در حال خواندن
حال نانوا و خیاط جنگ‌خوب نیست +تصاویر
0

حاج نظرعلی دیگر یک خیاط نیست. او دیگر خانه‌نشین است. اما حاج نظرعلی هنوز پدر شهید است. هنوز به گردن ما حق دارد. هنوز همان شیرمردی است که حماسه‌هایی را آفرید که فهمش برای ما غریب می‌آید.
به گزارش سرویس فرهنگی مشرق، یاسر عرب نویسنده و مستند ساز است. او اولین مستندهایش را از دفاع مقدس شروع کرد و پس از ساختن مستند «نان جنگ»، به سراغ مستند «ننه قربون» و پس از آنها مستندهای اجتماعی و مستندهایی از طبیعت ایران رفت. یکی از اولین مستندهای بسیار جالب عرب مستند نان جنگ بود، درباره حاج علی نظر و زنانی که برای رزمنده‌های اسلام در این ۸ سال نان می‌پختند و فداکاری کردند.

 مستند عرب بسیار جذاب روایت شده بود، اما امروز حال کسانی که عرب راوی فداکاری‌های او بوده، چندان خوب نیست و کسی به سراغشان هم نمی‌رود. این مستندساز باز به دیدارشان رفته و یادداشتی نوشته و برای انتشار در اختیار فارس قرار داده است.
او به همراه این یادداشت عکس‌های منتشر نشده‌ای از دوران دفاع مقدس و از زحمات کسانی که نان جنگ را می‌پختند، برایمان ارسال کرده است. یادداشت عرب به همراه عکس ها چنین است:
حاج نظر علی شعبان خیاط است. خیاطی که لباس‌هایی خاص به قواره روح آدم هم می‌دوزد. اما حاج نظر علی شعبانی تنها یک خیاط نیست. او در دوران دفاع مقدس مسئول جمع آوری کمک‌های مردمی منطقه ساوجبلاغ بوده و بسیاری از مایحتاج رزمندگان ما را تامین می‌کرده است. 

من حاج نظر علی را چهار سال پیش شناختم . آن زمان که به پیدا کردن بانوانی پرداختم که نان سفره رزمندگان اسلام را در زمان جنگ می‌پختند.
به شهر نظر آباد سفر کردم و حاج نظر علی قصه همت و پشتکار و اخلاص آن بانوان را برای من تعریف کرد . او راوی مستند «نان جنگ» شد. 

 
او مرا بر مزار بانوانی برد که در هشت سال حماسه‌ای نادیده آفریدند. آن بانوان در مسجد غدیریه شهر نظر آباد با تنور هیزمی هر شب تا به صبح چهارصد کیلو نان را می‌پختند.
و هر هفته حاج نظر علی آن نان‌ها را به همراه دیگر کمک‌های مردم ساوجبلاغ به جبهه می‌برد. از بازماندگان آن بانوان ، شیر زنی را یافتم . مادر شهید «حسین شعبانی» که تنها راوی زن مستند «نان جنگ» شد. 

او زنی از گروه زنان جهادگر بود که برای هشت سال سوزاندن دست و صورت خود با آتش تنور یک ریال مزد از کسی طلب نکرده بودند. سپس فهمیدم که این شیر زن همسر حاج نظر علی خیاط نیز هست و حالا می دانستم که حاج نظر علی پدر شهید حسین شعبانی است. اما …
حاج نظر علی این روزها بیمار است. بیماری همچون سلامتی ابتلای خدا است و او شکرگزار. به دیدنش رفتم و به دستبوس‌اش … ضمن عیادت متوجه شدم از مسئولان بنیاد شهید و سپاه و مردم زیادی قدر شناس خودمان! در طی مدت چهار سال بیماری و خانه نشینی او هیچکس به سراغش نرفته است!
 

حاج نظر علی دیگر یک خیاط نیست. او دیگر خانه نشین است. اما حاج نظر علی هنوز پدر شهید است. هنوز به گردن ما حق دارد. هنوز همان شیر مردی است که حماسه هایی را آفرید که فهمش برای ما غریب می‌آید. هنوز همان مردی است که دستبندها و گوشواره‌ها و خورده طلاهای زنان ساوجبلاغ را جمع کرد و سه کیلو طلا را شخصا به دست آقای هاشمی رفسنجانی رساند تا برای کمک به جبهه‌ها خرج شود.
حاج نظر علی هنوز همان شیر مردی است که کلمه‌ای ناشکری از زبانش بیرون نمی‌اید و گلایه‌ای نمی‌کند . همسرش هم هنوز پای تنور نان می‌پزد. هنوز دل در گرو آرمان‌های حضرت امام دارد. هنوز در حد بضاعت اهل خیر است. اهل خیری که این روزها تنها پرستار شوهرش است. اما ما مردم چه؟ ما همان مردم هستیم؟

ما قدردان و سپاس‌گوی آن همه جهاد و از خود گذشتگی آنها هستیم؟

درباره نویسنده
عبداله افتاده
دانش آموخته رشته روابط عمومی الکترونیک هستم، به واسطه شرایط زندگی رشته‌های مختلف کاری را تجربه کردم، تا اینکه در سال 1380 با ورود به خبرگزاری ایرنا استان تهران به عنوان خبرنگار متوجه اشتیاق فراوان به این حرفه شدم. از آن زمان تاکنون نیز در رسانه‌های مختلف در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات مشغول به فعالیت بوده‌ام. موجب خرسندی است اگر انتقادات، پیشنهادات و سوژه های خبری خود را از طریق کانال‌های ارتباطی زیر با من به اشتراک بگذارید.

ارسال یک نظر