادیم و به این نتیجه رسیدیم که وجود این کمیسیون لازم است زیرا وزارت ارشاد و مرکز رسانههای دیجیتال سیاستهایی را پیاده میکنند که به این کمیسیون مربوط است.بنابراین معتقدید به این کمیسیون نیاز دارید ولی با یک تعریف جدید.بررسی عملکرد سازمان در سال گذشته نشان داد که این کمیسیون یکی از کم کارترین کمیسیونهای سازمان بوده است.بله. شرح وظایف اش باید تغییر کند که روی آن داریم کار می کنیم. قرار بر این است که برنامه مدونی برای آن داشته باشیم. قطعا بر روی فعالیت کمیسیونها پایش و نظارت بیشتری اعمال می شود.از عملکرد و اعضای کمیسیونها راضی هستید؟اعضای کمیسیونها به تازگی انتخاب شدهاند و برخی از آنها هنوز جلسه اول را تشکیل ندادهاند. بنابراین فعلا نمیتوان نتیجهای گرفت. همه اعضای کمیسیونها را نمیشناسم ولی معیار ما این بود که از تمام تخصصها و اعضای قدیمی و جدید، شرکتهای بزرگ و کوچک در کمیسیونها حضور داشته باشند. به نظرتان فرآیند تشکیل کمیسیونها طولانی شده یا روند طبیعی را طی میکند؟ این روند طبیعی است و دورههای قبل نیز همینگونه بوده است. باید مسوولان کمیسیونها انتخاب شوند. پس از آن فراخوانی برای عضویت افراد داده شود. در مورد کمیسیونها ما خیلی تعجیل کردیم. برخی جلسات ما بیش از سه ساعت طول میکشید. اگر به تعطیلات برنمیخوردیم یک هفته جلو بودیم.چقدر تمایل دارید و تلاش میکنید برای ریاست سازمان نصر کشور؟اگر از منظر استان تهران نگاه کنیم،اینکه ما کارها را انجام دهیم و به سرانجام برسانیم عملکرد خوب و قابل قبولی است. اینکه رییس سازمان نصر کشور از تهران باشد به خرد تشکیلات کشوری بستگی دارد. اگر دوستان میتوانند سازوکاری را تعریف کنند که سازمان را با حضور کمرنگ تهران اداره کنند، ما کار خود را میکنیم ولی اگر فکر میکنند نقش تهران باید پررنگتر باشد آماده همکاری هستیم. این موضوع باید فرآیند منطقی خود را طی کند. اصلا بحث رقابت و تبلیغات نیست و اعتقادی به آن ندارم. در واقع تصمیمی است که رقابت و تبلیغات انتخاباتی در آن معنا نمیدهد.موضوع دیگری که باید به آن پرداخته شود نمایشگاه الکامپ است.چرا هیاتمدیره استان تهران هیچ اظهارنظری در مورد الکامپ نمیکنند؟موضوع الکامپ یک موضوع ناتمام است. در واقع یکسری تعاملات صورت گرفته که هنوز به نتیجه نرسیده است. ورود هیاتمدیره استان تهران به الکامپ اگر همسو با اتفاقاتی که تاکنون افتاده نباشد اختلالاتی به وجود میآورد. بنابراین من صلاح نمیدانم که فعلا هیاتمدیره تهران در این زمینه وارد شوند.اگر دقت داشته باشید استان تهران تنها استانی است که نمایشگاه تخصصی IT ندارد. الان اکثر استان ها الکامپ دارند و الکامپ اصلی هم که کشوری است.ما در استان تهران خیلی چیزها را نداریم. در خیلی از نظام های صنفی رایانهای استانها روسای سازمان عضو شورای عالی استان هستند و مورد مشورت استاندار قرار میگیرند. مجامع آنها در سالن استانداری برگزار میشود. در صورتی که در استان تهران اینگونه نیست. متاسفانه در تهران با ادارات کل استان تعاملی نداریم. نمایندگان استان تهران بیشتر مسایل کلان را پیگیری می کنند در صورتی که نمایندگان استان ها خیلی خوب با نظام های صنفی استانی رابطه دارند.
منبع: روزنامه فناوران اطلاعات
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر