با حمایت ستاد توسعه علوم و فناوریهای سلولهای بنیادی و به همت دانشمندان ایرانی، طرح رگزایی در سازه شبهبافتی به منظور رقابت و جایگزینی با اتوگرافت در پژوهشگاه رویان انجام شد
میپنا – دکترمحمدرضا باغبان اسلامی نژاد، رئیس بخش سلولهای بنیادی بزرگسالان پژوهشگاه رویان درباره انجام طرحهای رگ زایی اظهار کرد: به منظور ساخت سازه شبه استخوانی و شبه غضروفی به روش مهندسی، آزمایشگاه سلولهای بنیادی بزرگسال رویان، در سالهای گذشته ضمن انجام تلاشهای فراوان، طرحهای متعددی با همکاری مراکز مختلف انجام داد تا سازههای شبه بافتی قابل رقابت با اتوگرافت ساخته شود.وی در ادامه بیان کرد: این سازهها در مدلهای حیوانی نیز تست شد، اما متاسفانه هنوز چالشهایی در این زمینه وجود دارد و ما درصدد رفع این چالشها با انجام طرحهای متعدد در زمینه ساخت سازه شبه بافتی هستیم که یکی از چالشهای مهم موجود، القای رگ زایی در سازه شبه بافتی است که زنده مانی آن را تضمین میکند که در این راستا اقداماتی در پژوهشگاه رویان در حال انجام است.حمایت ستاد سلولهای بنیادی از طرحهای مهندسی بافتوی درباره حمایت ستاد توسعه علوم و فناوریهای سلولهای بنیادی از طرحهای حوزه مهندسی بافت و سلولهای بنیادی مزانشیمی گفت: این ستاد تا به حال از برخی طرحهای ما، از جمله پروژههایی در ارتباط بازسازی بافتهای دندانی در مدل حیوانی پریودندایتیس، بازسازی ضایعه استخوانی در مدل سگ با استفاده از سازه شبه استخوانی و تولید استخوان با استفاده از میکرو بید در بیوراکتور حمایت مالی کرده است.رئیس بخش سلولهای بنیادی بزرگسالان پژوهشگاه رویان درباره مهندسی بافت خاطر نشان کرد: مهندسی بافت در واقع روش مورد استفاده در بازسازی ضایعات بافتی است و در ضایعات بافت استخوان و غضروف بهترین انتخاب ارتوپدها، استفاده از اتوگرافت بوده، اما به دلیل اینکه اتوگرافت به میزان کافی وجود ندارد، محققان همواره به دنبال جایگزینی آن بودهاند و به همین منظور، سازه شبه استخوانی و شبه غضروفی ساخته شده به روش مهندسی بافت بسیار اجرایی شد.اسلامی نژاد با تاکید بر اهمیت موضوع سلولهای بنیادی به خصوص زمینه مزانشیمی اظهار کرد: اهمیت سلولهای بنیادی از این جهت است که این سلولها توانایی بازسازی ضایعات بافتی غیر قابل ترمیم و یا صعب العلاج را دارند و این موضوع در بسیاری از مطالعات آزمایشگاهی و حیوانی به خوبی محرز شده است.وی همچنین افزود: با توجه به اهمیت بحث سلولهای بنیادی از میان انواع سلولهای بنیادی (جنینی و بزرگسال)، سلولهای بنیادی مزانشیمی بسیار حائز اهمیت هستند زیرا این سلولها به راحتی از فرد بیمار قابل استخراج و به صورت اتولوگ قابل پیوند هستند و اعتقاد ما بر این است که این سلولها را میتوان حتی به صورت آلولوگ نیز پیوند زد، زیرا ایمنی زا نیستند.سلولهای مزانشیمی بهترین سلول برای ترمیم ضایعات استخوانی و غضروفیوی درباره یکی دیگر از ویژگیهای سلولهای بنیادی مزانشیمی گفت: این سلولها در انواعی از بافتها موجود است و علاوه بر مغز استخوان که اولین منبع شناخته شده برای این سلولها محسوب می شود، بر اساس مطالعات، سلولهایی با خواص سلولهای بنیادی مزانشیمی در بافتهایی نظیر چربی، بافت دندان، بافتهای دور ریز نظیر مایع آمنیون، بند ناف و جفت نیز وجود دارد.اسلامی نژاد تصریح کرد: سلولهای بنیادی مزانشیمی بهترین سلول برای ترمیم ضایعات استخوانی و غضروفی به شمار میآیند، زیرا توان تمایز بسیار بالایی به سمت این دو بافت دارند، بطوری که یکی از روشهای شناسایی و اثبات سلول در آزمایشگاه بررسی توان تمایزی آنها به سلولهای استخوانی و غضروفی است.وی همچنین یادآور شد: اگرچه در سالهای گذشته سعی شده این سلولها را به عنوان منبع خوبی برای ترمیم ضایعات دیگر بافتها نظیر ضایعات عصبی، کبدی و قلبی و غیره معرفی کنند، ولی واقعیت امر این است که این سلولها اختصاصی بافتهای اسکلتی (استخوان و غضروف) بوده و در ترمیم سایر بافتها چندان توانا نیستند.عدم موفقیتهایی که در این زمینه (استفاده از سلولهای بنیادی در بازسازی بافتهای غیر اسکلتی) حاصل شده، سبب شده تا کارآیی سلول درمانی به عنوان یک روش بازسازی بافتی زیر سوال رفته و کم رنگ جلوه کند.