نویسنده: نادر نینوایی
موضوع تاثیرات احتمالی آنتنهای موبایل بر سلامت مردم مدتها است که مطرح است و البته همچنان هیچ تحقیقی نتوانسته مضر بودن امواج این آنتنها برای انسان را به اثبات برساند. حتما عدهای بلافاصله به برخی اخبار و تحقیقات مرتبط با مسالهساز بودن آنتنهای مخابراتی اشاره کرده و میگویند پس جریان این همه خبر چیست؟ در ادامه متن پاسخ این پرسش را خواهید گرفت.
طبق گزارشی که سازمان بهداشت جهانی منتشر کرده، بهروشنی تاکید شده که هیچ ارتباطی میان آنتنهای موبایل و بروز بیماریهایی نظیر سرطان وجود ندارد. آزمایشهای صورتگرفته روی حیوانات و انسانها برای بررسی تشعشعات موبایل در شرایطی که امواج آن تا هزار برابر میزان عادی بوده نیز باعث نشده هیچگونه مشکلی برای افراد و حیوانات تحت آزمایش به وجود بیاید.
اما ماجرای اخبار تشویشزا و غلط درباره زیانآور بودن آنتنها و دکلهای مخابراتی چیست؟ از سوی دیگر، چرا برخی تحقیقات علمی مضر بودن تشعشعات آنتنهای ارتباطاتی را رد میکنند؟ **بیاید فرض کنیم تمام تحقیقاتی که میگویند آنتنها مضر نیستند، به سفارش و با پول اپراتورهای ارتباطی در سراسر دنیا انجام شده است. اکنون پرسش ساده و سریع این است که آیا این فرض هم درست است که بگوییم تمام دولتها و کشورهای جهان هم بدون در نظر گرفتن سلامت مردمشان این موضوع را پذیرفتهاند؟**
پاسخ این پرسش منفی است و حتی اگر یک درصد هم رابطهای میان مضر بودن آنتنهای مخابراتی برای سلامتی در دنیا کشف میشد، امروز حداقل یک کشور دنیا هم که شده آنتنهای مخابراتی را از کشور خود جمع میکرد؛ اتفاقی که در هیچ کجای دنیا رخ نداده و در پیشرفتهترین کشورهای دنیا در زمینه ارتباطات و فناوری اطلاعات، حتی حرفی از مدلها و روشهای جایگزین و جدید برای دکلهای ارتباطی هم مطرح نیست.
پس تاکید میشود که فراموش نکنیم در تمام دنیا همین تکنولوژی و همین شیوه که در کشور ما نیز رایج است، برای ارتباطات موبایلی مورد استفاده قرار گرفته است.
از سوی دیگر، مطابق گزارشی که سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی کشورمان درباره تشعشعات پرتوهای رادیویی از جمله آنتنهای BTS تلفن همراه منتشر کرده و مورد تایید سازمان انرژی اتمی نیز قرار گرفته، مشخص شده نتایج اندازهگیری دورهای تشعشعات رادیویی در کشور حتی از استانداردهای ملی تعیینشده نیز پایینتر است.
**بد نیست بدانید، در خصوص امواج رادیو و تلویزیون که هم بسیار قویتر بوده و هم در ارتفاع پایینتری هستند و نزدیک به ۱۰۰ سال از آغاز بهکار آنها میگذرد نیز تاکنون هیچ گزارشی از مضر بودن آنها منتشر نشده است و نگرانی عمومی از این بابت نیز وجود ندارد.**
بگذارید یک دلیل ساده و روشن دیگر در خصوص رد باور غلط دکلهراسی میان بخشهایی از مردم را نیز ذکر کنیم. سالهای طولانی از اختراع رادیو و تلویزیون که پایه آنها بر انتقال دادهها بر بستر فرکانسها و به کمک دکلهای پرقدرت انجام میشود، میگذرد. در تمام این سالها کارکنان زیادی در سراسر دنیا، سالها به کار نصب و تعمیر این دکلها مشغول بوده و اصولا محل کار آنها وسط تشعشعات است. اما تا کنون یک خبر نیز در خصوص مرگومیر کارکنان و شاغلان در این بخشها یا بروز مشکلی برای ایشان منتشر نشده است و اتفاقا تاکنون چند نسلی از این کارکنان نیز بازنشسته شدهاند.
در همین مورد چندی پیش که بنا به دلایل نامشخصی دوباره به دکلهراسی در کشور دامن زده شد، یکی از مدیران ارشد و سابق صداوسیما در این خصوص به مزاح گفت: من حدود ۳۰ سال در بین تجهیزات صداوسیما و آنتنهای آن کار کردم و پنج بچه سالم نیز داشته و خودم هم به لحاظ سلامت هیچ مشکلی ندارم. لذا اگر قرار بود این تجهیزات مشکلی داشته باشند، من و همکارانم تا کنون باید دچار انواع مشکلات میشدیم.
با وجود تمام این مستندات و واقعیتها اما همواره گویی دکلهراسی و نوعی ترس از تشعشعات آنتنهای موبایل میان مردم وجود دارد. یک روز شایعاتی در خصوص سرطانزا بودن این امواج مطرح میشود و روزی دیگر حرف از تاثیر آنها بر عقیم شدن و ناباروری زده میشود.
نگاهی گذرا به این واقعیتها بیش از هر چیز روشن میکند آنچه باعث ایجاد و شکلگیری نگاه منفی به آثار احتمالی آنتنهای موبایل شده بیش از آنکه منبع علمی و منطقی داشته باشد ریشه در ترسهای انسان داشته و عامل روانشناسانه دارد.
درواقع اگر میخواهید بدانید که چرا این میزان شایعات در خصوص خطرهای آنتنهای BTS بهخصوص در کشور ما وجود دارد، باید به جای آنکه در تحقیقات مخابراتی-پزشکی جستوجو کنیم، به دنبال بررسی دلایل عدم آرامش ذهنی موجود در کشور بگردیم و علل روانی ایجاد این تصویرسازی نادرست را دنبال کنیم.
علاقه ذاتی آدمی به خبر منفی
همواره پرمخاطبترین خبرها در طول تاریخ ناراحتکنندهترین و بدترین اخبار بوده است؛ خبر زلزلهای که منجر به کشته شدن هزاران نفر شده، خبر بروز یک عملیات تروریستی موفقیتآمیز و اخبار جنگ همواره در مرکز توجه مردم و رسانهها قرار داشته و خواهد داشت.
شاید به همین دلیل است که فعالان رسانهای همیشه میگویند پرمخاطبترین اخبار بدترین آنها هستند.
درواقع ذهن بشر بهگونهای تکامل یافته که همواره در پی کشف خطرات احتمالی باشد تا با اجتناب از آنها شانس بقای خویش را افزایش دهد.
به بیان دیگر آدمی همواره تمایل دارد تا از خطرات احتمالی که او را تهدید میکند آگاهی یابد تا بتواند راهکارهایی برای غلبه بر آنها پیدا کند و شانس تنازع بقای خویش را افزایش دهد. در این میان اما **در عصر ما رسانهها برخلاف ماهیت وجودیشان به عنوان منابع آگاهسازی و اصلاحگری عمدتا تبدیل به بنگاههای تجاری شدهاند و لذا بیشتر به دنبال کسب مخاطب بیشتر و به تبع آن جذب آگهی و درآمد بیشتر هستند و همین امر باعث میشود که به خطرهای احتمالی که حتی دلیلی برای صحت آن ندارند دامن بزنند تا مخاطبان بیشتری را دنبال خود بکشند.**
به این ترتیب برخی رسانهها با پرداختن بیش از حد به اخبار منفی در پی کسب مخاطب بیشتر هستند. ترس جمعی که این روزها در خصوص آنتنهای موبایل و خطرات احتمالی آنها نیز وجود دارد دقیقا حاصل همین فرایند است.
دنیایرسانهای؛ دنیای واقعی
جورج گربنر، دانشمند آمریکایی علوم ارتباطات اجتماعی پس از بررسی یک جامعه آماری بزرگ در آمریکا دریافت که مردم تحت تاثیر رسانه و بهخصوص تلویزیون دنیا را بسیار خشنتر از آنچه در واقع هست تصور میکنند. به عبارت دیگر رسانهها با هدف افزایش مخاطب، اخبار و تصاویر منفی را بیشتر منتشر میکنند و تصور مردم نیز از جامعه بیشتر به آنچه رسانهها نشان میدهند نزدیک است و ذهنیت مردم چندان قرابتی با واقعیت و آمار موجود ندارد.
سندروم دنیای کثیف، اصطلاحی است که برای توصیف چنین شرایطی به کار میرود؛ دنیایی پرخطر که در آن میزان وقوع جرایم شهری بسیار بالاست و حتی یک فناوری ساده مانند آنتن موبایل که هیچ گزارش مستند و علمی نتوانسته زیانهای آن را به اثبات برساند، بهعنوان عامل برخی بیماریها معرفی میشود و مردم نیز به دلایلی که ذکر شد، بهراحتی آن را میپذیرند.
**از سوی دیگر وقتی که ادعای مضر بودن امواج موبایلی در شبکههای اجتماعی یا در رسانههای زرد به یکباره با انتشار هزاران پست و خبر مطرح میشود، بهسرعت عقیده عمومی در این جهت شکل داده میشود و کارشناسان و حتی رسانههای مخالف این نظر از آنجایی که میترسند با واکنش منفی مردم مواجه شوند، از بیان واقعیات در این خصوص چشمپوشی میکنند.**
الیزابت نوئل نئومان، پژوهشگر آلمانی علوم ارتباطات اجتماعی این موضوع را در نظریه مارپیچ سکوت خود مطرح کرده و میگوید: **غالبا وقتی عقیده عمومی حول موضوع خاصی شکل بگیرد، افرادی که نظر مخالفی دارند از ترس آنکه در اقلیت قرار نگیرند از ابراز نظر خود اجتناب میکنند.**
نئومان براساس تحقیق خود مردم را در تبعیت از عقیده عمومی غیرمنطقی میداند و معتقد است آنها عموما احساسات خود را دنبال میکنند و به شکل منطقی به موضوع نمینگرند. براساس نظر نئومان از آنجا که مردم با ترس مداوم از انزوای اجتماعی زندگی میکنند، یک نگرش که توسط اکثریت مردم به اشتراک گذاشته نشده و در نتیجه هیچ پشتیبانی مردمی هم ندارد، میتواند به انزوای اجتماعی فرد منجر شود. در چنین شرایطی تمایل پیوستن به نگرش غالب آنچنان رشد میکند که بقیه دیدگاههای شخص از بین میروند.
جمعبندی و نتیجهگیری
با کمی تامل در آنچه الیزابت نوئل نئومان، جورج گربنر و سایر اساتید علوم ارتباطات اجتماعی گفتهاند میتوان اینطور نتیجه گرفت که شایعات مطرحشده در خصوص آنتنهای موبایل و دکلهای مخابراتی در کشور ما نیز منشاهای روانی و اجتماعی مشابهی دارد؛ به این معنی که مردم از یکسو تحت تاثیر اخبار نادرست و جذب مخاطب توسط رسانههای زرد و شبکههای اجتماعی درباره اخبار نادرست مخاطرات آنتنها قرار دارند و از سوی دیگر صدالبته که غالب کارشناسان و معدود رسانههای معتبر نیز از ترس آنکه در اقلیت قرار نگیرند یا متهم به حمایت از سوی اپراتورها نشوند، از بیان واقعیتها در این خصوص و روشنگری اجتناب کرده و ناچار به سکوت شدهاند.
در نهایت اینکه با توجه به توسعه روزافزون فناوریهای نوین ارتباطی، وقت آن شده است که رسانهها و مردم در اقدامی یکپارچه شروع به روشنگری در این خصوص کنند تا یک ترس جمعی که هیچگونه دلیل علمی و تجربی ندارد، عامل ایجاد نگرانی بیهوده و تشویش اذهان عمومی نشود.
ارسال یک نظر