سوال اصلی بسیاری از دوستداران دنیای تلویزیون و نمایشگر این است که آیا مشکلی در مورد پنلهای مسطح وجود داشته که حالا پنلهای خمیده معرفی شدهاند؟ آیندهی این تکنولوژی چطور رقم خواهد خورد و آیا متداول میشوند؟ در ادامهی مطلب فلسفهی ظهور پنلهای خمیده و کاربردها و آیندهی آن را بررسی میکنیم.
طرز کار CURVE و ایجاد رنگها و نور ساختار CURVE یا دیود نوری ارگانیک چگونه است و چه طور رنگها و نور تولید میشود؟ هر یک از پیکسلهای CURVE به تنهایی قادر به روشن و خاموش شدن هستند. در مورد LCDهای امروزی، نور پسزمینه توسط دیودهای نوری یا همان LED تأمین میشود و این تفاوت اصلی CURVE با LCDهای امروزی است.
یک لایهی ارگانیک مبتنی بر کربن بین دو لایهی فلزی که نقش آند و کاتد را دارند قرار میگیرد. با عبور الکترونها از لایهی ارگانیک، تحریک و تشعشع نور صورت میگیرد. بسته به اینکه لایهی میانی شامل چه ترکیباتی باشد، رنگ نور ممکن است قرمز، سبز یا آبی باشد.
لازم به ذکر است که برای تولید رنگ سیاه، پیکسل خاموش میشود و لذا عمق رنگ مشکی و نسبت کنتراست بسیار عالی خواهد بود.
سینما و استفاده از سطح خمیده برای نمایش فیلم در سینما به دو علت از صفحات مقعر برای نمایش فیلم استفاده میشود:
اول اینکه در سینما منبع تصویر که لنز و پروژکتور است، حالت نقطهای دارند. نور روی پردهی نمایش تابیده شده و تصویر شکل میگیرد. اگر صفحهای که به عنوان پرده به کار میرود، تخت باشد، فاصلهی منبع با نقاط مختلف متفاوت خواهد بود و لذا هر چه به سمت لبهها و گوشههای تصویر نزدیکتر میشویم، اعوجاج تصویر بیشتر میشود. به این پدیده اصطلاحاً افکت جاسنجاقی گفته میشود.
دلیل دوم این است که در سینما فاصلهی صندلی تماشاگران با پرده به قدری کم است که برای افزایش زاویه دید باید از سطحی مقعر به عنوان پرده استفاده کرد. در این صورت بیننده برای دیدن اتفاقاتی در در نقاط مختلف نمایش داده شده، کمتر سر خود را حرکت میدهد.
اگر تابهحال یکی از فیلمهای IMAX Dome را تماشا کرده باشید، مزیت صفحه نمایش مقعر برایتان روشن است، مخصوصاً اگر زیر پروژکتور نشسته باشید که بهترین نقطه برای تماشای واقعیتر تصویر است.
توضیح اینکه فیلمهای IMAX Dome با لنزهای چشمماهی یا Fish Eye به گونهای فیلمبرداری میشوند که زاویهی دید دوربین بسیار بالا باشد. در هنگام پخش فیلم هم پرژکتور دارای لنزی مشابه است و تصویر را روی سطح گستردهای شبیه یک نیمکره میتاباند. لذا بیننده از تماشای تصویری که تقریباً پیرامون وی را کاملاً احاطه کرده، بسیار لذت میبرد. تصویر زیر نمای بیرونی یکی از سالنهای نمایش فیلم IMAX Dome را نشان میدهد:
بهترین موقعیت برای تماشای فیلم
بهترین نقطهی برای تماشای فیلمهایی که روی سطح مقعر نمایش داده میشوند، مرکز کمانی است که سطح خمیدهی نمایشگر را تشکیل میدهد.
نقطهای که خطوط عبورکننده از آن بر سطح نمایشگر عمود باشند، بهترین نقطهی تماشای فیلم است.