تمایز سلولهای مزانشیمی به سلولهای استخوانی و غضروفیوی درباره چگونگی انجام تمایز سلولهای مزانشیمی به سلولهای استخوانی و غضروفی گفت: تمایز این سلولها به ردههای استخوانی و غضروفی در محیط آزمایشگاه، به راحتی قابل انجام است، زیرا القاکنندههای آن از دیر باز شناخته شدهاند. اگر به محیط کشت سلول، افزودنیهای مشخص اضافه شود سلول تمایز یافته، ماتریکس ترشح میکند. در زمان استفاده از این سلولها برای ترمیم ضایعات بافتی چندین نکته وجود دارد که اگر مد نظر نباش،د نتیجه مطلوب در پی نخواهد داشت و چه بسا سبب زیر سوال رفتن روش سلول درمانی شود.اسلامی نژاد خاطرنشان کرد: اولین نکته که باید به آن توجه داشت، این است که باید در انتخاب بیماری به منظور سلول درمانی دقت شود که آیا بیماری که انتخاب شده، کاندید مناسبی برای سلول درمانی با سلول بنیادی مزانشیمی است. برای مثال اگر بخواهیم بیماری روماتویید آرتریت را تنها با پیوند سلول بنیادی مزانشیمی درمان کنیم، نتیجه نخواهیم گرفت زیرا آنتیبادی که بصورت اتو توسط بدن علیه غضروف مفصلی ساخته میشود، سبب تخریب بافت غضروفی ترمیم یافته میشود. دوم اینکه باید سلولهای بنیادی مزانشیمی قبل از پیوند، از نظر توان تمایز در محیط آزمایشگاه، بیان مارکرهای مزانشیمی و عدم اختلالات کاریوتایپی تائید شوند. سوم اینکه آیا سلولهای بنیادی مزانشیمی بصورت تمایز نیافته پیوند شود، بهتر است یا به صورت تمایز یافته؟ و نهایتا اینکه چه تعداد سلول باید به آن پیوند بزنیم. عدم توجه به این نکات میتواند منجر به عدم ترمیم و بدبینی نسبت به آینده سلول درمانی شود.رئیس بخش سلولهای بنیادی بزرگسالان پژوهشگاه رویان درباره اقدامات انجام شده در زمینه ترمیم ضایعات استخوانی انسانی نیز گفت: استفاده از سلولهای بنیادی مزانشیمی در ضایعات استخوان و غضروف آخرین مرحله از برنامههای آزمایشگاه سلولهای بنیادی بزرگسال رویان بود که باید تا پیش از اجرای اولین کارآزمایی بالینی، در طی چندین سال این آزمایشگاه تحقیقات پایهای در این زمینه انجام میداد.وی درادامه افزود: از جمله این تحقیقات پایه، پروژههای متعددی در ارتباط با جداسازی، کشت و تکثیر آزمایشگاهی سلولهای بنیادی مزانشیمی از مغز استخوان و سایر منابع بود تا تجربیات لازم در جهت تهیه سلول به تعداد کافی و ایمن برای انجام پیوند کسب شود. برخی دیگر از این تحقیقات مربوط به مهندسی بافت و مطالعات حیوانی بود که حاصل این تلاشها کسب تجربه لازم برای انجام کارآزمایی بالینی، انتشار مقالات متعدد بینالمللی و برگزیدگی در جشنوارههای علمی در این زمینه بود.اجرای کارآزمایی بالینی در حوزه استخوان و غضروفاسلامی نژاد از اجرای نخستین کارآزمایی بالینی در زمینه استخوان و غضروف در سال ۸۷ خبر داد و گفت: اجرای این کارآزمایی یک کار مشترک با بیمارستان سینا بود و در این کارآزمایی بالینی، به بیماری که بخش بزرگی از غضروف مفصل زانوی خود را در اثر افتادن از دست داده بود، سلولهای بنیادی مزانشیمی اتولوگ در داخل ژل کلاژن پیوند شد و نتیجه آن رضایت بخش بود، اما متاسفانه به دلیل عدم همکاری بیمار پیگیری امکان پذیر نشد.وی درباره دیگر پروژه حوزه ترمیم استخوان و غضروف اظهار کرد: در این حوزه، کار مشترک ما با بیمارستان نمازی شیراز بود که در این کارآزمایی بالینی با استفاده از سلول بنیادی مزانشیمی و آلوگرافت فاقد سلول، اقدام به بازسازی فک چهار بیمار شد. این بیماران بطور مادرزادی بخش اعظمی از استخوان مندیبل را نداشتند و پیگیریها نشان داد که در سه مورد از چهار بیمار، فک پیوندی Viable است.رئیس بخش سلولهای بنیادی بزرگسالان رویان خاطرنشان کرد: پس از آن که بخش سلول درمانی رویان تشکیل شد، کارآزماییهای بالینی سرعت گرفت و ما چندین طرح بالینی در ارتباط با بیماریهای صعبالعلاج استخوان و غضروف تعریف کردیم که فاز اول برخی از این طرحها پایان یافته و برخی دیگر ادامه دارد. در حال حاضر نتایج امید بخش بوده ،ولی تا معرفی این سلول به عنوان درمان روتین راه طولانی در پیش است.
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر