علیخانی با دیدن یکی از پنج مهمان عشق دوربین، به یاد آمیتا باچان افتاد.
به گزارش موج ایران به نقل از صبحانه، شب گذشته در سی امین روز از ماه مبارک رمضان “احسان علیخانی” با ویژه برنامه “ماه عسل” میهمان همراهان همیشگی اش در این یک ماه شد.”علیخانی” ماه عسل سی ام خود را اینگونه ورق زد: سلام به روی ماه همه ی کسانی که این محبت ولطف را داشتند و ما را در طول این ماه گرانقدر تحمل کردند،ممنون نگاه، محبت و لطف شما هستیم وامیدوارم همه ی عباداتتان قبول باشد خدارو شاکرم که توانستیم در قلب این ماه خدمت شما باشیم.سپس تیتراژ آغازین برنامه با صدای” مرتضی پاشایی “در آخرین روز از ماه مبارک رمضان طنین انداز شد.”علیخانی” درخصوص معرفی مهمانان برنامه گفت: بزرگترین آرزوی مهمانان امروز ما این است که جلوی لنز دوربین حرف بزنند پس با ما همراه باشید.ناصر، بهروز، حسین، محمد وسعید پنج مهمان “ماه عسل”بودند.”علیخانی” رو به “بهروز” گفت:بالاخره سیبیل و موهایت را کوتاه کردی؟ مهمان که چهره وبیانش شباهت زیادی به انسانهای قدیم داشت با لحن خاص لات گونه ای گفت: سیبیل و موهایم را به خاطر ننه ام کوتاه کردم وبعد افزود: از سال ۷۶ آرزو داشتم جلوی دوربین بروم، بنابراین زندگی ام را وقف این کار کردم اما سینمای ایران تنها با رابطه ها پیش می رود، علیخانی در هنگام صحبتهای “بهروز” کاملا محو حرکات لات منشانه، طرز نشستن و صحبت کردن خاص “بهروز” شده بود. “علیخانی” رو به مهمان بعدی که نامش “ناصر” بود، گفت: نشستن شما منو یاد “آمیتا باچان” می اندازد “ناصر “که ریش وموهایش را به سبک “آمیتا باچان”درست کرده بود، علایق خود را اینگونه بازگو کرد: من علاقه ی زیادی به بازیگری داشتم سهم پدری خودرا برای تست و دوره ی بازیگری هزینه کردم اما هنوز موفق نشده ام.”حسین”دیگر مهمان برنامه در خصوص زندگی خود عنوان کرد: از کودکی در مدرسه تاتر بازی می کردم عشقم بازیگری بود سه عدد مغازه داشتم اما تمام پول هایم را برای رفتن جلوی دوربین از دست دادم پول از من می گرفتند بعد با یک اس ام اس قول بازی در یک سکانس را می دادند ولی وقتی سر قرار می رفتم آنجا نبودند.”محمد” قصه ی زندگی خود را اینگونه روایت کرد: دکه ای داشتم و در آن مشغول کار بودم اما تمام پول هایم را در این راه خرج کردم چند بار هم به عنوان یک رهگذر جلوی دوربین جواد افشار رفتم الان دکه ام را از دست دادم وبه عنوان پادو کار می کنم.”سعید “درتوصیف بخشی از زندگی خود اظهار داشت: سال ۱۳۶۱ به دنیا آمدم در سن دو سالگی به خاطر تزریق غلط فلج شدم.من در برخی محافل قرآن و یا ترانه می خواندم مردم من را ترغیب به خواندن می کردند واینکه چرا خودت آلبوم بیرون نمی دهی .من از محمد اصفهانی و علی صادقی بهتر می خوانم .پس از پخش پیام های بازرگانی “علیخانی” ذکر کرد: ۵۰ درصد از جوانان ما علاقمند به بازیگری و۵۰ درصد دیگر علاقمند به خوانندگی هستند، دعوت ما از این مهمانان تنها به این دلیل بود که لنز دوربین یک چشمکی به آنها بزند.”حسین” در ادامه متذکر شد: به دختری علاقه مند بودم وبه خواستگاری او رفتم ولی آنها گفتند شما درحد خانواده ی ما نیستید درواقع یه جورایی ما را پیچوندند چون زیادی ساده بودم.گفتنی است؛ تمام این مهمانان معتقد بوند که توانایی واستعداد بازیگری را دارند اما در حقشان اجحاف شده است.”علیخانی” رو به آنها گفت این همه سختی کشیدید، به شما توهین شد، زندگی که از دست دادید برای رسیدن به این آرزومی ارزید؟ لطفا صادقانه جواب دهید؟”ناصر” در پاسخ به این سوال “علیخانی” گفت: بله ارزش داشت، بهروز هم عنوان کرد ارزش داشت وبه قدری می جنگم تا به آن جایگاه برسم، “حسین” و “محمد “هم به مانند بقیه همین نظر را داشتند اما “سعید” متذکر شد: چون من از کودکی معلول بودم به خودم گفتم خدا این پا را ازمن گرفته وبه جای آن حنجره ی خوب داده خواستم این کمبود را جبران کنم.”علیخانی” در پایان رو به مهمانان گفت: دلیل دعوت از شما عزیزان اصرار خود شما برای قرار گرفتن جلوی دوربین بوده است .”علیخانی”در خارج از قاب “ماه عسل”خاطر نشان کرد: ما دنبال ستاره ای عجیب در دور دست می گردیم در حالی که آن ستاره حلبی است اما ستاره های اصلی و واقعی زندگی کنار خودمان را پیدا نمی کنیم. ماهتون عسل
منتشر شده در
نظرات
ارسال یک نظر