در مورد فیلمهای IMAX Dome هم مرکز کره به عنوان بهترین نقطهی تماشای فیلم و در عین حال مکان پرژکتور انتخاب میشود.
شرکت های تولید کننده در مورد مفهومی به نام Horopter در بینایی دو چشمی توضیحاتی داده است. این منحنی شامل نقاطی در فضا است که توسط دو چشم به یک شکل دیده میشوند.
غرق شدن در تصویری فراگیر
اولین مسأله این است که تصویر در تلویزیون منحنی شکل چه قدر نسبت به تلویزیونی با صفحهی تخت واقعیتر است؟ قطعاً پنل منحنی شکل تجربهی کاربری بهتری دارد، درست مثل فیلمهای IMAX. به عبارت دیگر تجربهی تماشای فیلم در نمایشگر برزگ سینماها بسیار جذابتر از تلویزیونهای خمیده است.
نکته اینجاست که اندازهی نمایشگر و فاصلهی بیننده میزان غرق شدن بیننده را تعیین میکند.
هر چه نمایشگر بزرگتر باشد و شخص در فاصلهی کمتری نشسته باشد، بخش بیشتری از زاویه دید چشمان وی با تصویر تلویزیون پر میشود. با استفاده از یک تلویزیون ۵۵ اینچی نمیتوان لذت زیادی از تماشای تصویر فراگیر برد مخصوصاً اگر فاصلهی شما با تلویزیون به درستی انتخاب نشده باشد.
THX راهنمای کلی برای انتخاب فاصلهی بهینه ارایه کرده که اگر طبق آن عمل کنید، تلویزیون ۴۰ درصد زاویهی دید چشمان شما را پوشش میدهد و برای تجربهی تصویر فراگیر مناسب است.
برای دستیابی به پوشش ۴۰ درصدی زاویه دید، اگر تلویزیون شما ۵۵ اینچی باشد باید در فاصلهی ۵٫۵ متری آن بنشینید.
افزایش زاویه دید و نسبت کنتراست
سوال اصلی این است که آیا با توجه به کم و کیف تلویزیونهای موجود نیازی به افزایش و بهینه کردن زاویه دید و نسبت کنتراست داریم یا نه. اگر این سوال کلی باشد، پاسخ مبهم است اما در مورد تلویزیونهای CURVEپاسخ منفی است.
پنلهای CURVEاز نظر زاویه دید و نسبت کنتراست مشکلی ندارند و نیازی به افزایش آن نیست
در واقع این دو کمیت از نقاط قوت نمایشگرهای CURVEاست. اما در مورد تلویزیونهای LCD هنوز هم میتوان به بهینهسازیها امیدوار بود..
با منحنی شکل شدن نمایشگرها میتوان اعوجاج تصویر در لبهها و گوشهها را کاهش داد. مخصوصاً اگر در فاصلهی نزدیک نشسته باشید. در مورد مانیتورها این موضوع روشنتر است چرا که فاصلهی کاربر کمتر است. اگر مانیتور بزرگ LCD با پنلی از نوعTN داشته باشید، این مشکل را تجربه کردهاید. پنلهای TN یا Twisted Nematic از متداولترین نوع LCDها هستند. در گوشههای مانیتور با توجه به اینکه زاویهی چشم با مانیتور ۹۰ درجه نیست، نسبت کنتراست بسیار متفاوت خواهد بود. در مورد کیفیت رنگها هم همین مشکل وجود دارد.
در مورد تلویزیون موضوع کمی متفاوت است. اولین تفاوت این است که معمولاً چندین نفر به صورت همزمان روبروی تلویزیون مینشینند. در این صورت همهی افراد در نقطهی بهینه برای تماشا قرار نمیگیرند. تنها یک نفر میتواند در بهترین موقعیت نشسته و از تلویزیون استفاده کند.
البته در مورد تلویزیونهایی که صفحهی تخت دارند هم نقطهی بهینه برای تماشای تصویر، درست روبروی تلویزیون است، جایی که زاویهی شخص با کنارههای راست و چپ تصویر یکسان است. بنابراین این مفهوم به تلویزیونهای خمیده محدود نمیشود.
اما آیا تلویزیون خمیده از نظر نقطهی بهینه برای تماشا، بهتر از تلویزیون تخت است؟ بهتر است همهچیز را به صورت تصویری بررسی کنیم.
تلویزیون ۵۵ اینچی عرضی در حدود ۱۲۰ سانتیمتر دارد. اگر از نقطهی بهینه شروع به حرکت کنید و از روبروی تلویزیون به موقعیتهای دیگر جابجا شوید، همانطور که در تصویر فوق نشان داده شده، زاویهی شما با یک انتهای صفحهی تلویزیون به کمتر از ۹۰ درجه تبدیل میشود و با انتهای دیگر زاویهای بیش از ۹۰ درجه خواهید داشت. اگر حرکت خود را ادامه دهید به موقعیتی میرسید که زاویهی شما با انتهای نزدیکتر تلوزیون ۱۸۰ درجه میشود و به عبارت دیگر در موازات آن قرار میگیرد. در این حالت نمیتوان انتهای نزدیکتر را مشاهده کرد و اصولاً کسی از این زاویه به تماشای تلویزیون خود نمیپردازد.
در مورد تلویزیونهای تخت هم همین موضوع مصداق دارد با این تفاوت که تغییر زاویه شدت کمتری دارد. با توجه به اینکه بیشتر تلویزیونهای معمولی از نوع LCD با نور پسزمینهی LED هستند، اگر کاربر از نقطهی بهینه که روبروی تلویزیون است فاصله بگیرد و زاویهی وی با سطح تلویزیون به کمتر از ۹۰ درجه کاهش یابد، آثار سوء آن روی کنتراست و کیفیت رنگها نمایان میشود.
اگر قرار است بیننده در ناحیهی سبزرنگ بنشیند، تلویزیون خمیده بهتر است و در غیر این صورت تلویزیون با پنل تخت انتخاب بهتری است
البته قانون سرانگشتی چندان محکم نیست و ممکن است مزایای پنلهای CURVEدر فراهم کردن کیفیت رنگ بهتر و کنتراست بالاتر، ناحیهی سبزرنگ تصویر زیر را کمی گسترش دهد ولیکن قانون کلی این است که نشستن در ناحیهی خارج از محدودهی سبزرنگ روی زاویهی دید، عمق رنگ مشکی و سطوح و کیفیت رنگها اثر منفی دارد.
مشخص است که اگر مبلمان شما به تلویزیون نزدیکتر باشد، افراد بیشتری در منطقهی سبزرنگ جا میگیرند. افزایش شعاع انحنای تلویزیون هم ناحیهی سبزرنگ را گسترش میدهد.
در نهایت پاسخ این سوال که آیا تلویزیون خمیده زاویهی دید را بیشتر میکند یا نه باید گفت بله به شرطی که در موقعیت مناسب بنشینید.
اگر بخواهیم تلویزیونهای خمیده را با پنلهای LCD و خصوصاً محصولات سامسونگ مقایسه کنیم که از نظر زاویه دید کمی مشکل دارند، به این نتیجه میرسیم که CURVE خمیده تا حدی بهتر است و ترجیح داده میشود.
صفحهنمایش خمیده بزرگتر به نظر میرسد
صفحه نمایش خمیده در عمل کمی بزرگتر از اندازهی واقعی خود به نظر میرسد چرا که انحنای آن بخش بیشتری از زاویه دید انسان را پوشش میدهد.
هر چه فاصله از نمایشگر کمتر باشد، اندازهی آن هم بیشتر به نظر میرسد. این موضوع در تصویر زیر مشخص است:
مزایای تلویزیونهای خمیده
کاهش بازتاب
تلویزیون بزرگتر از اندازهی واقعی خود به نظر میرسد.
اگر مانیتور باشد با استفاده از نقطهی بهینه برای تماشا، معضل زاویه دید و نسبت کنتراست مرتفع میشود.