این مقاله به مهمترین نکات و موارد اصلی در شکلگیری بانکهای آینده و ایجاد نوآوریها و خلاقیتهای مالی برای ساختن فرآیندهای کاری کارآمد میپردازد. موضوع اصلی روند تغییرات و پیشبینی فرصتها و چالشها طی ۱۵ سال آینده است و سعی شده است تصویری از یک بانک جهانی و مقبول در سال ۲۰۳۰ میلادی ارایه شود.
۱- سرمایهداری دولتی: نیرویی جدید در بانکداری جهانی
شرکتهای دولتی یک نیروی غالب در اکثر صنایع اصلی یک کشور از جمله
سرویسهای مالی هستند؛ بنابراین یک سوال اصلی تاثیر این نوع نیروها در بانک
۲۰۳۰ است. بانک ۲۰۳۰ به خودی خود یک شرکت دولتی یا تحت حمایت دولت نیست
بلکه به ناچار رقبا و مشتریان زیادی از این نوع خواهد داشت. کار کردن موثر
در کنار چنین ساختاری نیاز به درک عمیق از اهداف، انگیزهها، نقاط قوت و
ضعف آنها دارد. بنابراین بانکهای آینده باید خود را به درک این شرکتهای
جدید مجهز کنند.
گرایش کشورهای جهان سوم به خصوصیسازی قبل از آنکه زاییده نیاز واقعی
پدیدار شده از متن اقتصادی آنها باشد، از فشارهای محیطی و تمایل به همگامی
با اقتصاد جهانی منتج شده است.
۲- ملیگرایی در برابر جهانیسازی
قرار گرفتن محدودیتها در مدل جهانی، عدم تعادل در سیاست کشورها، بحث منابع ملی یک کشور، تجارت منطقهای و بینالمللی
پیشرفتهای فناوری و ارتباطات، امکان ادغام شمار بیشتری از اقتصادهای ملی و
محلی را در اقتصاد جهانی فراهم آورده و حجم بسیار زیادی از فعالیتهای
اقتصادی روز افزون را به شبکههای اقتصادی جهانی پیوند خواهد زد.
۳- جریان تجارت: منبعی برای فرصتها و تهدیدات
باید اختلاف تجارت بین کشورهای توسعهیافته و کشورهای درحال توسعه با
نبود جنگ و مشکلات نظامی کم و حجم مبادلات بالا رود. سرویسهای تجارت مالی
مثل خون برای ساختار تجارت بینالمللی عمل میکنند که به شرکتها اجازه
میدهند بصورت جهانی کسبوکار داشته باشند.
در بحث صادرات و میزان مبادلات بینالمللی، چین بیشترین صادرات در سال
۲۰۱۱ با سهم 13 درصد از کل دنیا و آمریکا در مرتبه دوم با 10 درصد قرار
دارد.
یک چالش اساسی دسترسی بانکها به دلار به عنوان یک ارز ذخیره بینالمللی است.
از آنجاییکه درجهان امروزی هیچ کشوری قادر نیست و یا برای هیچ کشوری از
نقطه نظر اقتصادی و مطلوبیت بهصرفه نخواهد بود که تمامی مایحتاج خود را
تولید نمایید، بنا بر پیروی از اصل تقسیم کار بینالمللی، توسل به تجارت
خارجی زمینههای رشد پتانسیلهای اقتصادی و منابع بشری جوامع را فرآهم
نموده و باعث آن میگردد تا زمینه برای ساختاری متوازن درسطح جهان میسرگردد
تا هر یک از این روند نفع برده و به رشد اقتصادی برسند.
۴- سرمایهگذاری در بازارهای جدید: ارادهای که پدید آمده است
تا سال ۲۰۳۰ بازارهای زیادی که امروزه در حال رشد و یا پدید آمدن هستند،
بالغ خواهند شد. بنابراین چنین مواردی در یک پروسه بلند مدت باید جایگزین
بازارهای فعلی شوند. بازارهایی مثل آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین که
مطالعهای موردی بر روی قاره افریقا و کشور نیجریه نیز انجام شده است.
افزایش پیچیدگیهای دنیای تجارت، تلاش افراد و سازمانها برای دستیابی به
مزایای رقابتی، گسترش بحرانهای مالی، فشارهای فزاینده سیاسی و بسیاری از
عوامل دیگر، اهمیت تحلیل بازارهای مهم را جهت سرمایهگذاری در دو دهه آینده
ضروری مینماید.
۵- جمعیت شناسی: جمعیت شهری بیشتر
روند تغییر جمعیت نشان میدهد که در آینده با جمعیتی سالخورده روبرو
خواهیم بود و بنابراین برای بازنشستگی این طیف باید برنامهریزی کرد. بخش
اعظم اینکار با همکاری شرکتهای بیمه و دارایی (همان بانکها) انجام
میشود.
یکی از مواردی که ارتباط تنگاتنگ با ثروت و دارایی مردم دارد، میزان شهری
شدن است که منجر به افزایش تقاضاهای مالی و خرید و فروش بیشتر میگردد.
۶- ارتباطات خردهفروشی: روابط شخصیتر و اعتماد بیشتر
استفاده از داده کاوی و شبکه اجتماعی، شخصیسازی، آینده شعب
در ارتباطات خردهفروشی و کنترل بیشتر ارتباط سمت مشتریان است، تغییر بانک
توسط مشتریانی که به دنبال کالا و خدمات برتر هستند زیاد رخ میدهد.
تا سال ۲۰۳۰ بواسطه رشد و تغییر تکنولوژی، ارتباط مشتری و بانک بسیار
متفاوت از امروز است؛ بانکها با آزمایشات و تحلیلهای عمیق دادهای، به
دنبال حداکثر کردن سفارشیسازی خدمات هستند.
بانک ۲۰۳۰ از خارج بصورت صدها شعبه بانک به نظر میرسد که هر کدام برای طیف خاصی از مشتریان مناسب است.
مطالعات نشان میدهد مشتریان بانکها مراجعه به شعب را برای تراکنشهای
پیچیده و انجام اینترنتی را برای تراکنشهای ساده ترجیح میدهند.
۷- پرداختها: بازارها و مدلهای جدید
در سالهای آتی نحوه پرداختها فرق خواهد کرد و تعداد ATMها (دستگاههای
خودپرداز)، POSها (نقاط فروش) و PSPها (ارایهکنندگان خدمات پرداخت) افزایش
پیدا خواهد کرد.
انتقال الکترونیکی وجوه و تبدیل واحدها بصورت اتوماتیک انجام خواهد شد.
میزان نفوذ ارتباطات و تلفنهای همراه بسیار زیاد خواهد گردید.
در مجموع پرداختهای ارزانتر، سریعتر، فراگیر و تمام وقت رشد خواهند کرد.
بحث امنیت و خصوصیسازی پرداختها داغ خواهد شد.
۸- انرژی: به چالش کشیدن نظم سابق توسط فناوری
نوسانات قیمت یکی از تاثیرهای بازار آینده انرژی و پول نفت است. تنظیم
بازار عرضه و تقاضا و تاثیر سیاست کشورها بر این بازار کاملا مشهود است.
رشد سریع اقتصادی در کشورهای درحال توسعه و رشد مداوم در کشورهای صنعتی سبب افزایش تقاضای انرژی خواهد شد.
اهمیت انرژی در فرآیند تولید محصولات مختلف از یک سو و کمیابی آن از سوی
دیگر، توجه هر چه بیشتر را برای استفاده کارآمدتر از این عامل میطلبد.
تفاوت ساختار کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته به دلیل متفاوت بودن برخورداری از منابع انرژی.
پیشرفتهای تکنولوژی در سالهای اخیر نشان میدهد که برخی از منابع غیرقابل دسترس سابق را میتوان به کار گرفت.
ارسال یک نظر